موضوعات مرتبط: مهارت های زندگی

[ دوشنبه بیست و یکم فروردین ۱۴۰۲ ] [ 22:14 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

موضوعات مرتبط: مهارت های زندگی

[ دوشنبه بیست و یکم فروردین ۱۴۰۲ ] [ 22:13 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

موضوعات مرتبط: مهارت های زندگی

[ یکشنبه بیستم فروردین ۱۴۰۲ ] [ 19:57 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

موضوعات مرتبط: مهارت های زندگی

[ یکشنبه بیستم فروردین ۱۴۰۲ ] [ 19:57 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

مستندی از جزیزه هرمز و خاک سرخ کار دکتر جعفر صابری

[ شنبه نوزدهم فروردین ۱۴۰۲ ] [ 20:53 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

دکتر جعفر صابری و شهید آوینی و در خواست تائید در شب های قدر

موضوعات مرتبط: مهارت های زندگی

[ شنبه نوزدهم فروردین ۱۴۰۲ ] [ 20:47 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

موضوعات مرتبط: مهارت های زندگی

[ شنبه نوزدهم فروردین ۱۴۰۲ ] [ 20:45 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

موضوعات مرتبط: مهارت های زندگی

[ شنبه نوزدهم فروردین ۱۴۰۲ ] [ 20:43 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

اهدای حکم همکاری به خانم بایرامن ژاد بانوی کار آفرین نمونه کشور

موضوعات مرتبط: گزارش

[ شنبه نوزدهم فروردین ۱۴۰۲ ] [ 20:41 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

نداشتن توقه از زبان دکتر جعفر صابری

موضوعات مرتبط: مهارت های زندگی

[ چهارشنبه شانزدهم فروردین ۱۴۰۲ ] [ 20:13 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

مشاوره پزشکی قبل از ازدواج از زبان دکتر جعفر صابری

موضوعات مرتبط: مهارت های زندگی

[ چهارشنبه شانزدهم فروردین ۱۴۰۲ ] [ 20:11 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

کودک آزاری و مشکلات بین زوجین از زبان دکتر جعفر صابری

موضوعات مرتبط: مهارت های زندگی

[ سه شنبه پانزدهم فروردین ۱۴۰۲ ] [ 21:25 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

روابط غیر اخلاقی بین زن و مرد روی تصویر کلیک نمائید

موضوعات مرتبط: مهارت های زندگی

[ سه شنبه پانزدهم فروردین ۱۴۰۲ ] [ 21:24 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

دفتر خاطرات و درمان افسردگی روی تصویر کلیک کنید

موضوعات مرتبط: مهارت های زندگی

[ سه شنبه پانزدهم فروردین ۱۴۰۲ ] [ 21:21 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

سلام بزرگتر!

دوستی میگفت : ماندیم با بعضی رفتار های پدرم چه کنیم ؟هم چی من سعی میکنم بیشتر به او احترام بزارم رفتار و گفتارش بد تر میشود رسماً من جایگاه پسر بزرگ و پدر خانواده و همسر را از دست دادم و وآقاً نمی دانم چه باید بکنم ؟فکر میکنم آنکه ناچار پدر یا مادرش را میبرد سالمندان حق دارد !

بله در بیشتر مواقع حق دارد و یا بهتر بگویم چاری ندارد این که بعضی ها میگویند کار غلطی است نگاه کردن به موضع از یک جهت است و باید کم لطفی دانست و تا در شرایط روحی و روانی و فیزیکی این گونه افراد قرار نگرفته باشیم نمی توانیم آنها را قضاوت نماییم.

بخشی از این گونه تصمیمات برمیگردد به رفتار ها و گفتار خود بزرگتر هایمان که یا در تمام امور دخالت میکنند و یا بطور کلی خود را خونسا می نمایند و خلاصه ساز ناسازگاری کوک می کنند و صد البته بر میگردد به شرایط روحی و روانی و سنی ایشان و همان که در قرآن مجید هم آمده در بزرگسالی فرد دوباره کودک می شود اما گه باید کرد!

وقتی صحبت از احترام به بزرگتر و جایگاه او میشود اولین موردی که پیش میاد احترام به او است اما واقعیت این است که خود بزرگتر ها باید به خودشان احترام بگذارند و اصاصاً توقع احترام از دیگران کاری بس دشوار است اما وقتی شخص بزرگتر به دیگران احترام گذاشت و حقوقی را برای اطرافیان قائل شد می تواند امیدوار باشد که مورد احترام نیز واقع خواهد شد و ما باید این مطالب را در خلوت با او درمیان بگذاریم که در چه جایگاهی قرار دارد و مطالبی که می خواهیم به او انتقال دهیم مانند آنچه او در کودکی صبورانه به ما تحت عنوان تربیت آموخته است فراموش نباید کرد که او صاحب احترام و شخصیت است و از بیان مطالب بی ادبانه و یا سبک بشدت خود دور نماییم این گونه موارد حرمت ها را از بین میبرد اما در قالب قوانین خانه و جامعه باید مطرح شود رابطه بین والدین و فرزندان باید عطفی باشد اما در اجرای قوانین جدی باشید و بدانید بخشی از این مقررا همواره رایت شود.

کمک به والدین الزامی است و بهداشت او لازم است اما تا امکان در حد امکان و باید خودش کارهایش را انجام دهد و بداند این برایش بسیار مفید است ،نباید زیاد با بچها و جوانتر ها در خصوص کار هایشان صحبت کند و آنها را به حال خود گذارد مگر در مواردی خواص و برنامه های مورد نیازشان . باید خودشان سوال کنند تا پاسخ ها ارزش بیشتری یابند راهنمایی تا نخواستند ممنوع.

برنامه ورزش و سرگرمی برایشان تعریف و تکلیف کنید و خود تان شرایطی را بوجود بیاورید که در جمع نظرش را بگوید ترد کردن و فاصله گرفتن از ایشان و نظراتشان شایسته نیست در هر صورت مدیریت همه امور باید به دست شما باشد با کسب احترام فرد فرد خانواده بزرگتر ها نیز باید از تمام موارد مطلع باشند و برایشان توضیح دهید که بهتر است برای حفظ بهتر جایگاهشان از مواضع خود گاهی گوتا بیایند .

و اما سخن آخر با تو رفیق بزرگتر:

یک مرز باریکی بین رک بودن و بیشعوری هست خیلیا نمیفهمن!

یا حق

جعفر صابری

موضوعات مرتبط: سر مقاله

[ سه شنبه هشتم فروردین ۱۴۰۲ ] [ 21:18 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

عمر مفت!

بیشتر ما ها ساعت ها از عمرمان را آرام مینشینیم و با دقت به صفحه موبایلمان نگاه میکنیم تا تصویر و یا فیلمی را که شخصی و یا اشخاص مختلف در گروه های اینترنتی ارسال کرده ببینیم و بعد که باز شد یا به طرف مقابل پیام می دهیم و یا پاکش میکنیم هیچی نمیگیم یک وقتهایی هم آن را برای چند نفر دیگر ارسال میکنیم همین فرایند کوتا بین پنج تا هفت دقیقه از عمر ما را میگیرد بدون آنک از آن لذت ببریم عمری که گاهی برای هر لحظه از آن حاضر هستیم کلی هزینه کنیم ولی حاضر نیستیم لحظه ای با عزیزی بنشینیم و صحبت هایش را گوش کنیم!

ما چیزهایی را می خواهیم ببینیم که ارزش دیدن هم ندارد ما در صفحه کوچک موبایل ما طبیعت را می بینیم و لذت میبریم بدون آنکه به طبیعت برویم و بدون هیچ هزینه ای آن را ببینیم ما می توانیم قدم بزنیم حتی در حاشیه یک پیاده رو نزدیک خانه مان و به آسمان نگاه کنیم و درختان کنار جوی آب را ببینیم و ما می توانیم ماشین ها را که از کنارمان عبور میکنند حس کنیم ما میتوانیم زندگی کنیم ما میتوانیم شب ها موقع خواب یک گتاب برداریم و یک فصل از یک رمان و یا چند بیت از یک شعر را بخوانیم و حزش را ببریم .

این آن زندگی هست که ما برایش به دنیا آمدیم .

با دیدن زندگی دیگران و یا طبیعتی که کیلومتر ها از ما دور است بیش از لذت بردن به جانمان و ذهنمان لطمه میزنیم متوجه نیستیم که این روز همه صحنه ها و شنیدنی ها می تواند حال ما را از ما بگیرد حالی که دیگر بدست نمی آید .

دوست من آرام باش نفس عمیقی بکش و به عزیزانت فکر کن آنها که دوستشان داری و تو را دوست دارند عشق بورز دوست داشته باش و بدان محبت به دیگران وقت گزاردن برای شاد کردن آن بیش از هر چیز خودت را شاد میکند

کینه و دلخوری روحت را می آزارد و تنهایی عامل اصلی آغاز درد هاست .

اگر میتوانی به دوستی آشنایی سر بزن و اگر نه به آسایشگاهی و یا حتی حیوانی در خیابان کمک کن وقت بگذار دوستی را دیدم که در ایام تعطیلات برای گربه های خیابان غذا میگرفت و ساعتی با انا سپری میکرد

اگر بدانی عمر تو مفت نیست قدرش را بیشتر میدانی و به نشستن و دانلود کردن تصویر و فیلم سپری نمی کنی

جمله پایانی از ناظم حکمت:

گاهی گذشت میکنیم

گاهی گذر

ای کاش میفهمیدند فرق این دو را !

یا حق

جعفر صابری

5/1/1402

موضوعات مرتبط: سر مقاله

[ سه شنبه هشتم فروردین ۱۴۰۲ ] [ 21:15 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

همیشه نامزد بمانید!

این که ما بعد از ازدواج نیز همیشه نامزد یک دیگر بمانیم بدان معنا است که همان لذت دوران نامزدی را در وجودمان زنده نگه داریم.

قرار های عاشقانه و دوتایی داشته باشیم و پیامک های عاشقانه به هم بدهیم و بدون اطلاع دیگران سفر برویم، رستوران برویم و خلاصه باری خودمان دوتایی برنامه هایی را تعارف کنیم که انگار هنوز ازدواج نکردیم !

نمیدانم چرا سعی داریم آنچه حلال خدا است و برایش تلاش کردیم و ساختیم را خراب کنیم و دوباره به دنبال یک فرصت عالی باشیم ، کمی گذشت و بی خیالی ، کمی منطق و مهربانی و خلاصه عشق و امید به آینده و داشتن ادب و نزاکت در گفتار و رفتار درست مانند روز های اول آشنایی میتواند به زندگی مان رنگ و بوی تازگی بدهد و از همه مهمتر درد هایمان را بکاهد اما افسوس که هیچ گذشتی نداریم در حال زندگی میکنیم اما مدام از گذشته و رفتارهای درست و یا غلط یکدیگر می گوییم و گله میکنیم و بشدت نگران آینده هستیم و مدام می گوییم این چه زندگی است گویا دیگری زندگی را برای ما ساخته و ما هیچ نقشی در آن داشته و یا نداریم .

مطابقت زندگی مان با دیگران نادیده گرفتن داشته هایمان و ندیدن ساعتهای خوشیمان همه و همه باعث افسردگی و بیماری خودمان می شود باور کنید می توان با همین تلویزیون و مبل و حتی ماشین نداشته هم خوش بود می توان با اتوبوس و یا قطار هم سفر کرد و رفت به یک جای دور نیاز به داشتن ماشین شاسی بلند نیست از پنجره هر وسیله دیگری میتوان مناظر اطراف را دید ولذت برد میتوان یک شب در یک مسافرخانه و شب بعد در یک هتل سپری کرد و لازم نیست ویلایی دربست در شمال خرید و همیشه به آنجا سفر نمود.

انسان برای زیستن آمده نه برای ستم دیدن و ستم کشیدن درمان همه درد های مان همین هست که عاشق باشیم و عاشقانه زندگی کنیم ببخشیم و توقع هایمان را کم کنیم .

دوست عزیز باور کن زندگی ارزشش بیش از داشتن خیلی چیز ها است که ما برای بدست آوردنش داشته هایمان را از دست میدهیم .

و اما سخن آخر:

یک جمله معروف هست که می گوید ازدواج عشق را نابود میکند…!

یا حق

جعفر صابری

موضوعات مرتبط: سر مقاله

[ سه شنبه هشتم فروردین ۱۴۰۲ ] [ 21:13 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

دکتر جعفر صابری برای پنجاه سال بعد همسر انتخاب نمایید!

خبرنگاران | سه شنبه هشتم فروردین ۱۴۰۲ | 20:54

برای پنجاه سال بعد همسر انتخاب نمایید!

اینکه امروز خوش صحبت و اجتماعی است بسیار عالیست واز هر لحظه آن باید کمال لذت را برد اما روزگار همیشه بر وقف مراد نیست زندگی سختی ها و مشکلاتش را درست آن ززمان که فکرش را نمی کنیم به سراغمان می فرستد و همین موضوع باعث میشود یا بخاطر سختی های زندگی یا بخاطر حرف های اطرافیانمان بخصوص آنها که بسیار به ما نزدیک هستند و دوستشان داریم و یا دوستمان دارند به این بیندیشیم که یک جای کار مشکلی هست و صد البته نه یک جا چند جای کار مشکل است اما مهم ترین مشکل خود شما هستید به خودتان بیاید عنان زندگی و تصمیمتان را به دست دیگران سپرده اید شاید بهتر بود همان اول زندگی این اندازه گوش به فرمان و متی بودید تا دچار این مشکلات نمیشدید حالا بخش عظیمی از آدم های اطرافتان را حسو ها تشکیل داده اند و شما باورشان دارید آنها به دلیل زخم های عاطفی که خورده اند بیشتر مواقع در ذهنشان اقدام به متشابه سازی دیگران با خود و یا شما می نمایند و اینگونه سناریویی را برای شما می نویسند و با اعطای نقش اصلی این سناریو یک سریال بند چند قسمتی را طراحی میکنند و تمام …روزی به خود می آید که سناریو تمام شده و بازیگران هر یک باید به خانه خود بروند و شما نیز باید تمامش کنید .ازدواج شما پایان یافته حتی اگر زیر یک سقف زندگی کرده و یا می کنید وقتی هیچ حسی در وجود خود نسبت به یک دیگر ندارید و بیشتر انجام وظیفه می کنید باید بدانیم زندگی مشترک یعنی سالها در کنار هم بودن و تازه بعد از رشد و ازدواج فرزندان دباره روزهای خوبی پیش رو هست که میتوان آن را بهار زنددگی نامید با هم بودن سفر کردن گردش و صحبت های عاشقانه داشتن .

بعضی ها خیلی زود طلاق عاطفی می گیرند و و هیچ اثرای برای درست کردن زندگی شان نمی کند گویا به زندگی بعدی دل خوش کرده اند و به تعویض می اندیشند تا خودسازی اصل شصت بیست بیست را در نظر بگیرید و شصت درصد روی خودتان کار کنید و بیست درصد بی خیال باشید و بیست درصد هم امید اینکه شاید طرف مقابل هم درست همانی شود که تو دوست داری بیندیش و زندگی را بخصوص برای پنجاه سال آخر عمر لذت بخش کن ،دیدن نوها بچه ها که بزرگ شدن و خلاصه همه این ها همان میوه های هستند که سالها در مزرعه زندگی برایش تلاش کردی و امروز وقت لذت بردن از آنها است ساده است وقتی جوان و خام هستیم بگوییم یک عمر زندگی در کنار هم تا زمان مرگ و اما در فصل پائیز زندگی از هم جدا شویم و زمستان را حس نکنیم همین موهای سفید برفی است که نشان رسیدن به زمستان عمر می باشد و تار تارش سرشار از خاطرات و یاد ها تلخی ها و شیرینی ها قدرشان را بدانیم و با گذشت و معرفت به پایانش برسانیم.

و اما سخن آخر :

هرچقدرعقاید کسی احمقانه تر باشد ،باید کمتر با او مخالفت کرد…!

یا حق

جعفر صابری

موضوعات مرتبط: سر مقاله

[ سه شنبه هشتم فروردین ۱۴۰۲ ] [ 21:11 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

عطر بهاری

یکی از مهم ترین محبت های خداوند به انسان داشتن حس خوب بویایی است که بتوانیم لذت وحض کامل را از عطر های اطرافمان ببریم عطر خوش نان تازه ،عطر غذای پخته شده در خانه و عطر

گلهای طبیعت بوی خوش یک سیب و همه و هم لذت بودن در سبزه زار و همه اینها نعمت های خدا وند هستند و بهار با تمام این عطر ها در راه است ،خدا را سپاسگزاریم که توفیق این نعمت را به ما داده ا بتوانیم این همه زیبایی و عطر طبیعت را یک بار دیگر تجربه کنیم و چه لذت بخش خواهد شد اگر این عطر آمیخته به بوی خوش محبت نیز شود و ما با یاری رساندن به همنوعان نیازمند آبرودار که هرگز از چهره و سخنشان متوجه درد ها و رنج های درونی شان نمیشویم و چنان با عزت نفس و آبرو داری زندگی میکنند که نزدیکانشان نیز متوجه مشکلات ایشان نیستند .این گونه افراد که متاسفانه این روز ها به دلیل شرایط بحرانی اقتصادی کشور هم کم نیستن را دریابیم ،و در این ایام آخر سال دستگیر یکدیگر باشیم ،امید است عطر خوب یاریمان لا بلای بوی خوش بهار 1402 فرحبخش زایمان گردد .

بی شک هیچ پیدن گل های زیبا و تقدیم نمودن به دوستان بسیار عالیست اما عمر این هدیه گوتا ه است و گلهای مصنوعی نیز هیچ عطری ندارند اما عطر یاری مان بخصوص به عزیزانی که صانعی را نیز در سال گذشته تجربه کردند مانند زلزله زدگان خوی بی نهایت ارزشمند است .

مرکز نیکوکاری مردم به مردم و مراکز رسمی نظیر ما پل این ارتباط خواهد بود و شما می توانید با کمک های خود حتی سرآغاز یک کسب و کار هم برایشان شود .

امیدوارم در این سال خوب پیش رو بهترین ها برایمان اتفاق بیفتد.

ای که می پرسی نشان عشق چیست؟

عشق چیزی جز ظهور مهر نیست.

 

عشق یعنی مشکلی آسان کنی

دردی از درمانده ای درمان کنی.

 

در میان این همه غوغا و شرّ

عشق یعنی کاهش رنج بشر.

 

عشق یعنی گل به جای خار باش

پل به جای این همه دیوار باش.

 

عشق یعنی تشنه ای خود نیز اگر

واگذاری آب را، بر تشنه تر.

 

عشق یعنی دشت گل کاری شده

در کویری چشمه ای جاری شده.

 

عشق یعنی ترش را شیرین کنی

عشق یعنی نیش را نوشین کنی.

 

هر کجا عشق آید و ساکن شود

هر چه ناممکن بود ،ممکن شود.

یا حق

جعفر صابری

موضوعات مرتبط: سر مقاله

[ سه شنبه شانزدهم اسفند ۱۴۰۱ ] [ 11:17 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

موضوعات مرتبط: مطلب، مهارت های زندگی، آمورش

[ دوشنبه پانزدهم اسفند ۱۴۰۱ ] [ 16:0 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

[ دوشنبه پانزدهم اسفند ۱۴۰۱ ] [ 15:55 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

توضیحات آقای دکتر جعفر صابری در خصوص صندوق امداد ولایت و حمایت از این صندوق

موضوعات مرتبط: گزارش، مهارت های زندگی

[ دوشنبه پانزدهم اسفند ۱۴۰۱ ] [ 15:52 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

موضوعات مرتبط: مهارت های زندگی

[ دوشنبه پانزدهم اسفند ۱۴۰۱ ] [ 15:49 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

موضوعات مرتبط: مهارت های زندگی

[ دوشنبه پانزدهم اسفند ۱۴۰۱ ] [ 15:47 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

موضوعات مرتبط: تصویر

[ جمعه دوازدهم اسفند ۱۴۰۱ ] [ 21:7 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

موضوعات مرتبط: تصویر

[ جمعه دوازدهم اسفند ۱۴۰۱ ] [ 20:40 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

موضوعات مرتبط: تصویر

[ جمعه دوازدهم اسفند ۱۴۰۱ ] [ 20:39 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

موضوعات مرتبط: تصویر

[ جمعه دوازدهم اسفند ۱۴۰۱ ] [ 20:38 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

موضوعات مرتبط: تصویر

[ جمعه دوازدهم اسفند ۱۴۰۱ ] [ 20:38 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

 

موضوعات مرتبط: مهارت های زندگی

حضور دکتر جعفر صابری در محل اصابت اولین موشک شیمیایی در زمان جنگ در منطقه سردشت خرداد سال 1402

موضوعات مرتبط: گزارش

[ دوشنبه بیست و دوم خرداد ۱۴۰۲ ] [ 10:41 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

موضوعات مرتبط: تصویر

[ دوشنبه بیست و دوم خرداد ۱۴۰۲ ] [ 10:37 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

موضوعات مرتبط: تصویر

[ دوشنبه بیست و دوم خرداد ۱۴۰۲ ] [ 10:36 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

موضوعات مرتبط: تصویر

[ دوشنبه بیست و دوم خرداد ۱۴۰۲ ] [ 10:34 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

دکتر جعفر صابری در سردشت و ملاقات با مدیرا

[ دوشنبه بیست و دوم خرداد ۱۴۰۲ ] [ 10:32 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

سخنان دکتر جعفر صابری و دوستان در خصوص هنر و هنر مندان

موضوعات مرتبط: سخنرانی

[ دوشنبه بیست و دوم خرداد ۱۴۰۲ ] [ 10:25 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

موضوعات مرتبط: مصاحبه

[ دوشنبه بیست و دوم خرداد ۱۴۰۲ ] [ 10:20 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

آغوش باز

«دنیا زشتی کم ندارد، زشتی‌های دنیا بیشتر بود، اگر آدمی بر آنها دیده بسته بود. اما آدمی چاره‌ساز است.»

