آیا ما مسلمانیم؟

بیشتر وقتها ما رفتار های اجتماعی و سیاست های کشور مان ایران را با رفتار های اجتماعی و سیاست های دولت های خارجی بخصوص اروپا و آمریکا قیاس میکنیم و نواقص آن را مطرح کرده افسوس میخوریم که چرا ما این گونه هستیم و آنها آن گونه!

اگر به صورت علمی تخصصی به موضوع نگاه کنیم، بدون شک سیاست های کلان مملکت داری در آن نقش دارد اما واقعیت این است که بد نیست کمی هم به رفتار و کردار های خودمان دقت کنیم و آنها را نیز بسنجیم !اگر ما بد رانندگی میکنیم و قوانین را رعایت نمی کنیم . 

 مقصر سیاست های دولت است؟اگر ما در هنگام رانندگی با موبایلمان صحبت میکنیم خداوند مقصر است؟اگر ما ماشینمان را دوبل پارک میکنیم و وارد یک مغازه میشویم که خرید کنیم مسئولین نظام مقصر هستند؟ و دهها مورد این چنینی دیگر !

از کودکی هر وقت ما در راه رفتن زمین می خوردیم بزرگترهایمان زمین را کتک می زدند و می گفتند بیا زدمش حالا دوباره راه برو…شاید این رفتار که همیشه ما دیگری را مقصر بدانیم ریشه ای این چنینی داشته باشد ؟و شاید هم ریشه در مطالب دیگری که همه در گذشته ما نهفته شده هر یک از انسانها برای خودشان دلایلی دارند که یا میدانند و یا بطور کل از علت این رفتار های اجتماعی بی اطلاع هستند .اما آنچه زین پس باید بدانیم این است که زمان تغییرآن رسیده و باید برای بهبود شرایط فعلی از خودمان شروع کنیم و به دنبال این باشیم که تحولی در خود بوچود بیاوریم و این کار بسیار دشوار است !

مدتها است که ما در شبکه های اجتماعی و یا رسانه های گونا گون شاهد فیلم ها و نوشته ها و یا تصاویری هستیم که پیام های اخلاقی به همراه دارند و ما می بینم حتی تأیید هم میکنیم ولی در پایان هیچ تلاشی برای تغییر شرایط فعلی مان انجام نمی دهیم .و این بطور کلی خاصیت بشر است!

در نزدیکی ما کتابی هست با نام قرآن که بعضی مطالبش را بارها هم خوانده و هم شنیده ایم مانند این که اسراف حرام است!حتی خیلی از افراد از پیامبران گرفته تا بزرگان بدان اشاره نموده اند اما ما فقط شنیده ایم و تأیید  هم کرده ایم.

 داستان این است که اگر ما فقط کمی به داشته هایمان درزندگی بیشتر توجه کنیم ابتدا تحولات بزرگی در زندگی شخصی مان و سپس در جامعه بوجود می آید.

چقدر غذا هایمان را دور می ریزیم.

 چقدر زباله تولید می کنیم ؟ چقدر لباس می خریم که بدون استفاده می ماند ؟ و چقدر زندگیمان را مدیریت میکنیم ؟

دنیای امروز،دنیای مدیریت زندگی، معنا گرفته از نظر زمان و امکانات و انرژی و اگر ما بخواهیم با دیگران خود را قیاس کنیم باید رفتارو تفکرمان را نیز چون دیگران تغییر بدهیم و بدانیم که جهان بسیار کو چک است و انرژی های آن محدود پس مدیرتش لازم است باید از خودمان شروع کنیم .

مقدمه طولانی شد که فقط یک جمله بگویم باید از خودمان تغییراتی را شروع کنیم و باور کنیم اگر مسلمان نه بلکه انسان هستیم باید بیش از گذشته به علت پیدایشمان بیندیشیم و بقیه عمر را بهتر زندگی کنیم .

باور داشته باشیم اگر درست زندگی کنیم می توانیم به نابود نشدن طبیعت اطرافمان کمک کنیم و حتی به کم کردن فقر و گرسنگی انسان ها نیز کمک نمائیم.کافیست وقتی کفگیر را برمیداریم آنقدر برنج بکشیم که لازم است  بخوریم!

باور کنیم  با این نگرش دنیای اطرافمان درست میشود!

 یاحق

 جعفر صابری