(گوشه‌ای از تک گویی ابراهیم گلستان در فیلم خانه سیاه است)

شاید نام آغوش باز

آغوش باز مکانی است متشکل از انسانهایی با دلهای بسیار بزرگ و اندیشه هایی نیک تا بتوانند به دیگران خدمت نمایند و با آغوشی باز آنچه در طبق اخلاص دارند را به دیگران از روی محبت هدیه نمایند .

رمضان سال 1380 کانون همیاران آشتی متولد شد و تا کنون همواره با شعار:

در این دنیا دل بی غم نباشد

اگر باشد بنی آدم نباشد

فعالیت می نموده و امسال همزمان با میلاد امام هشتم (ع) کانون همیاران آشتی فرزند خود را با نام آغوش باز معرفی میکند تا به امید خدا جای باشد برای یاری رساندن به دیگران .

راستش نمی شود به کسی کمک و یاری نمود و تاثیرات آن را در زندگی و روحیه خود احساس ننمود ،اگر افسرده هستیم و یا اضطراب داریم و حس خوبی در زندگی نداریم باید به خودمان کمک کنیم ذهنمان را پاک کنیم کینه ها را دور بریزیم و شروع کنیم به خودسازی درونی و برای این کار مخرب ترین شرایط زمان تنهایی است درست در این زمان است که ما شروع به نابود کردن خیس می کنیم افکار مختلف به سراغتان می آیند و همیشه آنها هستند که قدرتشان بیشتر است اگر بدان تن بدهیم و باورشان کنیم آنچه به سرمان آمده آمده و اگر بد آنها تن در دهیم باخته ایم و این داستان ادامه خواهد داشت .

چاره کار رفتن بیرون از این افکار درونی است ،همه ما اشتباهاتی داشته و داریم اگر می توانیم با کنار گزاشتن غرور کینه هابه خودمان خدمتی کنیم و با جبران آن ها و یا گفتن ببخشید به دیگرانی که دلشان را شکسته و یا حتی دلم را شکستن شروع کنیم یادمان باشد قرار است ابتدا به ساکن به خودمان کمک کنیم و سپس به دیگران آغوشی باز برای یاری نیازی نیست که هزینه مالی کنیم وقت بگذاریم نقاشی یادشان بدهیم به تعمیر لوازم منزلشان کمک کنیم به سراغشان برویم و با آنها موسیقی گوش کنیم .

باور داشته باشیم که زندگی همین لحظه است وبا تمام وجود بدان عشق بورزیم کینه ، حسادت ، بغض،طمع،حرص،شهوت،زیاده خواهی و …همه و همه دردهای درونی ما هستند آنها را که کنار بگذاریم متوجه میشویم زندگی آغوشش را به روی ما گشوده و ما نیز آغوشمان را برای دیگران باز میکنیم تا یاریشان دهیم .

و سخن آخر:

زندگی زیباست ،تماشاییست !

چرا زیبا نمی بینیم ؟

چرا گاهی به پای این همه خوبی نمی شینیم ؟

چرا گاهی نمی خندیم ؟

مگر دنیا چه کم دارد ؟

ببین این آسمان آبی ست

ببین دنیا ما آکنده از پاکی ست !

و خوبی تا ابد پاینده می ماند .

تو باور کن

همین کافی ست

جعفر صابری

موضوعات مرتبط: سر مقاله

[ یکشنبه بیست و یکم خرداد ۱۴۰۲ ] [ 14:30 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

بنام خدای بخشنده مهربان

روز ها میگذرد و در پی خود ماها و سالها را به همراه دارند ثمره همه این ها می شود عمر که تا از دستش ندهی قدرش را نمیدانی !

بسیاری از ما چنان درگیر روزمرگی ها ی خود شده ایم که کمتر فرصت میکنیم وزش نسیم هوا را در اطرافمان لمس کنیم و فرست دیدن یک دل سیر آسمان آبی یا شب تاریک را نداریمً،دور ترین فاصله که نگاه میکنم چراغ راهنمایی سر چهارراه است آن هم به خاطر اینکه بدانیم وقت رفتن کی میرسد !

رفتنی که تازه وقتی میرسیم میفهمیم هیچ خبری برای رسیدن نبوده ،زیبایی ها را به سادگی ازدست می دهیم و بیشترین لذت های زندگی را با لجبازی به کاممان تلخ می کنیم !

بیشتر وقت ها من می گویم :

خوشک که باشیم زود تر شکسته و یا سوخته می شویم.

چهارشنبه دهم خرداد ماه 1402 همزمان با میلاد امام هشتم ( ع) بیست و هفتمین سال تولد هفته نامه همسر را در جمعی دوستان جشن گرفتیم و بسیار خرسند هستیم که توفیق این را داشتیم 608 شماره مجله همسر را تقدیم نگاه های مهربانتان نماییم و این بزرگترین افتخار ما است.

شخصاً بی نهایت خرسند هستم که توفیق این را داشتم از ابتدا با شما باشم و سالهاست تلاش کردم هر لحظه از این تلاش فرهنگی گامی به جلو باشد گاه روزها مطالعه و تحقیق برای نوشتن یک یا چند روز مشغول بودم .

بیش از 608 سرمقاله با موضوعات اجتماعی و خانوادگی نتیجه تلاش تیم همکاران و عزیزانی بوده که تمام تلاششان رضایت خدا و شما خوبان است.

شماره جدید هفته نامه همسر در مکانی جدید با دوستانی جدید جشن گرفتیم چرا که میخواستیم تازگی و نشاط بیشتری برای گروه همکاران بوجود بیاید و امیدوار هستم چون گذشته در کنار یاران خوب قدیم و دوستان تازه با شما باشیم و برای شما تلاش نماییم .

سخن آخر:سلام رفیق

یا حق

جعفر صابری

موضوعات مرتبط: سر مقاله

[ یکشنبه بیست و یکم خرداد ۱۴۰۲ ] [ 14:28 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

موضوعات مرتبط: تصویر

[ دوشنبه هشتم خرداد ۱۴۰۲ ] [ 21:32 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

موضوعات مرتبط: تصویر

[ دوشنبه هشتم خرداد ۱۴۰۲ ] [ 21:28 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

موضوعات مرتبط: مهارت های زندگی

[ دوشنبه هشتم خرداد ۱۴۰۲ ] [ 21:25 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

 

موضوعات مرتبط: تصویر

[ دوشنبه هشتم خرداد ۱۴۰۲ ] [ 21:7 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

 

موضوعات مرتبط: تصویر

[ دوشنبه هشتم خرداد ۱۴۰۲ ] [ 21:4 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

آقای دکتر جعفر صابری بنیانگذار موسسه آشتی در نشستی دوستانه خبر تغییر نام کانون همیاران آشتی را با نام (آغوش باز ) علام نمود و علت این تغییر نام را گسترش دامنه فعالیت های این کانون اعلام داشته توضیح دادند که : در طول سالهای گذشته موسسه آشتی خدمات خود را افزایش داده و کانون همیاران آشتی از سال 1380 تلاش قابل ستایشی را نشان داده است به همین دلیل ما بهتر دیدیم با تغییر نام این کانون تحولات بیشتری را در برنامه هایش لحاظ سازیم و امیدوار هستیم که با عنایت به مجوز احیاگران امر به معروف و نهی از منکر که چند سالی است با رویکرد خانه واده محوری و مطالبه گری در اختیار ما است قدمهای ارزشمندی را بارداریم .

باید اذعان داشت که موضوع امر به معروف و نهی از منکر تنها حجاب نیست بحث اصلی مطالبه گری در تمام موضوع آت اجتماعی است که ما امیدوار هستیم با راهنمایی و همیاری مسئولین محترم و دلسوز بتوانیم بستر خدمت به جامعه و مردم را بیش از پیش فراهم سازیم و من امیدوار هستم این همیاری مردمی گام بلندی برای احیای حقوق شهر مندی فرد فرد افراد جامعه باشد .

در اینجا اساسنامه اولیه این کانون جهت اطلاع عموم تقیم میشود:

ان الارض یرثها عبادی الصالحون

هنر دمیدن روح تعهد است در انسانها

به نام خداوند بخشنده مهربان

در مورخ 15/9/1380 برابر با شب 21 ماه مبارک رمضان جمع زیر تحت عنوان هیئت موسس کانون همیاران آشتی(آغوش باز) با استعانت از خداوند متعال در راستای خدمت رساندن به همنوعان نیازمند(بیماران خاص- کم توان ذهنی و کم توان جسمی،کودکان و نوجوانان مستعد ،زنان سرپرست خانواده ،زندانیان و خانواده ایشان ؛معلولین؛و بطور کلی نیازمندان نیازمندان جامعه … با رویکرد اشتغال زایی و کارآفرینی )به اتفاق آرا تصمیمات زیر با عنایت به قوانین و ضوابط جاری در نظام مقدس جمهوری اسلامی انشاالله به مرحله ظهور برساند.

یک :تاسیس صندوق حمایتی

1-1 کمک مالی

2-1 کمک اشتغالی

3-1 کمک درمانی

4-1 کمک به مسکن

5-1 کمک به تهیه جهیزیه

دو: تشکیل جلسات دوره ای

1-2 جهت دیدار

2-2 هماهنگی و برنامه ریزی جهت برنامه های آتی کانون و ارائه گزارش عملکرد

سه: برگزاری جشنهای خیریه به مناسبت اعیاد مختلف

1-3 کمک به ایتام – ازدواج – درمان –مسکن

2-3 کمک به کودکان

چهار: ساخت و تولید برنامه هنری

1-4 برنامه ریزی جهت ساخت برنامه های تلویزیونی

2-4 برنامه ریزی جهت اجراء کنسرت

3-4 برنامه ریزی جهت اجرای جنگ های شادی هنری

4-4 برگزاری نمایشگاه های هنری

5-4 ساخت و تولید فیلم های سینمائی

6-4 اجرا ء تله تائتر

7-4 برگزراری نمایشگاه و فروش صنایع دستی

پنج : برگزاری دوره های آموزشی

1-5 برگزاری دوره های بازیگری

2-5 برگزاری دوره های موسیقی

3-5 برگزاری دوره های فنی

4-5 برگزاری دوره های ورزشی

شش : چاپ و نشر فعالیت ها

1-6 چاپ خبرنامه

2-6 چاپ کتاب

3-6 ضبط ویدئویی

4-6 ضبط کاست (انقلابی )

5-6 عکس

هفت : تورهای تفریح ، زیارتی

1-7 تور زیارتی

1-7 تورسیاسی

3-7 تورهای ورزشی

4-7 تورهای خانوادگی

هشت : برگزاری جشنهای یاد یاران

1-8 برگزاری یاد اساتید هنری و فرهنگی و ارج نهادن به آنها

2-8 برگزاری جشن گلریزان برای یاری به هنرمندان

فرم اعلام همکاری

بدینوسیله اینجانب :

فرزند :

متولد :

به شمار ملی :

ساکن:

تلفن:

با تحصیلات:

در رشته:

متخصص:

داری تالیفات:

دارای امکانات:

جهت همکاری در زمینه:

دارای توانایی:

زمان همکاری :

مقدار مشارکت و یا دستمزد:

جهت ضمانت در حسن انجام کار میتوانم :

توضیحات بیشتر:

تلفن تماس دو نفر از دوستان :

تاریخ و امضاء

موضوعات مرتبط: مصاحبه

[ جمعه پنجم خرداد ۱۴۰۲ ] [ 18:51 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

لطفاً یک لیوان آب

یادگیری آداب معاشرت و برخورد های اجتماعی اولین و مهم ترین مسائلی است که هر انسانی در روابط اجتماعی خود باید فرا بگیرد ،شوربختانه به دلایل گوناگون بیشتر افراد جامعه این روز ها رفتار های ناهنجاری را که شبکه های اجتماعی و متاسفانه حتی رسانه های چون تلوزیون و یا شبکه های ماهوارهای نشان میدهند را الگو برداری می نمایند و به خیال اینکه این رفتار صحی است در برخورد های اجتماعی خود آن گونه عمل می نمایند .

آداب معاشرت از خلوت ما تا حتی عبور از عرض خیابان را در بر میگیرد و ما باید بدانیم در هر لحظه از زندگی مان چه تاثیر درست یا نادرستی روی دیگران می گذاریم، شاید باور این موضع کمی مشکل باشد اما گاه ما با رفتار های خود زندگی دیگران را تهدید می کنید و آینده آنها را به خطر می اندازیم ،دروغ گفتن شاید یک رفتار اجتماعی به نظر نرسد اما بی اعتنایی نشان دادن و یا بی تفاوت بودن همه این گونه رفتار ها گاهی بسیار خطرناک است .

اینکه در هنگام رانندگی توجه بیشتر ما به گوشی تلفن باشد تا رانندگی و یا زمان صحبت کردن با گوشی تلفن در جمع با صدای بلند صحبت کنیم و یا در سالن اجتماعات با طرف مقابلمان صدایمان را بلند تر از حد معمول بالا ببریم و یا اگر دو نفر در حال صحبت هستند ما داخل شویم و حرف خودمان را بزنیم و نظر بدهیم و رفتاری که گاه نه تنها بی ادبانه بلکه بشدت آزار دهنده نیز میباشد را از خود نشان دهیم بسیار خطرناک است .

در بیمارستان و یا صف یک اداره ایستادیم و متصدی مربوطه در حال توضیح دادن موردی است که ما متوجه نمی شویم و یا پاسخی درست نگرفته ایم که فردی ناشناس و غیر مسئول شروع به توضیح دادن موضع میکند و یا با لحنی بد از ما میخواهد که موضوع را تمام کنیم و از حقوق خود بگذریم !گاه شدت عصبانیت ما را تا جای بالا میبرد که ناچار به فریاد زدن و یا توهین کردن میشیم و این ها همه بر خواسته از نداشتن آداب معاشرت آن فرد است و صد البته عدم کنترل خشم از طرف ما ما باید ضمن فراگیری کامل و درست آداب معاشرت فنون کنترل خشم را که بخشی از همین آداب معاشرت نیز است را فرا بگیرم .

باید بپذیریم که حتی اگر ما تمام اصول آداب معاشرت را فرا بگیرم باز همه افراد جامعه به اندازه ما برای فراگیری این آداب معاشرت تلاش نموده اند و لذا باز این ما هستیم که باید روش های درست برخورد با این گونه موارد را نیز بیاموزیم و این هم برای همه سنین لازم و ضروری است اگر جوان هستیم از برخورد های فیزیکی می کاهد و ار سن و سالی از ما گذشته برای سلامتی ما بسیار لازم می باشد!

یادگیری آداب معاشرت زیاد سخت نیست اگر همت کنیم و نکته بسیار لازم و ضروری این که این فراگیر برای همه ما در هر سنی و حتی تا پایان عمر لازم است این آموزش ها را ما باید مدار به کار بگیرم و درست مثل دستورات رانندگی می باشد که بسیار لازم و ضروری می باشد،اما متاسفانه بیشتر ما بعد از گرفتن گواهینامه دیگر هرگز به بسیاری از آن دستورات عمل نمی کنیم !

برای نمونه در جلسه ای برای همه چای می آورند و شما با صدای بلند می گوید من چای نمیخورم !کاری که لازم نیست شما می توانید چیزی نگو آید و در نهایت چای را هم میل نکنید چرا که کسی از شما سوال نکرده بوده و اما اگر ابتدا از توست میزبان و یا مهماندار از شما سوال می شد که آیا چای میل دارید شما میتوانستید بفرمایید خیر و یا حتی مودبانه سفارش اب و یا چیز دیگری بدهید این که از شما سوال نشده خود نشان از نداشتن آداب معاشرت میزبان است ولی شما نیز باید ادب خود را نشان دهید و با تکان دادن سر و یا گفتن متشکرم از آورنده چای تشکر کنید همین به همین سادگی نه سرش فریاد بزنید من ای نمیخورم باور داشته باشید قرار نیست همه آدم ها از رژیم غذایی ما مطلع باشند!

وقتی میزبان محبت و ادب میکند و از شما سوال می نماید چه میل دارید در %8

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

مراسم تشییع پیکر و خاکسپاری ر. اعتمادی در بهشت زهرای تهران برگزار شد.

به گزارش ایسنا، مراسم تشییع و خاکسپاری ر. عتمادی، نویسنده کتاب‌های پرفروش و عامه‌پسند امروز (پنجشنبه، ۲۲ تیرماه) با حضور خانواده و ناشرش در بهشت ‌زهرا برگزار و پیکر او در قطعه نام‌آوران به خاک سپرده شد.

مهدی رحیمی، مدیر نشر شادان در این مراسم، درباره آثار، فعالیت‌های ر. اعتمادی و روابط دوستانه‌اش سخن گفت.

رجبعلی اعتمادی زاده ۳۰ بهمن ۱۳۱۲ در شهر لار استان فارس مشهور به ر. اعتمادی نویسنده و روزنامه‌نگاری بود که به‌خاطر نوشتن رمان‌های عامه‌پسند و پرفروش عاشقانه شهرت دارد. او روز ۲۱ تیرماه در منزلش در ۹۰ سالگی از دنیا رفت.

«دختر خوشگل دانشکده من»، «تویست داغم کن»، «گور پریا»، «برای که آواز بخوانم»، «خوب من»، «ساکن محله غم» (۱۳۴۳ توقیف شد)، «دیروز من دیروز تو»، «شاهین خبرنگار حوادث»، «شاهین در دام جاسوسان»، «شب ایرانی»، «کفش‌های غمگین عشق»، «شوک پاریسی»،‌ «یک لحظه روی پل»، «باربی»، «چشم‌ها»،‌ «آخرین ایستگاه شب»، «بازی عشق»، «جسور – زیبا ولی شیطان»،‌ «اتوبوس آبی»، «بازی عشق»،‌ «خانه سبز عسل»، «شاهد در آسمان»، «چهل درجه زیر شب»، «روزهای سخت بارانی»، «آبی عشق»، «هشت دقیقه تا برهوت»، «گل بانو»، «دختر شاه پریان»، «گل تی تی»، «عالیجناب عشق»،‌ «هزار و یک شب عشق»، «نسل عاشقان»، «هفت آسمان عشق»، «رنگ سرخ عشق»، «گنجشک‌های غم» و «بازی عشق» از آثار منتشرشده او هستند.

دکتر جعفر صابری در مجلس ختم زند یاد استاد ر- اعتمادی شنبه بیست و چهارم تیر ماه 1402 باشگاه راه آهن

ر. اعتمادی

۱ زبان

  • مقاله
  • بحث
  • خواندن
  • ویرایش
  • نمایش تاریخچه

ابزارها

این مقاله در معرض ویرایش‌های متعددی قرار دارد چراکه دربارهٔ یک فرد تازه‌درگذشته است. اطلاعاتی همچون شرایط مرگ و رویدادهای پیرامون آن می‌توانند با به‌روزرسانی منابع در لحظه تغییر کنند. گزارش‌های خبری اولیه ممکن است نامعتبر باشند و آخرین به‌روزرسانی‌های این مقاله شاید همهٔ رویدادها دربارهٔ این فرد را بازتاب ندهند. از کمک شما در ویرایش این مقاله استقبال می‌کنیم اما در نظر داشته باشید به‌روزرسانی‌هایی که به منابع معتبر ارجاع ندهند حذف خواهند شد. همچنین می‌توانید در صفحهٔ بحث مقاله تغییرات موردنظر خود را به بحث بگذارید.

رجب‌علی اعتمادی

زادهٔ۳۰ بهمن ۱۳۱۲
لار

درگذشت۲۱ تیر ۱۴۰۲ (۸۹ سال)
تهران

محل زندگی تهران

ملیت ایرانی

دیگر نام‌هار. اعتمادی

سبکداستانی عشقی عرفانی

همسر(ها)مجرد

فرزنداندو

رجب‌علی اعتمادی (۳۰ بهمن ۱۳۱۲ – ۲۱ تیر ۱۴۰۲) مشهور به ر. اعتمادی نویسنده، رمان‌نویس و روزنامه‌نگار معاصر ایرانی بود. وی به خاطر نوشتن رمان‌های عامه‌پسند شهرت دارد.[۱][۲]

زندگی‌نامه[ویرایش]

رجب‌علی اعتمادی در سال ۱۳۱۲ در شهر لار در استان فارس به دنیا آمد.[۳] در سال ۱۳۳۵ پس از اتمام دوره سربازی، در آزمون آموزشی روزنامه اطلاعات شرکت کرد و به عنوان نفر ششم وارد روزنامه اطلاعات شد.[۴]

اعتمادی بنیان‌گذار و سردبیر اولین مجله با مخاطب ویژه نسل جوان ایران بود. مجله جوانان از نشریات مؤسسه اطلاعات در سال‌های دهه چهل و پنجاه با سردبیری اعتمادی (۱۳۴۵–۱۳۵۹) به یکی از پرفروش‌ترین مجلات ایران تبدیل شد که فراتر از مرزهای ایران حتی در دیگر کشورهای فارسی‌زبان همانند افغانستان و تاجیکستان هوادار داشت.[۵]

او بیشتر کتاب‌هایش را با نام مستعار ر. اعتمادی به چاپ رسانده‌است. او بیشتر اشتهار ادبی‌اش را به خاطر سوژه‌های داستان‌های خود دارد.[۶] ر. اعتمادی یکی از معدود رمان نویسان معاصر ایرانی است که چندین نسل جوان ایران علی‌رغم همه محدودیت‌های چاپ کتاب‌هایش، بسیاری از کتاب‌های او را خوانده‌اند و می‌شناسند.

اعتمادی از اواخر دهه پنجاه تا اواخر دهه هفتاد نمی‌توانست با نام واقعی خود کارهایش را به چاپ برساند اما کپی‌های غیرمجاز کارهایش جزو محصولات پرفروش دستفروش‌های حوالی میدان انقلاب بود.[۷]

آثار[ویرایش]

۲۸ کتاب اعتمادی چاپ شده‌اند که ۱۸ تای آن‌ها قبل از چاپ به صورت پاورقی هفتگی در مجله اطلاعات هفتگی و جوانان منتشر می‌شدند. به گفته نویسنده همگی رمانهایش بر پایه شخصیتهای واقعی شکل گرفته‌اند.[۸] به عنوان نمونه ماجرای شهرزاد شخصیت و داستان کتاب شب ایرانی اعتمادی از خبری که در روزنامه بیلد آلمان منتشر شد الهام گرفته شده‌است.[۹] رمان عالیجناب عشق او که سال ۱۳۸۱[۱۰] اولین بار توسط نشر شادان به چاپ رسید در سال ۱۳۹۱ برای پانزدهمین بار تجدید چاپ شد.[۱۱]

سبک آثار[ویرایش]

سبک داستان‌های اعتمادی عشقی، اجتماعی و عرفانی است. اگر چه منتقدان آثار وی را در زمره رمان‌های عامه پسند قلمداد می‌کنند ولی خود اعتمادی بر این باور است که محبوبیت یک اثر بین همه قشرها جامعه به تنهایی دلیلی کافی برای چنین طبقه‌بندی ای نمی‌باشد، کما اینکه دیوان حافظ علی‌رغم محبوبیتش در چنین گروهی جای ندارد.[۱۲]

گفت و گو با روزنامه همدلی[ویرایش]

ر. اعتمادی پس از سال‌ها در آذر ماه سال ۱۳۹۶ گفت و گویی بلند با روزنامه همدلی داشت. این گفت‌وگو انعکاس گسترده‌ای داشت و روزنامه همدلی با عنوان «نخستین ممنوع القلم بودم» آن را در صفحه اول خود منتشر کرد. اعتمادی نظرات خودش دربارهٔ مذهب، ساختار مؤسسه اطلاعات، جامعه فرهنگی و ضدفرهنگی را برای نخستین بار بیان کرد. او همچنین گفت که نخستین ممنوع القلم بعد از انقلاب بوده‌است. این گفت و گو در سه صفحه منتشر شد. اعتمادی در جایی از این گفت و گو از دیدارش با مکارم شیرازی سخن گفت که رمان «تویست داغم کن» را خوانده بوده. اعتمادی در گفت و گو اشاره داشت که ایشان بعدها تغییر فرم داده‌است. او همچنین از سه ماه حضورش در شهر نو صحبت کرد؛ که منجر به نوشتن کتاب «ساکن محلۀ غم» شد. اعتمادی در این گفت و گو تأکید داشته‌است که قبل از انقلاب با مذهب همزیستی مسالمت آمیز داشته و اصلاً فکر نمی‌کرده‌است که روزی مذهب جلوی نشر کتاب‌هایش را بگیرد.[۱۳][۱۴]

موضوعات مرتبط: گزارش

[ شنبه بیست و چهارم تیر ۱۴۰۲ ] [ 22:2 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

 

نظر بدهيد

خبر نمایشگاه

موضوعات مرتبط: گزارش

[ شنبه بیست و چهارم تیر ۱۴۰۲ ] [ 21:54 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

 

 

نمایشگاه و مراسم اختتامیه سومین جشنواره صنعت و بسته بندی در دانشگاه علم و هنر تهران چهارشنهب بیست و یکم تیر ماه 1402

موضوعات مرتبط: گزارش

[ جمعه بیست و سوم تیر ۱۴۰۲ ] [ 13:29 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

 

موضوعات مرتبط: تصویر

[ جمعه بیست و سوم تیر ۱۴۰۲ ] [ 13:27 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

 

 

کافه هنر میدان انقلاب – خیابان منیر جاوید- بن بست شهرزاد- پلاک دو طبقه اول

موضوعات مرتبط: تصویر

[ جمعه بیست و سوم تیر ۱۴۰۲ ] [ 13:17 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

دریافت جایزه بهترین کتاب کودک

موضوعات مرتبط: تصویر

[ سه شنبه بیستم تیر ۱۴۰۲ ] [ 21:7 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

موضوعات مرتبط: تصویر

[ سه شنبه بیستم تیر ۱۴۰۲ ] [ 21:6 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

[ سه شنبه بیستم تیر ۱۴۰۲ ] [ 21:2 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

این مقاله در نهم اسفند ماه 1387 به مناسبت کشتار شیمیایی مردم سردشت و حلبچه نوشته و در هفته نامه همسر به چاپ رسیده بود و به مناسبت هفت تیر ماه 1366 سالگرد این فاجه در سردشت دباره در سایت شخصی دکتر جعفر صابری قرار گرفته است.

تقدیم به روح شهید تازه از دست رفته خیر محترم حاج حسن واحدی که یکی از جانباز شیمیایی سردشت بود .

بنام نامي حق خداوند

شمیمیه

شمیمه فقط يك نام نيست . شمیمه يك سند است .سندي از برگ تاريخ براي انسانها. شمیمه را نمي شود نگاه داشت و چون يك بناي تاريخي به معرض نمايش گذارد .شمیمه مظلوميت يك قوم نيست بلكه واقعيت يك برح از تاريخ است .

گرچه شمیمه در حال حاضر مي تواند حركت كند اما خيلي زود او نيز از حركت وامي ماند و چون برگ ها و اسناد ديگر تاريخي اين ملت به خاك سپرده مي شود .

هولوكاست يك واقعيت تاريخي ،است كه پس از سالها هزاران مدعي دارد . اما شمیمه و شمیمه ها هيچ يا ري ندارند .

آيا مگر نه اين است كه در طول هشت سال دفاع مقدس بيشترين شهيد ،جانباز و آواره را مردم مرزنشين كرد ما دادن. آيا زنان و كودكان و سالمندان مرز نشين كرد نبودند كه سالهاي دفاع مقدس ماندن و با رزمندگان کشورشان يكي شدند و جنگيدن.

گرچه با كمال تعجب پس از هجوم آمريكاييان به عراق اعلام شد كه هيچ اثري از توليد سلاح كشتار جمعي در اين كشور وجود ندارد اما شمیمه يك از هزار سند است . اما واقعيت چيز ديگري است در زماني نه چندان دور همانطور كه صاحب اين قلم بارها گفته بطور كل جريان شيميائي و مجروحين آن فراموش مي شود گرچه خودش هم يكي از اين قربانيان است . اما وقتي دنيا چمين را نمي بيند منو امثال من كه ديگر جايي نداريم.

وقتي روستاي محل سكونت شمیمه مورد حمله موشكهاي شيميايي عراق قرار گرفت او فقط شش ماه داشت بيست و پنجم فروردين هزارو سيصدو شصت و شش بود .مادر و خواهر شمیمه شهيد شدند چرا كه بي خبر از هم جا به پناهگاه گریخته بودند تا از بمباران در عمان بمانند.بوي سير همجا مي آمد و شمیمه شش ماه را وقتي به بيمارستان رساندن بدنش همچون ديگر اهالي روستا پور بود از تاول و نشانه هايي از سوختگي گرچه عكس او چون ديگران در كتابي به چاپ رسيد اما ماموران سازمان ملل تشخيس دادن اين مردم در جشني بزرگ همشان آتش بازي كرده اند و اين سوختگي نشاني از اين آتش بازي است .

در اخبار آمده كه غزه زیر آتش اسرائیل است . در اخبار آمده دفتر مدافعان حقوق بشر در تهران پلمپ شده .در اخبار آمده براي خانمها عمل ساكشن بسيار خطرناك است . اما جااي از رفتن شمیمه به دادگاه هلند براي گفتن حرف هایش نيامد. شمیمه بدون وكيل و تنها رفته .و هيچ مدافع حقوق بشري از وکالت وي را نپذيرفته . شايد پول بليط هواپيماي را هم چون مصدق از خودش داده تا حقي را براي اين ملت زنده كند .

تاريخ مي ماند مثل همين امامزاده ها كه سندي هستند . در قرآن كتاب آسماني كه ميليونها نفر به آن اعتقاد دارند سوراي هست كه در آن به حضرت محمد (ص) بشارت داده مي شود كه تو نه تنها ابتر و بي پشت نخواهي بود بلكه فرزندان تو بسيار خواهند بود .ما مسلمانان فرزندان آن رسول هستيم و امامزاده ها نشانهاي از صدق اين سوره قرآن .شمیمه هم چون آيات قرآن وجود دارد گرچه دنيا بگويد عراق سلاح كشتار جمعي نداشته و مردم ايران خودشان آتش بازي كرده اند و دستشان را سوزانده اند.

 

جعفر صابری

حضور دکتر جعفر صابری در محل اصابت اولین موشک شیمیایی در زمان جنگ در منطقه سردشت خرداد سال 1402

برای دیدن فیلم اینجا کلیک کنید

مراسم یاد بود و بزرگداشت بم باران شیمیای در سردشت

مراسم یادمان فاجعه بمباران شیمیایی سردشت، روز شنبه ۱۷ تیرماه ۱۴۰۲، توسط انجمن همگرایی مواریث تمدن ایرانی و با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی در سالن فردوسی خانه اندیشمندان تهران برگزار شد.

موضوعات مرتبط: سر مقاله

[ سه شنبه بیستم تیر ۱۴۰۲ ] [ 18:11 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

موضوعات مرتبط: تصویر

[ سه شنبه بیستم تیر ۱۴۰۲ ] [ 17:15 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

موضوعات مرتبط: تصویر

[ سه شنبه بیستم تیر ۱۴۰۲ ] [ 17:13 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

موضوعات مرتبط: تصویر

[ سه شنبه بیستم تیر ۱۴۰۲ ] [ 17:12 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

موضوعات مرتبط: تصویر

[ سه شنبه بیستم تیر ۱۴۰۲ ] [ 17:8 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

خبرنگاران | یکشنبه هجدهم تیر ۱۴۰۲ | 23:28

موضوعات مرتبط: تصویر

[ دوشنبه نوزدهم تیر ۱۴۰۲ ] [ 0:13 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

[ جمعه شانزدهم تیر ۱۴۰۲ ] [ 21:49 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

شکسپیر در نمایشنامه شاه لیر داستان شاهی را مطرح میکند که سه فرزند دختر دارد و هر سه نزد پدر عزیز هستند اما شاه لیر دختر کوچک را بیشتر دوست دارد زمان تقسیم سرزمینش بین دختران با کمال تعجب کلماتی را از زبان دختر کوچک می شنود که توقع نداشت و برای همین او را ترد می کند ،و داستان وقتی قم ناک می شود که شاه لیر خیانت دختران بزرگ را می بیند ولی نمی خواهد به واقعیت اذعان نماید در این بین دلقک همراهش که نقش وجدان بیدار است بارها به او گوشزد میکنن که فریب این ظاهر بینی ها را نخور اما شاه لیر سمبل همه انسان های است که بیش از واقعیت به ظاهر دل میبندند و چه سرانجام شومی در چیش دارند مال و ثروت از دست میدهند اما درد دل شکسته چیز دیگری است که زخمش هرگز خوب نمی شود .

عشق و دوست داشتن در باطنش حقیقتی است که اگر نتوان بیانش نمود و بالا تر از آن نتوان درکش نمود حبابی روی آب است و خوشا به حال آنان که خوب بیانش میکنند و صد هابار خوشتر آنکه درکش میکند نه در ظاهر بلکه در باتن و وجودشان .و این درک و شوهر فقط در گذشت زمان خودنمایی می کند !

انسان بشدت تمایل به شنیدن سخنانی دارد که برایش جذاب است و بیش از هر چیز افکار و رفتارش را تایید می کند او برایش نظر شما مهم نیست به دنبال این است که هم درد هم صحبت و رفیقی برای همراهی اندیشه هایش داشته باشد،بیشتر افرادی که درگیر دوستان نامناسب میشوند به همین درد دچار هستند و افراد ناباب از همین روش برای دوست یابی بهره می گیرند تایید رفتار و گفتار طرف مقابل.

بدون شک اگر ما انتقال و یا نصیحت پیشه گیریم به نتیجه نمی رسیم و حتی طرف مقابل را در بعضی شرایط از دست میدهیم منطق وجود ندارد هرچه هست احساس است شاید در ظاهر قبول کند اما در باطن نه هنوز مقدار زیادی حق را به خودش میدهد و به محض اینکه شخصی از او دفاع کند و حق را به او بدهد از مسیری که رفته باز میگردد.

کار سختی است اما شاید با خواندن این چند خط در وجود خودمان انقلابی به پا نمائیم و زین پس حتی بدون دخالت نظر دیگران سعید کنیم که خودمان با تحقیق بیشتر و صبر و درایت مسیر درست را در زندگی برویم ، و قدر انسان هایی را که با شجاعت و محربانی سعی میکنند مارا راهنمایی نمایند را بدانیم .

به امید آن روز و اما سخن آخر :

من نمی گویم که حق با من است چرا که در دراز مدت مشخص میشود حق با من بود!

یا حق

جعفر صابری

اِی که با من، آشنایی داشتی

ای که در من، آفتابی کاشتی

ای که در تعبیرِ بی مقدارِ خویش

عشق را، چون نردبام انگاشتی

ای که چون نوری به تصویرت رسید

پرده ها از پرده ات برداشتی

پشتِ پرده چون نبودی جز دروغ

بوده ها را با دروغ انباشتی

اینک از جورِ تو و جولانِ درد

می گریزم از هوای آشتی

کاش حیوان، در دلت جایی نداشت

کاش از انسان سایه ای می داشتی

موضوعات مرتبط: سر مقاله

[ پنجشنبه پانزدهم تیر ۱۴۰۲ ] [ 19:48 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

حاجی حجت قبول

سالهاست افرادی به طعنه و یا از روی خیرخواهی و خلاصه از طریق شعر و داستان و مقاله حتی نقاشی به مسافران خانه خدا می خواهند بفهمانند که این سفر ارزشی ندارد اگر انسان خود ساخته نشود و به یاد و فکر دیگران نباشد .

مگر میشود انسانی را در اقوام و دوستان و همسایگی خود داشته باشیم و بجای هزینه نمودن برای او به سفری چند صد میلیونی برویم ؟

همه اینها درست است بخصوص اگر نگاه چون منی هم منتقد بر این گونه سفر ها باشد برای نمونه در سفری که شخصاً افتخار حضور داشتم بعنوان خدمه در آشپزخانه بودم و شاهد اینکه بعضی حجاج می آمدن و سراق خوراکی بیشتر میگرفتن و یا بر سر کوچکی و بزرگی میوه ها مثل موز و پرتقال و سیب با ما بحث میکردن خوب یادم است در سفر مکه به مدینه رئیس کاروان برای اتوبوسی که خودش در آن بود بستنی خرید و سه تا اتوبوس دیگر دادشان درامد که باید برای ما هم بخری این وضیفه تو است و یا حاجی که از زنان زیبای فیلی پینی در زمان تواف خانه خدا برای دوستانش سخن میگفت و آن یکی که بلافاصله بعد از عمال حج آمد و گفت امکان دارد من و همسرم یک اتاق مجزا داشته باشیم و یا اینکه بانوان محترم لباسهای زیرشان را در مقابل چشم دیگران آویزان میکردن و خلاصه این ها گوشای از آنچه به واقع اتفاق افتاد و من میدیم بود اما لابلای همین رفتار ها و گفتار ها هم لحضات معنوی زیادی بودن از حمله وقتی در هررفه بودم و همه مشغول دعا پیرزنی آمد و گفت من گم شدم و من مشغول پیداکردن کاروانش بودم تا تمام دعا و زمانی که دعا تمام شد من خودم را درست در مقابل چادر خودمان دیدم و شکر

شب مشعر شب زیبایی بود یک مرد میانسال آمد و به من گفت فکر میکنم ده پانزده سالی از تو بزرگتر است فقط میخواهم بگویم خوشا به سعادتت اگر امشب را درک کنی تا آخر عمرت جوان و پاک می مانی من را دعا کن و رفت…این حرف او باعث شد سی سال از آن شب بگذرد و من شبی را بی یاد خدا سر به سجده نگزارم .

برای انسان شدن مسیر های زیادی را باید طی نمود اسلام یکی از این مسیر هارا حج دانسته و زیباست که انسان در زمانی که احساس و لیاقت پیدا کرد این مسیر را برود وباور کنید اگر خدا نخواهد به هیچ قیمتی ین اتفاق نمی افتد لااقل برای خودم این گونه بود .

جای خجالت دارد که عروس و داماد ماه عسل آن را سفر حج می روند اما همون هم معنوی می شود اگر بفهمن کجا و برای چه میخواهند بروند.

حاجی دلخور نشود از حرف این و آن و حال که برگشتی ب این فکر کن که از خدا برنگردی وظیفه ما چندین برابر شده است.

خوب یادم است قبل از سفر حج دوستی گفت سعی کن لحظه ورود به خانه خدا از در بابا سلام وارد شوید دری که حضرت جبرئیل هموارا از آن در وارد خانه خدا میشود و در آن لحظه برای بار اول از خدا هرچه بخواهی برآورده خواهد شد سعی کن کینه کسی را به دل نداشته باشی و عجبا من آن روز ها دل شکسته رفتار عزیزی بودم وقتی چشمانم به خانه خدا افتاد همه ی ناراحتی ها را فراموش کردم و فقط از خدا خواستم که دیگر از کسی نرنجم و شکر

رفیق از حج برگشته من حجت قبول ،خیلی ها با رها با ده برابر این پولها به سفر های آنچنانی میروند و هیچ کسی هم از آنها گله نمی کند چون آرام می روند و آرامی آیند بگذریم دل قوی دار و نشان بده که لایق این دعوت و این سفر بوده ای

یا حق

جعفر صابری

بنیانگذار موسسه آشتی

موضوعات مرتبط: سر مقاله

[ پنجشنبه پانزدهم تیر ۱۴۰۲ ] [ 19:41 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

الو هستی!

یه وقت ها یی بوده که با یکی کار داشتیم و فکر میکردیم همه ی مشکلاتمان با یک تماس با او حل میشه ولی وقتی زنگ زدیم شنیدیم! مشترک مورد نظر در دسترس نمی باشد، تماس شما از طریق پیامک به او منتقل می شود…و یا بوق اشغال و یا بوق و موزیک انتظار شنیدیم ولی خبری نشد که نشد…

تا اینکه با دل شکسته و نا امید ،ته دلمون گفتیم خدایا خودت کمک کن…و همه چی درست شد… درست مثل حال آن شب مجنون که :

 

یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه لیلا نشست

عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بود

سجده ای زد بر لب درگاه او
پر ز لیلا شد دل پر آه او

گفت یا رب از چه خوارم کرده ای
بر صلیب عشق دارم کرده ای

جام لیلا را به دستم داده ای
وندر این بازی شکستم داده ای

نشتر عشقش به جانم می زنی
دردم از لیلاست آنم میزنی

خسته ام زین عشق، دلخونم مکن
من که مجنونم تو مجنونم مکن

مرد این بازیچه دیگر نیستم
این تو و لیلای تو … من نیستم

 

گفت: ای دیوانه لیلایت منم
در رگ پنهان وپیدایت منم

سال ها با جور لیلا ساختی
من کنارت بودم و نشناختی

عشق لیلا در دلت انداختم
صد قمار عشق یکجا باختم

کردمت آواره ی صحرا نشد
گفتم عاقل میشوی اما نشد

سوختم در حسرت یک یا ربت
غیر لیلا برنیامد از لبت

روز و شب او را صدا کردی ولی
دیدم امشب بامنی گفتم بلی

مطمئن بودم به من سر میزنی
در حریم خانه ام در میزنی

حال این لیلا که خوارت کرده بود
درس عشقش بیقرارت کرده بود

مرد راهم باش تا شاهت کنم
صد چو لیلا کشته در راهت کنم.

– شعر از: مرتضی عبداللهی

 

 

باید در سجاده عشق یار نشست و و با دل شکسته گفت: خدایا خودت کمکم کن! تا کمکت کنه وگرنه در خونه ی این و اون رفتن جز روسیاهی به همراه نمیاره…

مولانا زیبا میگوید:

با درد بساز ،چون دوای تو منم

در کس منگر،که آشنای تو منم

گر کشته شوی مگو که من کشته شدم

شکرانه بده که خون بهای تو منم

 

گاهی وقتا خدا آنقدر دوستمان دارد که تمام دوست داشتنی هایمان را از ما میگیرد تا فقط جا برای دوست داشتن خودش بمونه! بفهمونه و نشون میده که مادر ، پدر ، خواهر ، برادر ، یا همسر ، فرزند و دوست …هیچ کدام به اندازه خودش ما را دوست ندارد و وقتی دردی داریم هیچ مال دنیا یی نمیتونه به ما کمک کنه.خیلی وقتها ما آدمها آنچه داریم را نمی بینیم و دل به یه چیزهایی خوش می کنیم که حتی ارزش نگاه کردنش را هم نداره. خیلی وقتها خیلی چیزها را داریم مثل آرامش ،آسایش، سلامتی خود و اطرافیانمان ،ولی نگرانیم و دنبال چیزهای دیگه میگردیم و خلاصه یک وقت به خودمان می آییم که همه چیز را از دست داده ایم . مرحوم پدر بزرگم بعد از مرگ مادر بزرگم میگفت بچه از مادر یتیم میشه و درستشم همینه مرد خیلی مهمه ولی تهش درگیر امور بیرونه خانه است و آرامش و آسایش خانه و گرمایش به وجود مادر خانه است ،بچه ها حتی مرد خانه وقتی به خانه می رسند اولین چیزی که بهشون آرامش میده بوی خوب نهار و یا شامی که به محض باز کردن در خانه به مشامشان می رسد ، موقع خواب هرچقدر هم که بزرگ شده باشند باز برطبق عادت دوست دارند مادر بهشون سر بزنه و جای خوابشان را درست کنه و یا صبح ها با صدای مادرشون بیدار بشن و پای سفره صبحانه که مادر فراهم کرده بشینن و خلاصه اگه شده یه لقمه نون و پنیر هم مادر برای میان وعده ی روزشان بگذارد و اگر مریض بشن این مادره که دلسوزه و بهشون میرسه…حتی خود آقای خونه…اما همین مادر با تمام پر رنگیش تو زندگیامون یه وقتایی خیلی کمرنگ میشه و اون وقتی که خودش سعی میکنه پرنگ بشه ،میخواد به چشم بیاد و دیده بشه از زندگی یکنواخت خسته میشه و میگه مگه من چیم از دیگرون کمتر ، همیشه یه دیگرونی هستند و این طوری میشه که یواش یواش غذا ها حاضری میشه و از رستوران سفارش میدن و شبها هم یه چیزی همینجوری درست میشه و فرداش هم آقای خونه غذایی برای بردن نداره و با دوستاش میره رستوران و بچه ها هم با پول توجیبی شون میرن فست فود و خلاصه اجاق خونه کم کم سرد میشه… خانم خونه گاهی وقتها بعد از بچه ها و یا حتی مرد خونه به خونه میرسه و از بس خسته اس دیگه حس رسیدگی به بچه ها را نداره و بچه ها هم که بزرگ شدن خودشون میرن میخوابند و این درست زمانی است که بچه ها یا به سن بلوغ نزدیک شده اند و یا دوران نوجوانی و جوانی را طی می نمایند و چند برابر کودکی نیاز به توجه و مشاوره دارند چرا که سن بحران و انحرافات اخلاقی و درست از همین جا شروع میشود و اگر آغوش گرم خانواده و محبت فرد فرد اعضاء خانواده به ویژه مادر نباشد ایشان به آغوش ناامن دیگری مانند مواد مخدر و یا دیگر بزهکاری ها ی اجتماعی پناه می برند…یه نوشته دیدم که به نقل از رابرت مرداک مدیر شبکه ماهوار های فارسی 1 که گفته بود برای نابودی ایران باید در خصوص کلمه ی مقدسی به نام خانواده هزینه کرد و من قصد دارم تا موضوع مادر را در دستور کار خود قرار دهم ،در ایران مادر خانواده همه چیز را مدیریت میکند و اگر مادر را به لجن بکشیم تمام این جامعه به لجن کشیده خواهد شد، راستش من این جمله را در شبکه های اجتماعی دیدم و نمی توانم منبع آن را تایید و یا رد کنم ،اما آمار وحشتناک طلاق را نمی توان انکار کرد.وجود شبکه های ماهواری و این روز ها شبکه های اجتماعی به دلیل عدم فرهنگ سازی بین مردم، باعث سرد شدن روابط خانواده ها شده و متاسفانه آمار جدایی بین همسران و فرزندان بیشتر در خانواده هایی به چشم میخورد که بیش از ده یا پانزده حتی بیست سال است که زندگی مشترک دارند. و این درست زمانی است که هر دو زن و مرد به شدت نیاز به وجود یکدیگر دارند اما به دلیل عدم فرهنگ سازی درست در جامعه به خصوص توسط ما ارباب جراید فاجعه ای به نام جدایی در خانواده ها هر روز بیشتر میشود . قبح موضوع طلاق و جدایی، بطور کل در خانواده ها از بین رفته و قناعت ، صبر و توکل و خلاصه خدا کاملاً فراموش شده و همین مسئله در بیشتر خانواده ها بحران ساز شده است. موضوع اقتصادی و شرایط نابسامان جامعه هم مزید بر علت است و به همین دلایل افسردگی، اضطراب ،خشونت و پرخاشگری در بین بیشتر خانواده ها وجود دارد و باید عدم آشنایی با موارد جنسی را مزید بر علت دانست که تبدیل به معضل روابط جنسی می شود و خود بهانه ای برای سردی بیشتر همسران میشود.

ادبیات غلط و حتی گفتار ناشایستی که نه تنها در شبکه های ماهواره ای بلکه صدا و سیمای ما رایج است و نامش را ادبیات مردمی می گذاریم نتیجه بسیار غلطی را به همراه می آورد که این گونه گفتمان در خانواده ها رواج می یابد . حقم را می خواهم، مهریه ام را بده ، این حق منه ، و خیانت مرد ها ،روابط غیر اخلاقی دو طرف و خیانت،همه و همه بدان دلیل ساده است که خدا را فراموش کرده ایم ؛و دیگر اتصالمان به ارزشهای خدایی کم رنگ شده است . به دنبال یکی هستیم و این یکی را نمیشناسیم . سینمای ما برای داشتن مخاطب بیشتر سعی به بیان هر واژه ای می کند تا مخاطب لبخند بزند و حتی قسمت های مهم فیلم که اینگونه بیانات و صحنه ها را دارد در آگهی ها بیشتر تکرار میشود تا فیلم پر بیننده تر شود. دیگر این روز ها کسی به فکر سنت ها و باور های ارزشمند رایج بین خانواده ها نیست ؛و عجبا بشدت به ایرانی بودن و داشتن فرهنگ تاریخی مان می نازیم. هیچ مناسبت و یا روزی را که در شبکه های اجتماعی بیان می شود را فراموش نمی کنیم و بشدت به آن توجه داریم با تمام ریزه کاری هایش حتی در مدارس و سر کلاس درس برای بچه هایمان شب چله میگیرم و لی در خانه و خانواده نه… بی خبر از اینکه همه ی این سنت ها برای داشتن خانواده و عشق به خانواده و فرزندان است میلیاردرها ثروت و دارایی به یک دانه انار نمی ارزد که شب چله بدست بانوی خانه دانه دانه شده و در بشقاب های خانه قرار میگیرد. بی خبر از حج، به حج میرویم بیخبر از اینکه به کج میرویم.

تا فرد فرد مان نخواهیم درست نمی شود و باید بپذیریم که این مسیر ،راه بی بازگشتی است که مارا ابتدا از خود و بعد از خانواده دور می سازد . چه مرد خانه باشی چه زن، باید بدانی که ستون خانه و خانواده تو هستی و این سقف بر دوش تو استوار است دوشی که گاه با گذشت و گاه با صبر و حوصله باید لرزش های چند ریشتری خانواده را از سر بگذراند تا سقف بر سر اعضای خانواده نریزد.

یا حق…

جعفر صابری

 

موضوعات مرتبط: مطلب

[ پنجشنبه پانزدهم تیر ۱۴۰۲ ] [ 19:32 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

بزرگی یعنی چه!

اسب ها تحت هیچ شرایطی از آب نمی گذرند چرا که تصویر خود را در زیر پایشان می بینند مگر اینکه آب را کمی کرد کنند بزرگی در چیست ؟نشستن در بالای مجالس؟برخاستن دیگران در مقابلت؟احترام و سلام دادن زودتر به شما؟ راه دادن به شما و نرفتن قبل از شما ؟ ننشستن جای شما و دادن بهترین مکان برای نشستن به شما؟ پذیرای ویژه از شما و گزاردن خوراکی های بهتر و بیشتر نزد شما؟نشستن در اتومبیل گران قیمت و نگاه به دیگران از روی حقارت؟ صحبت با فخر و غرور فراوان؟ نشان دادن لباس و جواهرات مارک دار و گران قیمت به دیگران؟احترام گزاردن کوچکتر ها به ما و شنیدن هر آنچه ما میگوییم و تحمل هر آن کاری که می نمایم؟راستی بزرگی نزد شما در چیست؟

ما چطور میتوانیم خود را بزرگ نماییم؟ نکته جالب این است که همه ما قبول داریم درست خلاف آنچه گفته شد را باید عمل کنیم تا بزرگ دیده شویم و بزرگ بمانیم اما عجب و هزار عجب که با علم بر اینکه کار درست چیست باز این گونه رفتار نمی کنیم و اگر خلاف این رفتار ها را ببینیم وحین به خود دانسته و بشدت عصبی نیز می شویم و شاید چیزی در لحظه نگو ایم اما در دل نگه میداریم و هزار بار بد ترش را در اندیشه میسازم تا جبران نماییم.

بزرگی این است که با روی باز به کوچکتر ها سلام کنیم تا از ما ادب بیا موزن ، بزرگی در این است که زمان سخن گفتن دیگران با متانت و ادب تا انتها گوش دهیم و با لبخندی بر لب اگر پاسخی هست همراه با ادب و نزاکت خدمت شنونده عرض کنیم .بزرگی در این است که در موقع حضور در جمع به همه بویژه جوانتر ها بسیار احترام بگذاریم و خلاصه بزرگی در زمین خوردن است از زمین خوردن انسان بزرگ می شود چوریای ولی اگر بزرگ شد زمین خورد !

با نادیده گرفتن موضوع انشا می تواند بزرگ شده و بزرگ بماند با نشنیده گرفتن سخنی و با گذشت از رفتار ناشایسته ای میتوان بزرگ ماند و همه بر میگردد به اینکه چقدر برای خودمان ارزش و احترام قائل بوده و هستیم .

فراموش نکنیم این روز ها مردم بشدت گرفتار هستن و موضوع اقتصادی فشار زیادی روز خانواده ها و افراد می آمورد بسیار از مواقع انسان بادیدن رانندهای مسافرکش که قالباً از سن و سال بالای هم برخوردار هستند شرمنده میشود که از روی ناچاری و گرفتاری باید ساعت ها در شرایط سخت رانندگی کنند و دوستان باور اینکه متاسفانه حرمت ها و ارزشهای انسانی رو به کم رنگ شدن میرود بسیار در دناک است روابط همسران و نبود ادب و اخلاق بین خانوادها آسیب شدید به جامعه و بویژه خود فرد می زند احترام به بزرگتر و حفظ جایگاه افراد به خودشان نیز باز میگردد که تشخیص درست بدهند و کی سکوت کنند و کی باید صحت کنند.

سرلشگر شهید عباس بابا همیشه موهای سرش را گو تا میکرد تا مانند سربازان باشد و کار تصفیه آب فاضلاب را خودش انجام میداد تا بشکند غرور کاذب فرماندهی را!

ایرانیان همواره در اخلاق نمونه بوده و هستند و این را باید در وجودمان نهادینه نماییم تا در دیگران اثر بخش باشد .دوست عزیزی خاطرای را به تازه گی از برخورد شایسته فرزند ورزشکارش برایم ارسال نمود که دلم نیامد در این بخش نیاورم جناب پیشوا با ارسال این متن حجت کلام را به انتها می رساند که ما باید از کوچکتر ها هم اخلاق بیاموزیم :

چطور ممکن است

هیچ اتفاقی نمیوفته اگر از بچه هامون یادبگیریم .امروز تو بحبوحه مسابقات ورزش زورخانه ای استان تهران ،وقتی که اکثر مربیان و سرپرست های هیئت ها و شهرستانها در گیر مسابقات و حساب کردن امتیاز تیماشون بودند،جوان های شرکت کننده فارغ از همه این حرفها به خاطر رفاقتی که با هم دارند و به خاطر خاطراتی که تو اردوهای سال قبل داشتند تصویرهای قشنگی رو برامون خلق کردند تصویرهایی که توشون یه دنیا معرفت و پهلوونی بود چقدر قشنگ بود وقتی نفر اول و دوم مسابقات یه رشته همدیگر رو کوچ و ترو خشک می کردند. چقدر مردونه بود وقتی نفر اول مسابقات یه رشته به نفر دوم میگفت:داداش تو بهتر بودی اعتراض بزن‌.و چقدر باید یاد بگیریم که رو سکو نفر اول اصلا حواسش به اهدای جوایز نبود فقط حواسش به این بود که رفیق چند ساله اش که ازش بزرگتره و دوم شده بیاد کنارش رو سکوی اول وایسته .چقدر احساس کوچیکی کردیم وقتی رقیب اصلی دویید رفت موقع مسابقه رفیقش تنهایی رو حس نکنه .دمتون گرم به همه مون یاد دادید دنیا خیلی ارزش نداره رفاقت کنیم قدر همدیگر رو بدونیم دمتون گرم تو خیلی ازتون یاد گرفتیم و به همه تون افتخار می کنیم .پهلوونی همینه با همین فرمون برید جلو. خدا پشت وپناهتون.

سخن آخر

به غلامرضا تختی گفتن چند نفر را زمین زدی ؟

فرمود : خدا نکند من کسی را زمین زده باشم بگویید دست چند نفر را گرفتی!

این رسم بزرگیست

یا حق

جعفر صابری

موضوعات مرتبط: سر مقاله

[ سه شنبه ششم تیر ۱۴۰۲ ] [ 20:46 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

آموزش مهاجرین

در ادامه برنامه های خدمات به مهاجرین خورسند هستیم که زوج جوان افغانی آقای دکتر احمد نوید ظاهری و همسرش خانم گل مکی ایمان ظاهری از فعالان اجتماعی افغانستانی دریک نقطه محروم حومه تهران برای فرزندان نیازمند به کمک های تحصیلی شرایط آموزشی را بوجود آورده اند .

آقای دکترنوید ظاهر میگوید هیچ محدودیتی نیست و ما حتی به عزیزان ایرانی نیز که از شرایط مالی مناسبی برخوردار نیستن نیز کمک تحصیلی میکنیم .

همسرش خانم گل ملکی نیز میگوید ما مهمان ایرانیان عزیز هستیم و هم در کنار یک دیگر باید به هم یاری نمائیم،ما ازیک اتاق خانه مسکونی خود برای برگزاری کلاسها استفاده میکنیم .

دیدار دکتر جعفر صابری بنیانکذار موسسه آشتی از مدرسه آشتی در حومه شخر تهران ویژه مهاجرین

[ سه شنبه ششم تیر ۱۴۰۲ ] [ 11:19 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

[ سه شنبه ششم تیر ۱۴۰۲ ] [ 11:7 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

دیدار دکتر جعفر صابری از معلم خود به مناسبت روز معلم

[ سه شنبه ششم تیر ۱۴۰۲ ] [ 11:6 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

[ سه شنبه ششم تیر ۱۴۰۲ ] [ 11:5 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

در خدمت جناب مهندس علی عزتی بنیانگذار انجمن هنر مندان خود آموخته ایران

هدیه زیبا موزه به دکتر جعفر صابری با نام سید ملک خاتون عروسکی با لباس سنتی ایرانی

موضوعات مرتبط: تصویر، گزارش

[ شنبه سوم تیر ۱۴۰۲ ] [ 11:39 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

عصر روز پنج شنبه یکم تیر ماه 1402 در موزه هنرمندان خود آموخته ایران و هدیه بانو زهرا پریزاد

[ شنبه سوم تیر ۱۴۰۲ ] [ 11:27 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

گریه نکردم

شاید این که کودکی در لحظه تولد گریه نکند و لبخند بزند برای کسی مهم نباشد اما برای خود کودک بسیار مهم است آنقدر که تا آخر عمرش این درد را باید تحمل کند و به عنوان یک نقص به جان بکشد!

دکتر ولفگانگ پاولی استاد مسلم فیزیک کوانتوم

Image result for ‫ﻭﻟﻔﮕﺎﻧﮓ ﭘﺎﻭﻟﯽ‬‎

هیچ کار خداوند بی دلیل و حکمت نیست حتی اگر وجود خدا را هم باور نداشته باشیم چیزی در جهان هستی هست که بازخورد رفتار ها و کردار ها ی ما می باشد و با هر حرکت ما هرچند کوچک کل جهان هستی دستخوش تغییرات عصاصی می شود که بدان به زبان علمی می گویند(ﭘﺎﻭﻟﯽ)ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺍﯼ ﺗﮑﺎﻥ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﺍﺯ ﻭﻟﻔﮕﺎﻧﮓ ﭘﺎﻭﻟﯽ .ﺑﺮﻧﺪﻩ ﺟﺎﯾﺰﻩ ﻧﻮﺑﻞ ﻓﯿﺰﯾﮏ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۱۹۴۵ﭘﺎﻭﻟﯽ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ : ﻫﯿﭻ ﺩﻭ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯽ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣﯽ ﯾﮑﺴﺎﻧﯽ ﻧﯿﺴﺖ .

ﭘﺎﻭﻟﯽ ﻣﺜﺎﻟﯽ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ :

ﺳﯿﺒﯽ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ ﻫﺎ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭﻭﻥ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ، ﻓﻘﻂ ﯾﮑﯽ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ .

ﻓﺮﺽ ﮐﻨﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﺁﻥ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻥ ﺭﺍ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ ” ﺍﺭﯾﮏ ….”

ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣﯽ ﺍﺭﯾﮏ ﻋﺪﺩﯼ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﮐﺎﺭﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺳﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﻢ، ﻓﺮﺽ ﮐﻨﯿﺪ ﺁﻥ ﻋﺪﺩ ﺑﺰﺭﮒ 23 ﺑﺎﺷﺪ .

ﭘﺎﻭﻟﯽ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﺮﺩ ﺩﺭ ﻫﯿﭻ ﮐﺠﺎﯼ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ , ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﺩﺭ ﮐﻬﮑﺸﺎﻥ , ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻫﯿﭻ ﺳﯿﺐ ﺩﯾﮕﺮﯼ , ﺑﻠﮑﻪ ﻫﯿﭻ ﺷﯿﺌﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﺶ ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣﯽ ﺁﻥ 23 ﺑﺎﺷﺪ .

ﺣﺎﻝ ﺍﮔﺮ ﺩﺳﺘﻤﺎﻟﯽ ﺑﺮﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺳﯿﺐ ﺭﺍ ﺑﺮﻕ ﺑﯿﻨﺪﺍﺯﻡ , ﺍﺯ ﺍﺻﻄﮑﺎﮎ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺷﺪﻩ , ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺣﺎﺻﻞ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣﯽ ﺍﺭﯾﮏ ﺭﺍ ﺍﺭﺗﻘﺎ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺜﻼ 26 ﻣﯽ ﺭﺳﺎﻧﺪ . ﻭ ﺩﺭﺳﺖ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﺑﺎ ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣﯽ 26 ﺑﻮﺩﻩ , ﺩﺳﺘﺨﻮﺵ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ .

ﺟﻬﺎﻥ ﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻔﻆ ﺗﻮﺍﺯﻥ ﺧﻮﺩ , ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﺁﺭﺍﯾﺶ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ . ﭘﺎﻭﻟﯽ ﺑﺎ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺟﺎﯾﺰﻩ ﻧﻮﺑﻞ ﻓﯿﺰﯾﮏ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ :ﺍﮔﺮ ﻫﺮ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯽ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﺍﺭﺗﻌﺎﺵ ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻓﺮﺩ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﺷﺪ , ﭘﺲ ﻫﺮ ﺷﯿﺌﯽ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻭﺍﺟﺪ ﺍﺭﺗﻌﺎﺵ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺍﺳﺖ .

ﻭ ﺍﻣﺎ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﮔﯿﺮﯼ :

ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮏ ﺳﯿﺐ ﺑﺎ ﯾﮏ ﺍﺻﻄﮑﺎﮎ ﮐﻮﭼﮏ , ﺗﻐﯿﯿﺮ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ , ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻡ ﻭ ﻣﯽ ﺑﻮﺳﻢ , ﻭ ﯾﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﺨﺸﻢ …ﻭ ﯾﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺍﻡ ﻧﺎﺳﺰﺍ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ ﻭ ﯾﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺧﺎﺭﺵ ﻣﯽ ﺩﻫﻢ ….

ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺩﺍﺭﻡ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺯﻧﺠﯿﺮﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺗﻐﯿﯿﺮﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﻣﯽ ﺩﻫﻢ .

ﻫﺮ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺫﻫﻦ ﻣﺎ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﺩ , ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻥ ﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮔﺴﺘﺮﻩ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﺑﻪ ﺍﺭﺗﻌﺎﺵ ﺩﺭ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺩﺳﺘﺨﻮﺵ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ .

ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﺮ ﻣﺎﺩﻩ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻧﻤﯽ ﮔﺬﺍﺭﺩ، ﺑﻠﮑﻪ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ .

ﻏﻢ ﻭ ﻏﺼﻪ ﻣﺮﺍ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺑﺰﺭﮒ ﺗﺮﯾﻦ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻦ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﺪ .

ﺣﺮﻑ ﺁﺧﺮﻡ :

ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﻣﺤﺒﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﺪ , ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﯽ ﻣﻬﺮﯼ ﺩﯾﺪﯾﺪ , ﻧﺎﺍﻣﯿﺪ ﺍﺯ ﻣﺤﺒﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﻧﺸﻮﯾﺪ؛

ﭼﻮﻥ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻓﺮﺩ ﺩﯾﮕﺮﯼ , ﺩﺭ ﯾﮏ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﻭ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺩﯾﮕﺮ را صد در صد ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺩﻳﺪ .

ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﻋﻠﻢ ﺑﺮ ﺁﻣﻮﺯﻩ ﻫﺎﯼ ﻓﻼﺳﻔﻪ ﻣﻬﺮ ﺗﺄﯾﯿﺪ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ . ﭼﻮﻥ ﻓﻼﺳﻔﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺍﺳﺖ .

ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺳﺎﻃﻊ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﺩ،ﻣﺜﺒﺖ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﺗﺎ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﺎﺯ ﭘﺲ ﮔﯿﺮﯾﺪ .ﺍﯾﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺭﺍ ﺟﺪﯼ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ ﻭ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﻧﮕﺬﺭﯾﻢ .ﺩﺭ ﮔﺴﺘﺮﻩ ﯼ ﮐﯿﻬﺎﻥ ﻫﯿﭻ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﺑﯽ ﺩﻟﯿﻞ ﻭ ﺑﯽ ﺣﮑﻤﺖ ﻧﯿﺴﺖ .

ﻗﻮﺍﻧﯿﻦ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﺎﺳﯿﻢ ﻭ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻋﻤﻞ ﮐﻨﯿﻢ . ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺟﻬﺎﻥ ﺩﺭﻭﻥ ﻭ ﺑﯿﺮﻭﻧﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺘﯽ ﻭﺻﻒ ﻧﺎﺷﺪﻧﯽ ﺑﺪﻝ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ .

یا حق

جعفر صابری

موضوعات مرتبط: سر مقاله

[ جمعه دوم تیر ۱۴۰۲ ] [ 21:51 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

بچه دار شو !

یکی از فرهنگ های رایج بین خانواده ها بخصوص ایرانی این است که بعد از ازدواج سری بچه دار شوند و این باور که وجود یک فرزند باعث تحکیم بیشتر روابط بین همسران می شود بدان دامن می زند،اینکه آیا زوج ها به درجه ای از درک متقابل و مسئولیت پذیری رسیده اند که صاحب فرزند شوند یا نه کمتر اهمیت دارد !

در بیشتر مواقع فرزندآوری همراه با درد و ناراحتی همراه است و نگرانی از صحبت های دیگران که چرا صاحب فرزند نمی شوید و مطالبی از این دسته .

بیشک وجود یک فرزند به تحکیم خانواده کمک می کند اما اساساً این که فرزند بیاوریم تا پایبندی طرفین بیشتر شود به نظر میرسد کاری خطرناک است !

زن و شوهر یا به زندگی پایبند و متعد هستد یا نیستند اگر هستند که نیازی به تحکیم و حضور فرزند نیست شاید مدتها طول بکشد و صاحب فرزند شوند و اما اگر تعهدی ندارند که بطور کل خیانت است به انسانی که به عنوان دستاویزی برای زندگی مشترک آورده شده .

در چنین مواقعی که زوج ها همفکری لازم را برای ادامه زندگی ندارند جملاتی مثل اینکه :اگر این بچه نبود ، بخاطر این بچه مجبور به تحمل هستیم ،این دیگه چی بود و …ردو بدل میشود و دیر یا زود کودک متوجه این نوع برخورد ها میشود و نتیجه بسیار خطرناک روحی برایش به همراه می آورد .

فرایند فرزند آوری یکی از مهمترین موضوعات زندگی مشترک است و در واقع نیاز به بلوغ کامل فکری و عقلی هر دو طرف دارد .

بدون شک زندگی گذشته هریک از زوجین دارای مشکلاتی بوده بنابراین باید قبل از فرزندآوری چند جلسه ای مشاوره داشته باشند همچنین این جلسات ماهانه و حتی چند سالی هم ادامه یابد ، ما تنها صحبت از زندگی یک انسان نمی کنیم این انسان در آینه می تواند معلم ، قاضی ، پزشک ، خلبان و خلاصه صاحب شغلی شد که جان هزاران انسان دیگر در دستانش باشد و هر تصمیم درست و یا غلط وی به پیکره جامعه تاثیر مستقیم و یا غیر مستقیم وارد سازد!

این که ما فقط به فکر بچه دار شدن باشیم جای تعمل دارد .

و سخن آخر :

هر انسان به دنیا آمده تا لااقل یک کار بزرگ انجام دهد !

یا حق

جعفر صابری

موضوعات مرتبط: سر مقاله

[ سه شنبه سی ام خرداد ۱۴۰۲ ] [ 15:29 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

سکوت !

سکوت سرشار از ناگفتنی ها است !

بسیاری از کلمات و جملات ناگفته در بین ما انسان ها هست که از سکوت سرچشمه میگیرد ، سکوت می تواند غیر کلامی نیز باشد بدان معنا که در مقابل رفتار دیگری ما سکوت میکنیم و نه تنها پاسخی نمی دهیم بلکه هی اقدامی نیز نمی نمائیم.

سکوت ها میتواند از روی ترس از رفتار و یا رفتار فرد مخاطب سرچشمه بگیرد و یا از رو ی ادب و نزاکت باشد گاهی نیز بر خواست از شعور و درک بالای طرف است که تشخیص می دهد مخاطب ارزش ادامه بحث و گفتگو را ندارد و زمان برایش نمی گذارد اما آنچه اهمیت دارد این است که خردی در کار باشد و تشخیص اینکه این زمان یا مکان مناسب ادامه گفتگو نمی باشد !

سکوت میتواند در دراز مدت باعث بیماری های فراوانی شود که به روح و روان فرد لطمه شدیدی وارد می نماید ،توصیه می شود در فرصت مناسبی بنشینیم و آنچه لازم بود گفته میشد را بنویسیم و در صورت تمایل بایگانی نماییم اینگونه هر آنچه لازم بود بگوئیم را ثبت کردیم و در فرصت مناسب به فرد متقابل تقدیم میکنیم و یا شاید هرگز هم به او اراده ندهیم اما گفتیم !

همواره باید بدانیم اگر این فرد متقابل ما می دانست که این رفتار و گفتار را از خود بروز نمی دادو اگر هم که نمی داند بعید است ما بتوانیم او را متقاعد کنیم که زین پس نگاهش را تغییر دهد.

البته استثنائاتی هم هستند که پیشنهاد میشود روش های دیگری پیش بگیریم .

همسر ، فرزند ، والدین دوستان نزدیک ما می توانند استثنا باشند و شایسته و عاقلانه نیست که هیچ گاه بسیار خطرناک هم هست که پاسخ آنها را ندهیم اما باید در شرایط مناسب تری به این موضوع رسیدگی نماییم .

دقت داشته باشیم این دفاع نباشد فقط توضیح و یا اگر قرار است نصیحت باشد شرایطش محیا باشد ! در فضای مناسب برای صحبت و نصیحت می باشد .

از طرف مقابل بخواهیم در صورت تمایل و امکان به گفتگو بنشینیم و بعد صحبت را شروع کنیم شنونده باشیم و اجازه بدهیم طرف مقابل اول حرفهایش را بزند جرا که شاید با شنیدن درست صحبت هایش دیگر حرفی برای گفتن نماند و لازم این گونه صحبت کردن داشتن سکوت است و ذهنی بدور از قضاوت زود هنگام.

وقتی صحبت از قضاوت میشود این نه بدان معنا است که دیگران را قضاوت نکنیم بلکه معنای دقیقت ترش این است که برای لحظه های خود را در شرایط او نیز قرار دهیم و موضع آن را از نگاه وی دنبال کنیم !

در هر صورت موضع سکوت زیبایی های خود را همیشه دارد و شایسته است بدان به عنوان یک درس زندگی همیشه توجه لازم را داشته باشیم.

سخن آخر:

ﺳﮑﻮﺕ ﮐﻦ!..

ﻫﻨﮕﺎﻣﯿﮑﻪ ﻧﻤﯿﺪﺍنى ﭼﻪ ﺑﮕﻮيى، ﭼﻪ ﭘﺎﺳﺦ دهى ﻭ ﯾﺎ ﭼﻄﻮﺭ ﺑﮕﻮيى ﻓﻘﻂ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﻦ!

ﮔﺎهى ﻧﮕﻔﺘﻦ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺗﺮ ﺍﺯ ﮔﻔﺘﻦِ ﺳﺨﻨﺎﻥِ ﺁﺷﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻟﺤﻈﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺳﺒﮏ ﻣﯿﮑﻨﺪ… ﺩﺭ ﺁﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﻦ.

ﯾﮏ ﻭﻗﺘﻬﺎﯾﯽ سعى ﮐﻦ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﺑﺒﻨﺪﯼ ﺑﺮ ﺣﺮﻓﻬﺎﯼ ﻧﯿﺶ ﺩﺍﺭ، ﺳﮑﻮﺕ كنى ﻭ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻧﺖ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺩهى ﺳﮑﻮﺕ ﺭﺍ ﺗﻤﺮﯾﻦ ﮐﻨﺪ…

ﺁﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﮐﻪ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﯼ ﭼﻪ ﺷﺪ ﻭ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﺑﺮ ﺳﺮﺕ ﺁﻭﺍﺭِ ﻣﺼﯿﺒﺖ ﺁﻣﺪ، كسى ﺭﺍ

ﻣﻘﺼﺮ ﻧﮑﻦ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﻦ ﺗﺎ ﺩﻟﯿﻞِ ﺍصلى ﺭﺍ، ﺩﺭ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺑﯿﺎبى!

ﺩﻗﯿﻘﻪ ﻫﺎيى ﮐﻪ ﺣﺲِ ﺍﻧﻔﺠﺎﺭ ﺩﺭ ﺳﻠﻮﻟﻬﺎﯾﺖ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻥ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩ ﺳﮑﻮﺕ

ﺭﺍ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﮐﻦ ﮐﻪ ﺫﻫﻨﺖ ﺑﺎ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺑﺎ ﻗﻠﺒﺖ ﻣﺸﻮﺭﺕ ﮐﻨﺪ ﻭ تصميمى ﺩﺭﺳﺖ

ﺑﮕﯿﺮﺩ.

ﯾﮏ ﻭﻗﺖ ﻫﺎيى ” ﺳﮑﻮﺕ” ﭘﺎﺳﺦِ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺩﺭﺩﻫﺎﺳﺖ.

یا حق

جعفر صابری

[ سه شنبه سی ام خرداد ۱۴۰۲ ] [ 13:32 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

انجمن ملی حمایت از حقوق مصرف کنندگان

مجید محمودی کوچکسرائی:

به گزارش پایگاه خبری همسر و خبرنگاران سایت آشتی ؛ انجمن حمایت از حقوق مصرف کنندگان با همراهی کنسرسیوم جهانی جوانمردان پهلوانان ، جمعیت ایثارگران کشور ، اتحادیه تعاونی کارگران ایران و اصحاب رسانه روز یکشنبه 28 خرداد 1402 اولین جلسه هم اندیشی انتخابات دوره چهارم هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق مصرف کنندگان کشور را در سالن شهید بهشتی همجوار با ساختمان حزب جمهوری اسلامی ایران تشکیل جلسه داد.

در این جلسه، تعدادی از روسا و نمایندگان انجمن حمایت از حقوق مصرف کنندگان از تهران و مازندران ، خراسان رضوی ، البرز ، گلپایگان اصفهان ، قزوین و … و اصحاب رسانه حضور داشتند و در خصوص اقدامات انجام شده و برنامه‌های آتی انجمن و انتخابات پیش رو به تبادل نظر و هم فکری پرداختند .

در این نشست ، آقای دکتر مجید محمودی کوچکسرائی دبیر جلسه هم اندیشی و مدیر کل سابق امور استانهای انجمن ملی حمایت از حقوق مصرف کنندگان کشور با یادآوری از اینکه انجمن حمایت از حقوق مصرف‌کنندگان کشور ، پایگاه جهانی و بین‌المللی دارد، بر ضرورت تقویت این تشکل مردم نهاد در تمامی شهرستان‌های کشور تاکید شد.

همچنین با اشاره به انتخابات انجمن حمایت از حقوق مصرف‌کنندگان که به منظور تعیین و انتخاب رئیس و اعضای هیات مدیره در سراسر کشور در سال آینده برگزار می‌شود ، از تمامی نمایندگان و روسای انجمن درخواست شد تا تمام تلاش خود در راستای اهداف این تشکل مردم نهاد کنند تا یک انتخابات پر شور و در شآن مصرف کننده داشته باشیم .

مجید محمودی کوچکسرائی دبیر جلسه هم اندیشی انتخابات دوره چهارم انجمن حمایت از حقوق مصرف کنندگان، در این نشست با یادآوری از اینکه «کاسب حبیب خداست» و باید از اقدامات تعزیری و قهری که در مواجهه با کاسبان صورت می‌پذیرفت پرهیز شود ، اظهار داشت که رویکرد جدید این انجمن، تقویت نگاه رحمانی و تشویقی و پرهیز از برخورد خواهد بود. باید با نگاه قرآنی به کسب و کار مردم نگاه کرد .

وی با بیان اینکه انجمن‌ حمایت از حقوق مصرف‌کنندگان در شهرستان‌ها علاوه بر حمایت کشوری، امکان برپایی همایش و درآمدزایی برای اهداف ملی انجمن را خواهند داشت ، خاطرنشان کرد که این انجمن مطابق قانون حمایت از مصرف کنندگان مصوب سال 1388 مجلس شورای اسلامی و پشتیبانی قانونی را به همراه دارد.

علاقمندان برای عضویت در انجمن، می‌توانند با مراجعه به درگاه انجمن‌ ملی حمایت از حقوق مصرف‌کنندگان به نشانی: www.Crpsmember.ir جهت عضویت ، اقدامات لازم را انجام دهند.

گفتنی است؛ اعضای انجمن‌ حمایت از حقوق مصرف‌کنندگان با توجه اهداف و ماموریت‌های تعریف شده، در همه حوزه‌ها از جمله پوشاک، آرایشگران، نساجی و هر گونه خدمات اجتماعی و فرهنگی و علمی و …. به فعالیت می‌پردازند و تلاش می‌نمایند تا با حمایت از تولیدکنندگان که خود بزرگترین مصرف کننده و مصرف کنندگان، از افزایش بی‌ضابطه قیمت کالاها جلوگیری به عمل آورند .

این تشکل فعالیت خود را از سال 1391 رسما آغاز کرده است و در راستای ایجاد تعادل در بازار و جلوگیری از فساد و سوادگری، تاکنون اقدامات مفید و ارزنده‌ای را به نفع کشور انجام داده است.

عنوان خبر :

تقویت نگاه رحمانی و تشویقی و پرهیز از برخورد ؛ رویکرد جدید انجمن حمایت از حقوق مصرف‌کنندگان سراسر کشور

عصر یک شنبه بیست و هشتم خرداد ماه جلسه هم اندیشی انتخابات چهارمین دوره انجمن های حمایت از حقوق مصرف کنندگان سرا سر کشور در تهران بر گزار شد .

این انجمن با اهداف زیر تشکیل شده است.

وظایف و اختیارات انجمن

 

1) سياست‌گذاري و برنامه‌ريزي‌ لازم در جهت حمايت از حقوق مصرف‌کنندگان در سطح ملی

2) ارايه نظرات به مسئولين و همکاري با دستگاه‌هاي ذيربط اجرايي در اجراي موثر مقررات و قوانين مرتبط با حقوق مصرف‌کنندگان

3) آموزش با تمركز بر تبيين حقوق مصرف‌كنندگان، استاندارد و كيفيت محصول به مصرف‌کنندگان از طريق رسانه‌هاي ارتباط جمعي

4) برگزاري مصاحبه، همايش و تشکيل دوره‌هاي آموزشي عمومي و تخصصي براي ساير انجمن‌ها

5) همکاري با سازمان‌هاي بين المللي مرتبط

6) کمک به تشکيل انجمن‌هاي استاني و شهرستاني

7) ارائه طرح و لايحه در جهت حمايت از حقوق مصرف‌کنندگان برای تصويب در دولت و مجلس شورای اسلامی

8) بررسي و مطالعات کاربردي به منظور شناخت انحصارها، تباني و راه‌هاي جلوگيري آن و اعمال و اجراي رقابتي شدن بيشتر بازارهاي کالا و خدمات

9) انتقال و پیگیری موارد مرتبط با حقوق مصرف‌کنندگان به انجمن استانی و شهرستانی و سازمان‌های دولتی ذیربط

10) انتشار اطلاعات مورد نیاز مصرف‌کنندگان برای تهیه کالا و خدمات مورد نیاز

11) تمهیدات لازم به منظور ایجاد هماهنگی بین انجمن‌های حمایت از حقوق مصرف‌کنندگان استان و شهرستان

12) دريافت، ارجاع و پيگيري دعاوي و شکايات مصرف‌کنندگان به مراجع ذيربط درصورتیکه انجمن استان به دلیل محدودیت حوزه فعالیت، دعاوی مربوط را به انجمن ملی واگذار نماید و یا دعاویی که به تشخیص مرجع نظارتی در سطح ملی تشخیص داده شده و از انجمن ملی پیگیری می‌شود.

13) فعال‌سازی انجمنهای استانی و شهرستانی‌.

14) تعیین کمیته‌های تخصصی برای انجمن.

15) برگزاری نمایشگاه‌های مرتبط با حقوق مصرف‌کننده.

16) حضور در جلسات مرتبط با حقوق مصرف‌کننده در سایر دستگاه‌ها.

17)سایر وظایفی که طبق قانون حمایت از حقوق مصرف‌کنندگان و آئین‌نامه های اجرایی آن به انجمن محول گردیده است.

 

 

[ دوشنبه بیست و نهم خرداد ۱۴۰۲ ] [ 21:52 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

همزمان با تولد امام رضا (ع) هفته نامه بین المللی همسر بیست و هفت ساله شد

موضوعات مرتبط: گزارش

بنی آدم اعضای یک دیگرند

پیشنهاد میکنم سگ ولگرد اثر زنده یاد صادق هدایت را مطالعه کنید .

چند روز پیش دیدم شخصی سگی را از ماشین پیاده کرد و بعد سوار اتومبیل شد و راه افتاد سگ بینوا کلی به دنبال اتومبیل دوید ولی او نایستاد و سگ را رها کرد!

دوستی میگفت سگی را برای درمان بی خوابی به دامپزشکی می برند و صاحبش می گوید این سگ نمیخوابد و وقتی هم که من میخوابم با چشمان باز در مقابلم دراز میکشد و به من نگاه میکند علت چیست و بعد از تحقیقات در خصوص گذشته این سگ مشخص میشود وقتی خواب بوده صاحب قبلیش او را ترک میکند و اینک این سگ از ترس آنکه صاحب جدیدش او را ترک نکند نمی خوابد تا صاحبش او را ترک نکند.

سگ دیگری چند روز چیزی نمیخوره و گوشه کز می کرد ساکت بعد از تحقیقات مشخص شد صاحب جدیدش در حیاط خانه گلی را کاشته که این سگ را یاد جای می اندازد که صاحب قبلیش در آنجا کشته شده بوده و به همین دلیل او افسرده شده .

حیوانات به ویژه سگ ها وابستگی شدید به صاحبانشان دارند و ارتباط بین جانوران همواره برای انسانها جذاب بوده و هست در حیات وحش حیوانات گاهی بدور از هر ترسی با هم زندگی میکنند و گاه شاهر صحنه ای بدی از این تفاهمت هستیم ما میدانیم که اگر حیوانی کاری را انجام دهد از روی غریزه حیوانی بوده و ناچار از خود و یا فرزندانش دفاع کرده اما ما بیشتر وقتها رفتار و کرداری از انسان ها ی دارای شعور و درک می بینیم که حیران می مانیم این چه قریضای است که بعضی از انسانها دارند.

با چه دلی حاضر می شوند به انسان دیگری لطمه بزنند !چطور حاضر می شوند سگی را کشته و گوشتش را به عنوان گوشت گوسفند به هم نوع خود بفروشند !؟و یا کار های از این دسته !

به کجا می رویم و چه بر سر خودمان آورده ایم ،داشتن خانه و اسکان حق هر انسانی در هر جای جهان است چه شده که انسانی برای اسکانش زمین گورستان را میکند و در آنجا زندگی میکند ،چه بر سر ما آمده که سقف خانه ای را که مردی با سختی و زحمت بر سر زن و فرزندانش ساخته را خراب میکنیم چگونه نام انسان را یدک می کشیم و تصاویری اینگونه را میبینیم اما به فکر چاره نیستیم .

چگونه از کنار بیمارستان ها می گذریم و خانواده بیماران را می بینیم که در حاشیه خیابان ها چادر زده و یا در اتومبیلشان می خوابند چون هزینه اسکان ندارند .

زندگی هایمان را بر اساس چه معیار های میسازیم ،چگونه در مقابل آینه می ایستیم و نام انسان را به خود می نهیم بیشک روی صحبت من با هم نوعانی از جنس خودم نیست که دستانمان خالیست اما در این ناتوانی به یاری هم کم بستیم سخنم با آنهای است که چشم بر همه چیز بسته اند و فراموش کردهاند که نامشان انسان است.

اگر واقع بین باشیم باید بگواین این جماعت فقط ظاهر انسانیت را دارند و لا غیر!

و سخن آخر :بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش زیک گوهرند!

یا حق

جعفر صابری

[ دوشنبه بیست و هفتم شهریور ۱۴۰۲ ] [ 22:56 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

بچه ها را مدیر می کنیم با رفتارمان؟

باید مرد زندگی بشه

بیشتر ما والدین بخصوص پدر ها در ذهنمان تصمیم داریم که فرزندانمان بویژه پسرها خیلی زود مرد شوند !

اسرار ما برای بزرگ شدن فرزندانمان و مرد شدن پسر هایمان از همان کودکی فاصله بینمان را با فرزندان زیاد میکند و ناخواسته از آنها دور می شویم ،شاید اینکه دختر ها بابایی و پسر ها مادر دوست میشوند همین نگرش زود هنگام ما برای مرد کردن پسر هایمان است .

البته اگر نظر شخصی و دلی خود را بگویم من یکی از همین پدر ها بوده و هستم ! اما میدانم این کار غلط است!

فرزندان ما در بهترین شرایط باید برای محیط زندگی اطرافشان آمادگی زندگی را پیدا کنند و دیر یا زود این اتفاق می افتد بخصوص با این تکنولوژی روز و اینترنت و شبکه های اجتماعی نگرش ما در بهترین شرایط یا بر میگردد به نوجوانی و جوانی خودمان و رفتار پدرانمان که ما نیز سعی داریم ناخواسته پا جای پای ایشان بگذاریم و یا در بهترین شرایط رفتاری تحقیر آمیز همرا با تهدید از خود نشان می دهیم و بعد که نا امید میشویم بی تفاوتی را پیشه میگیرم و در نهایت دلخوری و تنفر را از فرزندمان در دل می گیریم گرچه دوستشان داریم اما از نافرمانی و رفتار هایشان همیشه آزرده خاطریم و شاکی از پرخاشگری هایشان و نادیده گرفتن ما و نسایه ما… بی خبر از اینکه ما نیز خودمان در همین سن و سال یا کمتر و یا بیشتر از همین ها بودیم فراموش کرده ایم این خاصیت سن و سال آنها است و باید ما خودمان را به آنها نزدیک تر کنیم .باید نگاهمان را به نگاه آنها نزدیک نماییم .

باور کنیم فرزندانمان بزرگ می شوند مرد میشون خانم میشوند شاید آنچه ما می خواهیم و دوست داریم نشوند اما بزرگ خواهند شد من به شما قول میدهم آنها بزرگ خواهند شد ولی شایسته است باورشان کنیم این نسل بسیار با ما متفاوت هستند شاید تفاوت سن آنها با ما بیش از نیم قرن باشد باور کنید هر روز هم این فاصله بیشتر میشود این ما هستیم که باید با شتاب خود را به آنها برسانیم تا درکمان کنند درکشان نماییم .

به امید داشتن نسلی خود ساخته و خود باور انشالله

یا حق

جعفر صابری

موضوعات مرتبط: سر مقاله

[ چهارشنبه بیست و دوم شهریور ۱۴۰۲ ] [ 23:7 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

اطمینان دادن به دیگران

وقتی دوستی و عزیزی خطائی میکند و ما میدانیم که دیر یا زود به اشتباه خودش پی ببرد کم لطفی است که تصمیم به تلافی بگیریم و در زمان سختی و گرفتاری شرو ع به اندرز دادنش بنمائیم و یا تلافی کنیم .

این که میگویند در بخشش لذتی است که در انتقام نیست واژهای است که در خود باوری از درمان را برای ما به همراه دارد و اگر به این درجه از گذشت و معرفت برسیم که راحت دیگران را ببخشیم در واقع خود را بخشیدیم و خود را نجات ادیم ،چه میدانیم شاید چرخ روزگار باز بگردد و شما نیز در گرفتاری نذیر هم او به آزمایش گرفتار شوید شکرانه این که میتوانید گذشت کنید بگذارید و شاد باشید و شادی خود را به آن عزیز هم انتقال هید اینگونه حال خوشتان افزوده میشود و لذتی نا گفته به شما دست میدهد که وصف شدنی نیست .

برای رسیدن به این درجه از انسانیت داشتن توکل به خدا وند و خالق یکتا سیار مهم است و قدردان لحظات زندگی بودن بسیار مهم است .

نکته دیگر این است که گاه برای نشان دادن محبتمان از حد خارج میشویم و میخواهیم نشان دهیم که خیلی خیلی آدم خوبی هستیم و نه تنها موضوعات را فراموش کردیم بلکه حاضر هستیم از همه چیز هم بگذریم تا او را شاد سازیم در چنین مواقعی هم می طلبد که خود داری پیشه نمائیم و در حد معقول و عاقلانه قدم برداریم .

آرزوی قلبی هر انسان شادی و آرامش دیگران باشد این نعمت نصیب خودش نیز میشود .

یا حق

جعفر صابری

 

موضوعات مرتبط: سر مقاله

[ چهارشنبه بیست و دوم شهریور ۱۴۰۲ ] [ 23:6 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

داگلاس نورث برنده نوبل اقتصاد ميگويد :

اگر ميخواهيد بدانيد كشوری توسعه ميابد يا نه اصلا سراغ فناوری ، كارخانه و ابزاری كه استفاده ميكند نروید، اينها را براحتي ميتوان خريد يا دزديد يا كپي كرد .خيلی راحت ميتوان نفت فروخت وهمه اينها را وارد كرد .

برای ديدن توسعه برويد در دبستانها و پيش دبستانی ها ، ببينيد آنجا چگونه بچه ها را آموزش ميدهند، مهم نيست چه چيزي آموزش ميدهند بلكه ببينيد چگونه آموزش ميدهند. اگر كودكان شما را پرسشگر ، خلاق ، صبور، نظم پذير ، خطر پذير ، دارای روحيه گفتكو و تعامل و دارای روحيه مشاركت جمعی و همكاری بار آوردند اينها انسانها و شخصيت هایی خواهند شد كه مي توانند توسعه ايجاد كنند.

موضوعات مرتبط: مطلب

[ چهارشنبه بیست و دوم شهریور ۱۴۰۲ ] [ 22:49 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

سرباز ی

سربازی حرف ای می شود

 

اون روز صبح ساعت پنج من به همراه ثمره زندگیم فرزند رشیدم راهی مقدس ترین مکان زندگی و آینده اش شدیم تا او با گام نهادن در این مکان مقدس نه تنها برگ تازه ای به کتاب زندگیش بیفزاید بلکه نشان دهد که زادگاه مادریش برایش چقدر با ارزش می باشد.

بی شک کم نیستند شیر مردانی چون او که با قامتی استوار و سینه ای ستبر با عشق و بینش در این را قدم می گزارند و چه چیزی به این زیبائیست که پدر و یا مادری همراه این شیر مردش باشد و او را رهسپار این راه نماید .دورزمانی نیست که از روز های عشق و ایسار می گزرد روزهای که مادران فرندانشان را راهی می کردند و گاه در این راه پدران نیز کنار فرزندانشان بودن حال هم همان پدران و یا همان پسراها مردی شده اند و فرزندشان را در لباس مقدس خدمت راهی می نمایند…

اما اینکه چطور و چگونه می شود لذت این خدمت را دو چندان نمود خود جای بحث دارد که بد ندیدیم به بپردازیم.

زمانی که جوانی تصمیم میگیرد که با افتخار خدمت وظیفه خود را شروع نماید بهترین شرایط است که مسئولین و مدیران بخش های مخطلف اجتماعی با ارائه برنامه هایی کار آمد و از پیش تعریف شده از توان و نیروی بالای این جوانان به بهترین شکل ممکن بهر مند شوند و در این مدت زمان با ارائه روش های نوین پرورشی و آموزشی نسلی کار آمد و شایسته را برای باز سازی جامعه محیا سازند،این جوانان که قالباً دارای تحصلات و تجربه های گو نا گونی نیز هستند اگر به شایستگی ارزشیابی و استعداد سنجی شوند می توانند حتی در همان زمان خد مت خد مات بسیار ارزشمندی را برای پیشرفت جامعه به یادگار گزارند و از طرف دیگر نیز با توجه به اینکه در این زمان بطور کامل در اختیار سیستم هستند می توان بهترین برنامه های آموزشی را برای پیشرفت کشور با این جوانان به مشارکت گزارد و چه نیکو خواهد بود حتی نیروهای مورد نیاز کشور را در همین روز ها و همین جوانان شناسایی و تامین نمود .

جای بسی تاسف خواهد بود که این نیروی ارزشمند بعد از آموزش های فشرده نظامی تنها بعنوان یک سرباز در پادگانها به کار گرفته شود و به شمارش روزهای تکراری برای پایان خد مت بپردازد.

با عنایت به فرمایشات مقام معظم رهبری در آستانه سال جدید و همین طور سالهای قبل مدیران و برنامه ریزان دلسوز و محترم کشور می توانند با دعوت از کارشناسان امور مخطلف این برنامه آموزشی را در مسیر کاربردی قرار دهند و چرخ صنعت و پیشرفت کشور را به بهترین شکل ممکن به گردش در بیاورند این کمترین کاریست که هر وطن پرست ایرانی می تواند برای آبادانی کشورش انجام دهد ، می توان در همین زمان با برنامه ریزی مناسب حتی ایجاد درآمد و اشتغال نیز برای این جوانان برومند نمود طوری که در آیند نیز محتاج کسی نباشند و حرفه ای را آموخته باشند.

تنها کافیست که بیندیشد این نیروی جوان فرزند فرزند بالیاقت خودش است که عمر و جوانیش قرر است به مدت 24 ماه پشت دیوار های پادگان های نظامی سپری شود.

حال که به لطف خدا و ثمره خون دلیر مردان و مدیریت مدیران کشور امنیت و آسایش بر این کشور امامزمان حاکم است باید به آبادانی و پیشرفت ایران عزیزمان بیندیشیم.

این شیر مردان باید تعریف درستی از مردانگی و شهامت ،شجاعت، خدمت ،وطن پرستی و دین داری را در همین زمان بیش از گزشته بیاموزند .

بیاموزند که صداقت در گفتار و رفتار داشته باشند بیاموزند که در زندگانی خود نظم و آراستگی را به کار بندند و از این پس بهخد مت به دیگران بعنوان یک عبادت بنگرند و بسیاری از موارد دیگر…

اگر با واژه های مانند پارتی بازی امیل بازی و سفارش ملموس و روبرو شوند ثمرای جز نفرت و کینه نخواهد داشت اینکه یک جوان تحصیل کرده با مدرک لیسانس بعنوان خط نگهدار اتوبوسهای واحد در مسیر ها ساعت ها بکار گرفته شود و وظیفه مهمش این باشد که میله آهنی را برای عبور اتوبس در مسیر قرار دهد اجهاف در حق جامعهی است که امکان تحصیل و تلاش را برای این جوان فراهم نموده . این که این کار درست یا غلط است مورد بحث نیست ، اما این کار را می تواند شخص دیگری نیز انجام دهد شاید گفته شود نیرو ی کافی نداریم اما باز همان سئوال است چرا سربازی با تحصیلات کمتر در امور ستادی به کار گرفته می شود و سرباز دیگری به این گونه عمور…

قطعاً مدیران بهتر تشخیص می دهند اما آیا همین گونه برخورد ها در دراز مدت باعث نمی شود که جوانان با کم میلی و از روی ناچاری به خدمت نظام وظیفه بیندیشند؟

آن روز صبح من نیز بعنوان یک پدر با فرزندم راهی شدم و کم نبودن والدینی که چون من برای بد رغه فرزندشان آمده بودن این که ما چه دیدیم و چه شد بماند من ترجی میدهم شکل بهتر و شایسته تری را ترسیم نمایم:

چه نیکو میشد اگر این جوانان در ساعتی مشخص در مکانی قابل دسترس تر در فضایی شایسته تر و بابرخوردی بهتر اولین روز خد مت خود را شروع می نمودند.برای نمونه مکانی زیبا با سر دری که با آیات شریفه قرآن مجید در خصوص جهاد زینت یافته وارد سالنی با کلیه امکانات و فضایی مناسب که کف پوش سنگ و دیوار هایی که چهر های بشاش و نوشته هایی از وطن پرستی و دین داری سربازان مذین شده با امکان نشتن همراهان و پذیرای مختصر از ایشان، دادن هدیه به سربازان و بخصوص همراهان به نشان قدر دانی از حضور ارزشمندشان و یادگاری اولین روز جدای از این شیر مردانشان همه و همه انجام می شد.

سربازان قدیمیتر با لباسهایی بسیار زیبا و به قایت مناسب و اندازه بر تنشان پوتین های واکس زده و برراق لبخند به لب و شاد با برخوردی شایسته از ایشان با هم قطاران آینده و خانوادهایشان . وپیشواز درجه داری با روابط عمومی بالا و خوش سیما و خوش کلام که به سربازان و خانوادی ایشان خیر مقدم عرض نموده و به خانواده ها نوید این را میدهد که فرزندانشان به بهترین شکل ممکن پرورش و آموزش خواهند یافت و مجدد به آغوش گرم خانواده و جامعه باز می گردند و دادن دل گرمی به جهت اینکه از این پس به مدت 24 ماه فرزندانشان در بهترین شرایط زیر نظر دلسوز ترین افراد که اگر از والدینشان بیشتر نه کمتر از آنها دلسوز فرزندانشان نخواهند بود آنها را بدرقه نمایند…

قطعهً این اولین روز می تواند خاطره بسیار خوبی در ضحن خانواده ها بوجود بیاورد و از این پس خود ایشان مبلغ این باشند که دیگران نیز فرزندشان را با خاطری آرام به خدمت نظام راهی سازند .

جوانان نیز که از آغوش گرم خانواده جدا می شوند با بر خوردی شایسته و مردانه احساس می کنند که بیش از هر جای دیگر به آنها و شخصیتشان احترام گزارده می شود و می توانند از این پس دوستانی به قایت با لیاغت تر در فضایی بهتر یابند.

بی شکاین گونه خواهد شد و زان پس جوانان سلهشور ایران زمین بیش ازگزشته به خد مت نظام تمایل نشان خواهند داد.

در پایان بد ندیدم که این سند را به یادگار تقدیم نمایم که صاحب این قلم درست در زمان جنگ نوشت بود که علی ررغم آنکه معاف از سربازی بود برود به خد مت نظام وظیفه.

به امید آن روز

جعفر صابری

موضوعات مرتبط: مطلب

[ چهارشنبه بیست و دوم شهریور ۱۴۰۲ ] [ 22:31 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

4 1112 10

 

40 5

فرتور از همایون مهرزاد است.

موضوعات مرتبط: تصویر، گزارش

[ چهارشنبه بیست و دوم شهریور ۱۴۰۲ ] [ 14:22 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

 

موضوعات مرتبط: تصویر

[ چهارشنبه بیست و دوم شهریور ۱۴۰۲ ] [ 14:3 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

تحقیر کردن

 

بیشتر وقتها آدمها برای نشان دادن قدرت و جایگاه آن نسبت به دیگران سعی میکنند تا طرف مقابلشان را تحقیر نمایند ،تحقیر کردن گاهی نیز به دلیل تلافی رفتار و گفتار طرف مقابل صورت میگیرد و لی ریشه تحقیر کردن بر میگردد به تحقیر شدن اگر کسی تحقیر شد باشد خوب تا سیر آن را میداند و بهمین دلیل تمام تلاشش را میکند تا آموخته هایش را بر روی دیگری جبران نماید و تحقیر شده زخمی بر ذهن و جانش دارد که هرگز درمان نمی شود مگر اینکه خود را از حلقه تحقیر خارج سازد بدین معنا که حتی اگر باز مورد تحقیر قرار گرفت کسی را تحقیر ننماید و بتواند به جای تحقیر کردن دیگران یا سکوت نماید و یا تواناییش را بالا ببرد تا نشان دهد که آنچه درباره او میگویند صحیح نمی باشد .ساختن شخصیت و تقویت روحیه کاریست که شاید بهتر باشد از کودکی و نوجوانی در شخصیت انسان توسط والدین و معلمین شکل بگیرد اما اگر این کار انجام نشد با کمی تلاش و خودباوری در هر سنی قابل انجام است .

درمان تحقیر شدن توسط دیگران میتوان همراه با درمان بسیاری از درد های دیگر نیز همراه باشد .

اگر مردی همسرش را و یا بالعکس زنی شوهرش را تحقیر میکند در مرحله اول طرف تحقیر شده باید ضمن خود داری سعی نماید به هیچ عنوان در پی جبران نباشد و طرف تحقیر کننده نیز بلافاصله اقدام به معذرت خواهی نماید تا موضع برطرف شود .

تحقیر کردن دیگران الزامان زبانی نیست گاهی وقت ها با رفتار و کردار و یا بی محلی و یا ایما و اشاره همراه است و بدون شک همه این روش ها تاثیر یکسان است بخصوص اگر در جمع و نزد دیگران اتفاق بیفتد.

تحقیر کردن و تحقیر شدن گاهی تاوانی سنگین به همراه دارد و طرف تحقیر شده سعی در جبران می نماید و این موضع بشدت انجام خواهد شد و این جاست که غیر قابل جبران میشود .

سعی کنیم هر چه میتوانیم شخصیتمان را بهتر بسازیم و از این بهران راحت بگذریم.

یا حق

جعفر صابری

موضوعات مرتبط: سر مقاله

[ چهارشنبه پانزدهم شهریور ۱۴۰۲ ] [ 21:59 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

سکوت سرشار از ناگفتنی ها!

بیش از چهارده است که بطور رسمی مینویسم و اگر از من سوال شود آیا هر چه خواستی نوشته ای ؟میگویم خیر!

بسیاری از اندیشه هایم را هرگز نتوانسته ام بنویسم و بسیاری ا نیز نوشتم و بعد نا چار پاک نمودم و یا هرگز آنچه در دلم بود و باید می نوشتم نوشتم .

اما یک واقعیت در طول تمام مدت کاریم هرگز مطلب فرمایشی و دستوری ننوشتم و آنچه نوشته ام از روی عشق و علاقه شخصی و نیاز قلبی بوده بیش از هزار مورد نوشته از داستان ،مقاله ،شعر،نمایشنامه ،قطعه ادبی ،فیلمنامه و … اما سخت ترین و دردناک ترین آنها همان مطالبی بوده که هرگز ننوشته ام و این ننوشتن نه از بابا بوده که فرصت نشده نتوانستم بنویسم و این برای یک نویسنده بسیار دردناک است که نتواند بنویسد و همیشه به این فکر کند که اگر عمر یادری ننماید تا فرصت آن نانوشته ها دست دهد چه خواهد شد!

نانوشته ها همان نا گفته ها هستند و در زندگی بیشتر ما آدم ها بسیار مطالبی هست که هرگز نمی توانیم بگوییم و این بسیار دردناک است.

خیلی هارو میشناسم که بی مهابا هر چه در دل و ذهنشان است را می گویند و هیچ مراعاتی در بیان احساساتشان ندارند .

این موضوع که انسان بتواند اندیشه هایش را بگوید به تربیت و آموزش هایش باز می گردد و همیشه خوب یا بد نیست اما جای اندیشه دارد که آیا میتوان و باد هر آنچه به ذهن و دل داریم بگوییم و آیا میشود مواعات حال و احوال دیگران و حتی خود را ننمود و راحت حرف دل را زد و بعد هم بگویک که راحت شدم خوب کردم که گفتم !

بیشتر آدمها در درگیری های لفظی به راحتی هر چه در دل دارند را به زبان می آورند و بی خبر از تخریب حاصله دلخوش هستند که آنچه دوست داشتند را گفتند و این برایشان اهمیت دارد که حرفشان را زده اند همین.

من دلگیرم از بسیاری از نانوشته ایم اما خرسندم از بسیاری ناگفته هایم و سکوتهای که کرده ام ! و راستش شرمنده از بسیاری مطالب که گفته ام و ای کاش هرگز نمیگفتم .

امیدوارم زین پس بیشتر شنونده باشم تا گوینده و بیشتر بنویسم تا بیان نمایم پیشنهاد می نمایم شما نیز هر وقت لازم دیدید چیزی را بگویید ابتدا خوب بیندیشید و اگر توانستید بگویید و بنویسید حتی برای دل خودتان برای گفتن خیلی مطالب وقت بسیار است اما هنر نگفتن هنری شایسته است .

یا حق

جعفر صابری

 

موضوعات مرتبط: سر مقاله

[ چهارشنبه پانزدهم شهریور ۱۴۰۲ ] [ 21:58 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

شهریور ماه

شما را نمیدانم ولی من تمام مدت تحصیلم از شهریور ماه بدم می آمد و می دانم هنوز هم کم نیستند بچه هایی که مثل من از ماه شهریور خوششان نمی آید و آن دلیلی دارد جز اینکه در این روز ها آنها باید امتحانات درسی خود را که تجدید شده اند را یک بار دیگر بدهند و این موضوع برای بسیاری از دانش آموزان سخت است .

بیش از ند درصد پسر بچه ها و ده تا پانزده در صد دانش آموزان دختر همواره در گیز موضع تجدیدی هستند و این نه بدان معنا است که دانش آموزانی که تجدید میشوند از ضریب هوشی بالای برخوردار نیستند بلکه در بعضی مواقع کاملاً برعکس هم هست بچه ای باهوشی که از درس و درس خواندن آن هم به روش های موجود راضی نیستند .

خود من اعتقاد داشتم ریاضیات یک درس کارگاهی است و باید در کارگاهای ریاضیات مورد بررسی قرار گیرد برای نمونه وقتی صحبت از اندازه یک دایره و یا شکل یک مثلث میشود میتوان با چندین تصویر و اشکال هندسی دیگر تلفیق نمود . بیشتر بچه ها با دیدن بهتر از شنیدن ارتباط بسری برقرار میکنند و نقش آموزش باید اینگونه باشد .

بطور کلی بد نیست بدانیم که سیستم آموزش فعلی جهان در زمانی تعریف و اجرایی شده که زمان انقلاب صنعتی بوده و صاحبان قدرت و صنعت بدنبال آموزش نیروی کاری بودند آنها آموزش هم شکل را طراحی نمودن با یک روش تدریس تا همه توابع آن باشند و به دنبال کشف استعدادهای دیگر فرد نبوده و نیستند در واقع آنها کارگر میسازند لباس یک فرم زنگ تفریح و همه چیز مثل یک سربازخانه آنها سربازان چرخ های تولیدی خودشان را پرورش میدهند .

نمره های بالاتر دلیل موفقیت فرد نیست پس دنبال شکوفایی استعداد ها نیستند در مدارس به بچه ها درس میدهند و بعد امتحان می گیرند تا ببینند چقدر آنچه آموختند را یاد گرفتند در صورتی که در واقعیت و زندگی واقعی اول امتحان گرفته میشود و بعد همان برای شما یک درس بزرگ میشود در مدارس آموزش دهن اقتصادی و پولسازی را بچه ها فرا می گیرند البته بد نیست بدانید این روش ها در مدارس ما است آنها فرزندانشان را در مدارس ویژه آموزش میدهند و بطور کلی سیستم آموزشی آنها برای فرزندانشان با آنچه در کشور های ما ساری و جاری است متفاوت می باشد.

آنها برای کارگر شدن و دریافت حقوق ماهانه بچه ها را آموزش میدهند دنبال شکوفایی اندیشه و آرزوهای بچه ها نیستند .

خوب یادم است درست کلاس چهارم دبستان بودم که یک اتومبیل طراحی نمودم با باطری کار می کرد و زمان حرکتش هم باتری را شارژ میکرد اما معلم مدرسه با تمسخر و تحقیرانه به من گفت : ما در کشوری زندگی میکنیم که روی چاه بنزین است آن وقت تو بجای درس خواندن ماشین برقی و باتری میسازی !

سالها گذشت و من شاهد این بودم که کارخانه های بزرگ خودرو برقی می سازند !

فرزندانمان را جدی بگیریم و بگذاریم رشد کنند ذهنشان پرورده شود این بازی های رایانه ی را برایشان تعریف کنیم و به دنبال رشد شخصیتی آنها باشیم تحقیر و تهدیدشان نکنیم هرگز با فرزندان دیگران آنها را مقایسه ننمائیم و باور کنیم این فرزند ماست سالم و بسیار باهوش او میتواند رشد بنماید و ما باید کمکش کنیم تا رشد کند .

امتحانات و رد شدن یا قبولی ملاک شخصیت فرزند ما نباشد آنها آیندگان کشور و مملکت آن هستند .

💢داگلاس نورث برنده نوبل اقتصاد ميگويد :

اگر ميخواهيد بدانيد كشوری توسعه ميابد يا نه اصلا سراغ فناوری ، كارخانه و ابزاری كه استفاده ميكند نروید، اينها را براحتي ميتوان خريد يا دزديد يا كپي كرد .خيلی راحت ميتوان نفت فروخت وهمه اينها را وارد كرد .

برای ديدن توسعه برويد در دبستانها و پيش دبستانی ها ، ببينيد آنجا چگونه بچه ها را آموزش ميدهند، مهم نيست چه چيزي آموزش ميدهند بلكه ببينيد چگونه آموزش ميدهند. اگر كودكان شما را پرسشگر ، خلاق ، صبور، نظم پذير ، خطر پذير ، دارای روحيه گفتكو و تعامل و دارای روحيه مشاركت جمعی و همكاری بار آوردند اينها انسانها و شخصيت هایی خواهند شد كه مي توانند توسعه ايجاد كنند.

 

#فرزندپروری

#مهارت_معلمی

یا حق

جعفر صابری

موضوعات مرتبط: سر مقاله

[ شنبه یازدهم شهریور ۱۴۰۲ ] [ 19:52 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

شهریور ماه

شما را نمیدانم ولی من تمام مدت تحصیلم از شهریور ماه بدم می آمد و می دانم هنوز هم کم نیستند بچه هایی که مثل من از ماه شهریور خوششان نمی آید و آن دلیلی دارد جز اینکه در این روز ها آنها باید امتحانات درسی خود را که تجدید شده اند را یک بار دیگر بدهند و این موضوع برای بسیاری از دانش آموزان سخت است .

بیش از ند درصد پسر بچه ها و ده تا پانزده در صد دانش آموزان دختر همواره در گیز موضع تجدیدی هستند و این نه بدان معنا است که دانش آموزانی که تجدید میشوند از ضریب هوشی بالای برخوردار نیستند بلکه در بعضی مواقع کاملاً برعکس هم هست بچه ای باهوشی که از درس و درس خواندن آن هم به روش های موجود راضی نیستند .

خود من اعتقاد داشتم ریاضیات یک درس کارگاهی است و باید در کارگاهای ریاضیات مورد بررسی قرار گیرد برای نمونه وقتی صحبت از اندازه یک دایره و یا شکل یک مثلث میشود میتوان با چندین تصویر و اشکال هندسی دیگر تلفیق نمود . بیشتر بچه ها با دیدن بهتر از شنیدن ارتباط بسری برقرار میکنند و نقش آموزش باید اینگونه باشد .

بطور کلی بد نیست بدانیم که سیستم آموزش فعلی جهان در زمانی تعریف و اجرایی شده که زمان انقلاب صنعتی بوده و صاحبان قدرت و صنعت بدنبال آموزش نیروی کاری بودند آنها آموزش هم شکل را طراحی نمودن با یک روش تدریس تا همه توابع آن باشند و به دنبال کشف استعدادهای دیگر فرد نبوده و نیستند در واقع آنها کارگر میسازند لباس یک فرم زنگ تفریح و همه چیز مثل یک سربازخانه آنها سربازان چرخ های تولیدی خودشان را پرورش میدهند .

نمره های بالاتر دلیل موفقیت فرد نیست پس دنبال شکوفایی استعداد ها نیستند در مدارس به بچه ها درس میدهند و بعد امتحان می گیرند تا ببینند چقدر آنچه آموختند را یاد گرفتند در صورتی که در واقعیت و زندگی واقعی اول امتحان گرفته میشود و بعد همان برای شما یک درس بزرگ میشود در مدارس آموزش دهن اقتصادی و پولسازی را بچه ها فرا می گیرند البته بد نیست بدانید این روش ها در مدارس ما است آنها فرزندانشان را در مدارس ویژه آموزش میدهند و بطور کلی سیستم آموزشی آنها برای فرزندانشان با آنچه در کشور های ما ساری و جاری است متفاوت می باشد.

آنها برای کارگر شدن و دریافت حقوق ماهانه بچه ها را آموزش میدهند دنبال شکوفایی اندیشه و آرزوهای بچه ها نیستند .

خوب یادم است درست کلاس چهارم دبستان بودم که یک اتومبیل طراحی نمودم با باطری کار می کرد و زمان حرکتش هم باتری را شارژ میکرد اما معلم مدرسه با تمسخر و تحقیرانه به من گفت : ما در کشوری زندگی میکنیم که روی چاه بنزین است آن وقت تو بجای درس خواندن ماشین برقی و باتری میسازی !

سالها گذشت و من شاهد این بودم که کارخانه های بزرگ خودرو برقی می سازند !

فرزندانمان را جدی بگیریم و بگذاریم رشد کنند ذهنشان پرورده شود این بازی های رایانه ی را برایشان تعریف کنیم و به دنبال رشد شخصیتی آنها باشیم تحقیر و تهدیدشان نکنیم هرگز با فرزندان دیگران آنها را مقایسه ننمائیم و باور کنیم این فرزند ماست سالم و بسیار باهوش او میتواند رشد بنماید و ما باید کمکش کنیم تا رشد کند .

امتحانات و رد شدن یا قبولی ملاک شخصیت فرزند ما نباشد آنها آیندگان کشور و مملکت آن هستند .

یا حق

جعفر صابری

موضوعات مرتبط: سر مقاله

[ شنبه یازدهم شهریور ۱۴۰۲ ] [ 18:58 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

 

دیدار کروه برگزار کننده مراسم بزرگداشت روز پزشک با پروفسور داریوش فر هود

موضوعات مرتبط: گزارش

[ شنبه چهارم شهریور ۱۴۰۲ ] [ 18:37 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

سومین مراسم بزرگداشت قدردانی از جامعه پزشکان کشور به همت موسسه آشتی عصر روز چهارشنبه اول شهریور ماه سالروز تولد شیخ الرئیس بوعلی سینا در ستاد سازمان های مردم نهاد شورای شهر تهران برگزار شد و در این مراسم پر شکوه بیش از سی انجمن و تشکل مردمی حضور داشتند و شست پزشک از سراسر کشور دعوت شده بودند تا در انتخاب پزشک برگزیده کشور از دید مردم شرکت نمایند .

دکتر جعفر صابری ریاست دبیرخانه دائمی بزرگداشت مقام پزشک برگزیده کشور توضیح دادند که :گرچه امسال سیاست اصلی قدردانی ویژه از پزشکان سازمان اورژانس کشور و همچنین سازمان بهداری رزمی ارتش بود معذالک پزشکان خدمتگزار دیگری نیز مورد نظر بود که لازم بود از ایشان نیز قدردانی ویژه به عمل آید .

اسمی این بزرگان به شرح زیر ی باشد:

پروفسور حسن عشایری

پروفسور امیر احمد سوزنچی

پروفسور علی کریمی

خانم دکتر شاهناز اورامی (واله کردستانی )

خانم دکتر لعبت گرانپایه

دکتر رضا جباری

پزشکان معرفی شده از سازمان اورژانس کشور

سرکار خانم دکتر مهرنوش توکلی

خانم دکتر فاطمه کاظمی

دکتر حمیدرضا بحرانی

دکتر هادی کیخسروی

دکتر مهدی شرفی

پزشکان ارتش

سرتیپ دوم دکتر حسین سلیمان

دکتر امیر رجبی

همچنین در بخش تقدیر از خانواده شهدا

از خانواده شهید دکتر محمد علیزاده

و شهید محمود حیدری

در میان حضار افراد شاخص کشوری و لشگری همچنین نماینده مجلس و شورای شهر نیز حضور داشتن و سرکار خانم دکتر الهیان نماینده محترم مجلس شورای اسلامی سخنانی در خصوص روز پزشک ایراد فرمودند.

دکتر نادر کریمی نیز بیاناتی در خصوص شیخ الرئیس بوعلی ایراد نمودن .

همچنین جناب آقای مهندس ایرج حسابی به نقش زنان و مادران در تربیت پزشکان اشاراتی نمودند

حضور عزیزانی چون محمد جواد روزبهانی و هیئت همراه از بنیانگذاران ستاد سمن ها نشان از همبستگی سمن های شهر تهران در این گونه مراسم بود .

دکتر احمد کجوری دبیر اجرایی مراسم نیز به عنوان تقدیر و تشکر از حضور مهمانان بیاناتی را ایراد نمودند و دوشیزه صبا سرا بی نیزبه شاهنامه خوانی پرداخت ،

در ادامه این مراسم فیلم تبریک پروفسور داريوش فرهود پدر علم ژنتیک پخش شد و در پایان لوح های سپاس تقدیم کلیه حاضرین نیز شد و از فرد فرد ایشان تقدیر ویژه و پذیرای به عمل آمد.

در پایان لیست حضار به شرح زیر جهت تقدیر از حضورشان اعلام میشود.

 

روز پزشک

 

روز پزشک

 

روز پزشک1402

خانم باجلان در یافت تقدیر نامه سپاس آشتی در هاشیه مراسم بزرگداشت مقام پزشک

سخنرانی مهندس ایراج امام ی در حاشیه مراسم بگرامی داشت روز پزشک

سخنرانی دکتر جعفر صابری در سومین مراسم بزرگداشت مقام پزشک اشود بعنوان ریاست دبیر خانه مرکز 1402

 

روز پزشک

سومین گرامیداشت روز پزشک در ستاد سازمان های مردم نهاد شورای شهر تهران به مدیرت دکتر جعفر صابری

سخنرانی سرکار خانم الهیان نماینده محترم مجلس شورای اسلامی شهر تهران به مناسبت روز پزشک درستاد سمن های سازمان های مردم نهاد شورای شهر تهران به مدیریت دکتر جعفر صابری در اول شهریور ماه 1402

جناب آقای محمد جواد روزبهانی بعنوان انسان بشر دوست و فعال در خدمات و آسیب های اجتماعی در یافت تقدیر نامه آشتی از دکتر جعفر صابری در هاشیه مراسم روز بزرگداشت پزشک ستاد سمن های شورای شهر تهران 1402

در یافت تقدیر نامه آشتی

در یافت لوح تقدیر آشتی دکتر اقلیما از جناب آقای دکتر جعفر صابری در هاشیه مراسم بزرگداشت مقام پزشک 1402

ابزارک تصویر

[ شنبه چهارم شهریور ۱۴۰۲ ] [ 18:31 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

 

 

روز پزشک

 

روز پزشک

 

روز پزشک1402

خانم باجلان در یافت تقدیر نامه سپاس آشتی در هاشیه مراسم بزرگداشت مقام پزشک

سخنرانی مهندس ایراج امام ی در حاشیه مراسم بگرامی داشت روز پزشک

سخنرانی دکتر جعفر صابری در سومین مراسم بزرگداشت مقام پزشک اشود بعنوان ریاست دبیر خانه مرکز 1402

 

روز پزشک

سومین گرامیداشت روز پزشک در ستاد سازمان های مردم نهاد شورای شهر تهران به مدیرت دکتر جعفر صابری

سخنرانی سرکار خانم الهیان نماینده محترم مجلس شورای اسلامی شهر تهران به مناسبت روز پزشک درستاد سمن های سازمان های مردم نهاد شورای شهر تهران به مدیریت دکتر جعفر صابری در اول شهریور ماه 1402

جناب آقای محمد جواد روزبهانی بعنوان انسان بشر دوست و فعال در خدمات و آسیب های اجتماعی در یافت تقدیر نامه آشتی از دکتر جعفر صابری در هاشیه مراسم روز بزرگداشت پزشک ستاد سمن های شورای شهر تهران 1402

در یافت تقدیر نامه آشتی

در یافت لوح تقدیر آشتی دکتر اقلیما از جناب آقای دکتر جعفر صابری در هاشیه مراسم بزرگداشت مقام پزشک 1402

موضوعات مرتبط: گزارش

[ شنبه چهارم شهریور ۱۴۰۲ ] [ 18:30 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

دکتر جعفر صابری در دیدار با هنرمندان گره هنری خانم ها ستاره،ساجده و سما مهری

 

دکتر جعفر صابری در دیدار با همکاران در حاشیه اولین نشست سمن ها

 

دکتر جعفر صابری در دیدار با همکاران در حاشیه اولین نشست سمن ها

 

آزاده ابراهیمی

 

دکتر آزاده ابراهیم در نخستین نشست سمن ها و توسعه

دکتر جعفر صابری در نخستین نشست توسعه سمن ها

دکتر جعفر صابری در نخستین نشست سمن ها

 

نخستین نشست تشکلها و

خبرنگاران | شنبه چهارم شهریور ۱۴۰۲ | 1:9

نخستین نشست تشکلها و

موضوعات مرتبط: گزارش

[ شنبه چهارم شهریور ۱۴۰۲ ] [ 18:24 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

 

عصر جمعه مراسم اختتامیه مسابقات قهرمانی کشور کمیته ساباکی جمهوری اسلامی در استادیومشهرستان چهار دنگه با حضور قهرمانان و پیش کسوتان ورزش کشور برگزار و تیم های مختلف کشوری حرکات ورزشی خود را به نمایش گذاردند.

موضوعات مرتبط: گزارش

[ شنبه چهارم شهریور ۱۴۰۲ ] [ 18:7 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

نمی دانم!

بار ها از افرادی که صاحب تجربه و سواد بالایی بودن شنیده بودم که با کمی تعمل میگویند من نمی دانم !

آن روز ها که جوان بودم با خود می اندیشیدم چطور این شخص به این سادگی می گوید من نمی دانم !

بعد ها که کمی شعور و فهمم گسترش یافت و به سن و سالی رسیدم تازه فهمیدم که خودم هم هنوز چیزی نمیدانم و آنچه می دانم قطره بسیار ناچیزی است که گاهی هیچ نگویم و در جمع نادانان قرار بگیرم به مراتب بهتر است.

بیشتر وقتها از آدمهای اطرافم که به راحتی در خصوص هر مطلبی سخن می گوید ص 2

و نقد و بررسی میکنند میترسم جالب این است که نه تنها فرصت بیان نظر به دیگران نیز نمی دهند بلکه نظرات دیگران نیز برایشان هیچ اهمیتی ندارد و واقعاٌ این افراد وحشت ناک هستن .در بین گفتگو بار ها سخن انسان را قطع میکنند و میگویند ببخشید من یادم میره و بعد شروع میکنند به تکرار موضوع عاتی که بار ها گفته اند و بیان مطالبی در حاشیه و یا خارج از موضع صحبت بیشتر خاطره میگویند و ساعت ها انسان باید تحمل کند که بیانات اینگونه افراد را بشنود در صورتی که کل طرح موضوع و مطلب می توانست در کمتر از ده یا بیست دقیقه به اتمام برسد.

مدتها است در دفتر کارم تابلویی را قرار داده ام با این عنوان لطفا در مدت بیست دقیقه به نتیجه مطلوب برسیم! با این کار دوستانی که برای کاری تشریف آورده اند لااقل سعی میکنند زودتر به جمع بندی نزدیک شویم.

خوب یاد دارم پدر دوستم در سن و سال نود سالگی هنوز سرپا بود و وقتی در جلسه ای متوجه میشود به نتیجه نمیرسیم و صحبت بی فایده است با لبخند میگفت پاشیم بریم گم شیم!

این حرف خیلی معنا در خود داشت و شنونده متوجه میشد که منظور دوست ما چه بود؟

افرادی که با سادگی تمام میگویند من که نمی دانم بیشک چند برابر طرف مقابل لااقل در همان موضوع بحث اطلاعات دارد اما ارزش بیان تجربه را نمیبیند و لذا با شجاعت تمام میگوید من که نمی دانم این صحبت را پدر ها بیشتر و بعضی وقت ها مادران میگویند وقتی فرزندانشان به تجربه و اطلاعات آنها توجه نمی کنند و ترجی میدهند با یک کلمه نمی دانم و یا هر جور خودت صلاح میدانی آرامششان را حفظ نمایند .

در پس این جمله مطالب زیادی است اما طرف مقابل متوجه میشود و سالها میگذرد چه هزینه ها ی مالی و جانی می پردازد تا بفهمد که او می فهمید اما میخواست ارزش کلامش را تو نیز بدانی !

بگذریم امیدوارم زین پس اگر کسی به شما با لبخندی بر لب گفت من که نمی دانم بیشتر تفکر کنید !

یا حق

سخن آخر:

تا بدانجا رسید دانش من

که بدانم همی که نادانم

جعفر صابری

موضوعات مرتبط: سر مقاله

[ شنبه چهارم شهریور ۱۴۰۲ ] [ 17:53 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

بنام خدای بخشنده مهربان

بابات چیکارس؟

این روزها بشدت مشغول برگزاری سومین سال برگزاری مراسم روز پزشک برگزیده کشور هستیم و اسامی زیادی به دستم رسیده که باید با دوستان زیادی مشورت کنم تا انشالله از میان این عزیزان که به لطف خدا کم هم نیستن بهترین ها را انتخاب نمایم در این میان یک نام برایم بسیار آشنا آمد و بدون مقدمه خودم با شماره داده شده تماس گرفتم و بعد از معرفی پرسید ببخشید آقای دکتر شما در دوره راهنمایی در مدرسه رازی خزانه درس نمی خواندید؟

با کمی سکوت پرسشم را با سوال پاسخ داد چطور مگر؟

گفتم دوستی داشتم هم نام شما و هم سن با شما احساس میکنم میشناسمت؟

با آرامی گفت جعفر خودت هستی ؟

بغض گلویم را گرفت و گفتم : ای خدا نکشتت باور کن تا اسمت ا دیدم گفتم خودش است !بیش از چهل سال می گذرد تو کجا بودی بی معرفت!؟

گفت : ما از وقتی از آن محل رفتیم دیگر تهران نماندیم و سالها در کرمان زندگی کردیم و بعد من دانشگاه قبول شدم و درس و خارج و باز ایران و همان کرمان و خلاصه تو کجا بودی ؟

گفتم من هم داستان خودم را دارم کی و کجا همدیگر را ببینیم ؟

و این طور من دوست دوران راهنمای خودرا که جزو نامزدهای انتخاب پزشک برگزیده کشور شده بود را پیدا کردم و همه خاطرات نوجوانی برایم زنده شد .

پسر خوبی بود سال اول و دوم راهنمایی با هم بودیم و سال سوم هم تا نیمه های سال باز با هم در مدرسه رازی درس خواندیم حتی یک بار هم با من به جبهه آمد و در تئاتری که ساخته بودم بازی کرد اما میانه سال از مدرسه و محله ما رفتند آن روز ها ارتباط ها مثل این روز ها نبود و ما حتی تلفن نداشتیم و ما نیز چندی بعد از آن محل رفته بودیم ولی آنچه همیشه مرا سخت دلگیر میکرد این خاطره بود که در طول سالها خدمتم به عنوان مدیر مدرسه و استاد دانشگاه و مدرس هم برای خودم و هم به دوستان همکار به عنوان اندرز می گفتم : هرگز سر کلاس از دانش آموز نپرسید پدرت چه کاره است ؟

شاید آن کودک خجالت بکشد شاید پدرش فوت کرده باشد و خلاصه درسی که سالها پیش روزگار به من آموخته بود را به دیگر همکاران منتقل میکردم .

میانه سال بود که دبیر زبان ما فوت شد و معلم دیگری جای او آمد و کمی بد برخورد بود و همان روز اول ورودش به مدرسه وارد کلاس ما شد و مثل همه معلم ها از بچه ها پرسید اسمت چی و بابات چه کاره است ؟لحن بد پرسش او و برخورد ناشایست با بچه ها بخصوص همین دوستم باعث شد من رفتار بدی داشته باشم و بجای دوستم که پدرش فوت شده بود با معلم تازه وارد بحث کنم و نتیجه اخراج هر دو ما از مدرسه شده بود !

من سه سال طول کشید تا دوباره آن هم به مدرسه بزرگسالان و شبان بروم تا درسم را ادامه دهم و دوستم نیز که برای همیشه از آن محله رفتند !

خدا را شکر من در خصوص ادامه تحصیل موفق شدم و هزار بار شکر که رفیقم نیز توانسته بود چنان پیشرفت کند که امروز جزو بهترین جراحان کشور و خدمت گذار ترین آنها باشد این که به او و من چه گذشته بود در هر صورت گذشته بود اما تلخی آن برخورد برای هر دو ما هنوز به یادگار مانده است.

چقدر آن روز با شلنگ معاون مدرسه به دست و کمر ما دو نوجوان ضربه زد و بگذریم چقدر اشک ریختیم ولی من همیشه خوشحال بودم که توهین آن معلم را نسبت به پدر دوستم تحمل نکردم و شکر!

معلم همیشه معلم است و من بسیار خرسند هستم که معلمین و اساتید شایسته ای داشته و دارم بی شک این که امروز به پاس قدردانی از این گونه معلمین همواره مراسم تقدیر و تشکر برگزار می کنیم برخاسته از همان هس خوب است ! بی نهایت خرسند شدم وقتی فهمیدم همان دوستم نیز سالهاست استاد برجسته دانشگاه علوم پزشکی است و شاگردان زیادی نیز داشته و دارد .

کار معلم ما شایسته نبود که طرح چنین پرسشی شخصیت یک نوجوان را خدشه دار نمود و صد البت ما هم کمی جوانی کردیم که پاسخش را دادیم و امید وارم معلمین عزیز و زحمتکش اینگونه سوالات شخصی را در جمع از بچها نپرسند و مراعات حالشان را بنمایند!

گرچه دوستم با متانتی که داشت قبول نکرد در این مراسم به عنوان پزشک برگزیده معرفی شود اما حضورش در کنارم بعد از سالها حس بسیار خوبی داشت،بخصوص که از مولانا هم بیتی را برایم خواند:

سخن آخر : ما طبیبانیم شاگردان حق

دستمزد ی نمی خواهیم از کسی

دستمزد ما رسد از سوی حق

یا حق

جعفر صابری

موضوعات مرتبط: سر مقاله

[ پنجشنبه بیست و ششم مرداد ۱۴۰۲ ] [ 19:14 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

جعفر صابری

بنیانگذار موسسه آموزشی پژوهشی فرهنگی هنری انتشاراتی و مطبوعاتی آشتی

مدیر تشکل احیاگری آشتی شاخه سبک زندگی اصلاح الگوی مصرف

مدیرعامل کانون فرهنگی تبلیغاتی خانواده و سبک زندگی اسلامی

دبیر کل گروه مشاوران بین المللی دانش بنیان آشتی

مدیر عامل مرکز نیکوکاری مردم به مردم

مخترع ،محقق،نویسنده ، مدرس، ناشر ، تهیه کننده و کارگردان ، کارآفرین و صاحب تلویزیون اینترنتی آشتی

jafarsaberi

The founder of Ashti’s cultural, artistic, publishing and press educational institute
Director of Reconciliation Revival Organization, Life Style, Consumption Pattern Reform
CEO of the Family and Islamic Lifestyle Advertising Cultural Center
Secretary General of Ashti Knowledge Foundation International Consultants Group
CEO of People to People Philanthropy Center
Inventor, researcher, writer, lecturer, publisher, producer and director, entrepreneur and owner of Ashti Internet TV

[ یکشنبه بیست و دوم مرداد ۱۴۰۲ ] [ 22:59 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

آن گاه که تصمیمی می گیرید

 

جهان هستی برای اجرای آن نقشه میکشد !

رالف والد وامر سون

موضوعات مرتبط: سخنرانی

[ جمعه ششم مرداد ۱۴۰۲ ] [ 20:22 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

jafarsaberi

كاش بودم چون كتاب افتاده در كنجي خموش
تا نگردد روبرو جز مردم دانا مرا

 

Jafar Saberi

Introduction: Dr. Jafar Saberi

Introduction: Dr. Jafar Saberi

Born on 21/9/1346 in the 2nd district of Zanjan, graduated in the fields of construction and cinema. Government management and communication sciences and international relations, psychology and photography, teacher, researcher, producer, inventor and entrepreneur…
Due to his father’s job, who was a soldier, he spent his childhood and adolescence in different cities. His prime, which coincided with the Islamic revolution in Iran, was spent in the city of Damghan. He says:

We became a raisin without being swallowed.

With the beginning of the revolutionary movements, he started his writing activity and in 1958 he published his first magazine under the title Payam Taleghani. His theater activity had started in 1956, but it peaked in 1362. In 1362, he started the Mithaq art group in Tehran, and with the help of his friends of the same age, with the help of the Jihad Sazendagi cultural committee, which was not yet the Ministry of Home Affairs in those days, he went to the regions. There was a war and theater and music were performed for the warriors.

In 1365, Dadavi continued his cultural activities in the Guards Corps as an honorary guard (for the military), soon realized that it was not compatible with his spirit and pursued cultural work as a Basiji. After the war, he continued his studies and was a teacher in education. Educational and artistic activities for children and teenagers, he served as the director of the conservatory for several years and then left the administrative jobs for further research and study.
His press activity began in 1357 and continues until now.
Other activities and writings of Professor Saberi are listed at the end of this blog, while I did not think it was bad to include some of Dr. Saberi’s manuscripts in this blog for your familiarity.
Thank you, dear visitor

This blog was created under the supervision of Mr. Dr. Jafar Saberi, Managing Director of Far Hangi, Ashati Art and Publishing Institute, and the owner of the wife’s weekly magazine, regarding the improvement of the book and publishing industry.

معرفی:دکتر جعفر صابري

متولد 21/9/1346 حوزه 2 زنجان ، فارغ التحصيل رشته هاي ساختمان .سينما . مديريت دولتي و علوم ارتباطات و روابط بین الملل ,روانشناسی و عکاسی ،مدرس ،محقق، تهیه کننده و کار گردن ،مخترع و کار آفرین …
بعلت شغل پدر كه نظامي بود كودكي و نوجواني را در شهرهاي مختلفي به سر برد. سن بلوع وي كه همزمان با انقلاب اسلامي در ايران بود در شهر دامغان سپري شد وي مي گويد:
قوره نشوده مویز شدیم.
با شروع حركتهاي انقلابي وي فعاليت نوشتاري خود را شروع كرد و در سال 58 اولين مجله خود را تحت عنوان پيام طالقاني به چاپ رساند. فعاليت تئاتر وي از سال 56 آغاز شده بود ولي 58 اوج گرفت در سال 1362 با عظيمتي به تهران گروه هنری میثاق را راه انداخت و با دوستان هم سن وسال خود به کمک کمیته فرهنگی جهاد سازندگی که آن روز ها هنوز وزارت خانه نشده بود راهی مناطق جنگی شد و برای رزمندگان تئاتر و موسیقی اجراء می نمودند.
در سال 1365 فعالیت فرهنگی خود را در سپاه پاسداران به عنوان پاسدار افتخاری (برای سربازی)ادامه دادوی خیلی زود متوجه شد که با روحیه وی سازکار نیست و بعنوان بسیجی کار فرهنگی را دنبال کرد. پس از جنگ وی تحصیل را دنبال کرد و درآموزش و پرورش هم معلم پرورشی بود. فعالیت های پرورشی و هنری برای کودکان و نوجوانان وی بعنوان مدیر هنرستان چند سالی خدمت کرد و سپس برای تحقیق و مطالع بیشتر شغل های اداری را ترک کرد.
فعالیت مطبوعاتی وی از سال 1357 آغاز و تاکنون ادامه دارد.
سایر فعالیتها و تالیفات استاد صابری در قسمت انتهایی همین وبلاگ آمده است ضمن آنکه بد ندیدم تا تعدای از دست نوشتهای دکتر صابری را در این وبلاگ جهت آشنای بیشتر شما درج نمایم .
با تشکر از شما بازدید کننده محترم
این وب لاگ زیر نظر آقای دکتر جعفر صابری مدیر عامل موسسه فر هنگی .هنری وانتشاراتی آشتی و صاحب امتیاز هفته نامه همسر در خصوص بهتر شدن صنعت نشر و کتاب ساخت شده است .

موضوعات مرتبط: بیوگرافی دکتر جعفر صابری

[ جمعه ششم مرداد ۱۴۰۲ ] [ 20:18 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

مهارت های زندگی

صحبت کردن

شاید بد نباشد به اولین موضوع مهم برای یک جامعه بشری را مورد بررسی قرار دهیم و آن فرهنگ است که بر خلاف ذهنیت ادبیات هنر و چیز های از این دسته مورد نظر نمی باشد

فرهنگ سه بخش اصلی را در بر میگیرد 👍

عمل

اندیشه

احساس

که هریک مکمل دیگری است و نبودش باعث اختلال در فرایند دیگری میشود

و اولین موضوعی که بر میگردد به عمل همان رفتار های جمعی انسان است

اگر ما ندانیم که داشتن ثروت به چه دردی میخورد وقتی حتی بهداشت فردی مان را هم رعایت نمی کنیم !

و در برخورد با دیگران نزدیکان خود دوستان و افراد جامعه نه تنها مناسب برخورد نمی کنیم بلکه بشدت نا هنجار هم هستیم و توقع برخورد شایسته از دیگران داریم!

ما نمی توانیم از فرهنگ صحبت کنیم اما دیگران را تحقیر نمایم و یا نا دیده بنگاریمشان .

رانندگی یکی از مهم ترین رفتار های اجتماعی است در نشان دادن شخصیت با فرهنگ ما !

برخورد با همسایه ها بطور کلی مدار نداری ویا به زبان ساده تر گذشت نمی کنیم

به این گونه رفتار ساده در نگاه اول رفتار های جمعی می گویند و دومین موضوع مهم بهداشت است انسان با فرهنگ نمی تواند از فرهنگ و بهداشت صحبت کند و آب را نادیده بگیرم.

آب برای بهداشت لازم است و در جامعه ای مانند تهران برای شستشوی خود خود رو و مصرف میانگین مصرف هر تهرانی 250 لیتر در روز است ! که شاید مناسب باشد.

اما همین مصرف آب برای یک هموطن زاهدانی فقط 3 لیتر است !و این به زبان ساده یعنی در بعضی نقاط از کشور ما ایران هیچ فرهنگی نمیتواند وجود داشته باشد!

چون آبادانی وجود ندارد!

آب لازم بهداشت است و این حق هر انسانی است !

و بعد ورزش و تندرستی ملتی که با ورزش و تندرستی بیگانه باشد از فرهنگ دور است !با سلامت تن بیگانه است بد نیست به آمار نگاه کنیم تا با واقعیت بیشتر آشنا شویم در کل اروپا با جمعیتی حدود 450 میلیون نفر 5/16 متر مربع است اما در ایران با جمعیتی حدود 80 میلیون نفر 5/1 سانتیمتر است .

و جالب این است که ایرانیان سالها پیش بیش از دو هزار سال قبل اندیشه ی این گونه داشتند .

پندار نیک

گفتار نیک

و کردار نیک

و فردوسی می فرماید: توانا بود هر که دانا بود و از ورزش سخن ها گفته !

فرهنگ داشتن یک مهارت زندگی است و امروز جهان به دنبال اثبات و ثبات این موضوع تلاش فراوان مینماید.

زبان و کلام دوست داشتن از مهارت های مهم زندگی است اینکه چگونه از واژه ها بهره ببریم و آنها را در برخورد های اجتماعی بکار ببریم اینکه با دیگران چه برخوردی داریم بسیار شایسته است اما اگر رفتار متفاوتی با دیگران و نزدیکان خود داریم یک بیماریست و بیشک باید به یک مشاور روانشناس مراجعه نماییم .

ما نمی توانیم در برخورد با دیگران مودب باشیم ولی در برخورد با نزدیکانمان ادب را رایت نماییم !

این که سعی داشته باشیم رفتاری شایسته طرف مقابل از خود نشان دهیم بد نیست اما اگر او رفتار و گفتاری ناشایست داشت ما نیز باید تا آن درجه خودمان را کوچک نماییم و هم تراز او شویم ؟

انتخاب کلمات شایسته و برخورد منطقی با افراد به یک مهارت اصلی دیگر نیز نیاز دارد به نام مهارت کنترل خشم .که در فرصت مناسب صحبت خواهیم نمود اما اینک مهم است که بدانیم چه چیز را چگونه بیان نمایم تا که نزد دیگران یک انسان با فرهنگی دیده شویم.

و همه این مطالب بر میگردد به شخصیت شما که چگونه ساخته شده و قرار است چطور از این پس زندگی نمایید.

سخن آخر:

یا حق

جعفر صابری

عاشورای 1445

موضوعات مرتبط: سر مقاله

[ جمعه ششم مرداد ۱۴۰۲ ] [ 19:9 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

بنام خدای بخشنده مهربان

ورود ممنوع اینجا هیئت …است!

مالکیت حسی است که میتوان برای شی و یا کالایی در نظر گرفت اما اینکه برای تفکر و یا انسانی آن را عملی ساخت کمی نابخردانه است !

بیشک شما نیز در مناطق مختلف تابوای این گونه را مشاهده نمود آید که هیئت عزاداران …مقیم مرکز و یا چیزی شبیه این حسینی …مقیم مرکز …و این گونه نشان میدهند که مالکیت این هیئت از آن چه گروه و یا صنفی است برای نمونه حسینیه صنف… این همه نشان از علاقه و عشق فراوان مذهبی این گروههای مردمی می باشد که انشالله خداوند مورد قومش قرار گیرد.

اما حس مالکیت و اینکه همه دوست دارند شب های عزاداری از هر نقطه شهر خود را به هیئت مورد نظرشان برسند و در همان هیئت حضور یابند کمی جای تعمل دارد .

بیشتر وقت ها وقتی برای زیارت به امامزاده های مختلف میرویم میبینیم بعضی ها اصرار فراوان دارند که به نزدیک ترین قسمت های امامزاده برسند و دستانشان را شخصاً به امامزاده نزدیک نمایند و ضریح را لمس نمایند البته کم نیستند افرادی که نظر می کنند و تصمیم میگیرن در آن ازدحام جمعیت درست در چند سانتی ضریح نماز هم بخوانند و خلاصه این گونه احساسات مذهبی و خالصانه تا جای ادامه میابد که حتی فرد نظر میکند پس از مرگش نیز در مکان های مقدس به خاک سپرده شود و این گونه باری خانوادهاش هم مشکلاتی فراهم می سازد تا با سختی بهای قبر مورد نظرش را در همان مکان بپردازند .

البته پیشتر ها رسم بود افراد محلی در همان محله زندگیشان اگر امامزاده و یا مکان مقدسی بود به خاک سپرده میشوند ولی بعد ها به دلیل انبوه جمعیت و طولانی شدن راه و شاید هم چشم و هم چشمی دفن اموات در مکانهای مقدس مد شد و با این ترتیب هزینه های اینگونه خدمات میلیاردی شد!

تا جای که مدیران اینگونه مراکز اقدام به خرید زمین های اطراف شان می نمایند و به تازگی شاهد آن هستیم که از مدرسه تا مکان های فرهنگی را نیز تخریب و آماده سازی برای قبرستان نموده اند .

و البته خیلی از این مکان ها به دلیل گرانی و شرایط خواصشان برای قشر های معمولی جامعه در حد وردود ممنوع میباشند .

وقتی مراسمی هست چند نفری ایستاده اند و با دقت فراوان مهمانان را که قالباً از تمکن مالی خوبی هم برخوردار می باشند به عنوان مهمان ویژه مورد استقبال قرار میدهند و از ورود افراد متفرقه جلوگیری میشود که انشالله اینگونه عزاداری ها مورد قبول حضرت حق نیز خواهد بود .

یا حق

جعفر صابری

 

موضوعات مرتبط: سر مقاله

[ سه شنبه سوم مرداد ۱۴۰۲ ] [ 21:18 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

 

 

ما برای هیچکس رفیق نیم راه نشدیم ،اونا جایی رسیدن که براشون خوب بود پیاده بشن …

موضوعات مرتبط: مطلب

[ چهارشنبه بیست و هشتم تیر ۱۴۰۲ ] [ 19:24 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

حضور دکتر جعفر صابری در انجمن هنر مندان خود آموخته مجلس شعر خواهی شاعران خود آموخته و اهدای گواهینامه محیط زیست به جناب مهندس علی عزتی میدر انجمن عصر روز سه شنبه بیست و هفتم تیر ماه 1402

موضوعات مرتبط: گزارش

[ چهارشنبه بیست و هشتم تیر ۱۴۰۲ ] [ 11:43 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

حضور دکتر جعفر صابری در نمایشگاه هنری هنر مندان و از جمله آقای سجاد زاره وند پور در نمایشگاه جمعه 23تیر ماه 1402

موضوعات مرتبط: تصویر

[ چهارشنبه بیست و هشتم تیر ۱۴۰۲ ] [ 11:39 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

حضور دکتر جعفر صابری در روز بازگشای کافه رگبار با حضور دوستان یعقوب کهربای و مهر بانو ،آهو علی آبادی و استاد مهدی علی آبادی و خانم دکتر خدا خواه

حضور دوست و استاد عزیز مهر بانو مقدم در کافه رگبار

موضوعات مرتبط: تصویر

[ چهارشنبه بیست و هشتم تیر ۱۴۰۲ ] [ 11:37 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]

حضور دکتر جعفر صابری در کافه رگبار جای برای فر هیختگان و اهل فر هنگ و هنر یکشنبه بیست و پنجم تیر ماه