همزمان با هفتم آبان ماه روز کورش کبیر کتاب کاساندان مجموع مقالات نوشه شده آقای دکتر جعفر صابری نیز آماده چاپ شد این کتاب که با عنوان قورباغت را بساز قرار بود به چاپ برسد بعد از بررسی هاای مقررشد که با نام کاساندان به چاپ برسد

آقای صابری در این خصوص میگوید:

چرا “کاساندان “پس از چاپ کتاب آتوسا برآن شدم تا برای کتابی که در دست داشتم نام جدید ی انتخاب کنم ابتدا نام اولین و مهمترین مقاله که باعث شده بود نوشتن این کتاب را شروع کنم ،یعنی قورباغه ات را بساز برگزینم ،ولی بدیل اینکه کتابی با عنوان “قورباغه ات را قورت بده ” قبلاً به چاپ رسیده بود و همچنین بدلیل اینکه نام کتاب قبلی آتوسا به معنای قدرت و توانمندی از نام دختر کورش بزرگ و همسر داریوش اول گرفته شده بود، این کتاب را که حاوی مقالاتی با محتوای توانمندی و تقویت روح و جسم و جان می باشد را “کاساندان” یعنی مادر آتوسا همسر کورش بزرگ که بر 28 کشور آسیایی در کنار همسرش حکمفرمایی می کرد بنهم ،تا شاید از این راه به ارزش و جایگاه بانوی ایرانی اشاره شده باشد و نامشان این گونه جاودانتر گردد و در نهایت به مقام زن ایرانی در حال حاضر اشاره شود که تا چه اندازه بعنوان همسر و مادر می تواند در تربیت و توان مرد و خانواده کوشا باشد.
گفتنی است مورخ یونانی (گزنفون) از این بانو به نیکی و بزرگ منشی یاد کرده است.
اگر منصف باشیم چنانچه به ارزش و مقام دوشیزگان و بانوان توجه لازم شود نسلی سالم و سربلند خواهیم داشت و اگر بانویی دارای تحصیلات و کمالات گردد فرزندانی شایسته پرورش خواهد داد.

رویداد بین المللی کلیماتون 2019 در تهران

پنج شنبه 2 آبان ماه مراسم اختتامیه رویداد کلیماتون در تهران با حضور کار شناسان در ستاد هم افزایی سمن های شورای شهر تهران انجام شد.

حضور آقای دکتر جعفر صابری در این همایش دوروزه بعنوان مدری عامل مؤسسه فر هنگی هنری آشتی و نشست در کار گروه آموزش و….

به گفته رئیس محترم قوه قضا ئیه جناب آقای آیت الله شاهرودی در مقام یک مسئول کشوری مطالبی را فرمودن که در نوع خود بسیر عقلانه و دقیق بود، فرمایشات ایشان در خصوص فرار سرمایه و نیروی کار آمد شایسته بود اما آنچه جای گله گذاری دارد ، این است که متأ سفا نه همکا ران مطبو عاتی و حتی صدا و سیما نیز به این مهم کم توجهی کرده و بر خلافه رول یک خبر گذاری قسمتی از آن را مطرح وما بقی را مطرح نننمایید. یا این که بجای اختصاص روی جلد این مهم فقط در حد یک خبر آن هم در صفحه اقتصادی به چاپ برسانند. شایسته بود که این مطلب مهم نه تنها در قسمت تحلیلی صدا وسیما بلکه درقسمت سر مقاله ها ی روزنامه های کثیر الانتشار به چاپ برسد . اینجا نب بعنوان شخصی که سال ها فعالیت روابط عمومی داشتم از همکاران خوب روابط عمومی قوه قضا ئی خواهش می کنم این مطلب را دنبال نمایند.

و اما هرچه داریم از خودمان است انعکاس خبری اینگونه که : آ قای آیت الله شاهرودی « فرار سرمایه های ایران را بیش از 800 میلیون دلار براورد و با تأ سیس 10 هزار شرکت ایرانی درکشور امارات بزرگترین فساداقتصادی دانست. پر وازه است این گونه مطلب را وا ژه گونه مطرح کردن یعنی اینکه مسئولین ایرانی بیش ازفرارمغزهابه فرارسرمایه ها فکر می کنند. در شماره 37 مرداد 1381 سر مقا له مفسلی ، د ر خصوص فر ا ر سرمایه های فکری و مالی توسط این مجله مطرح شد که به آمارآن توجه شما را جلب می کنم .

فرا ر مغزها 38 میلیارد دلار براورد شده که در آمد نفتی ایران 12 میلیارد دلار بوده.طبق سر شمار 1990 آمریکا بیش از 15% ایرانیهاتحصیلات دانشگاهی غیرآمریکایی را دارند. و 240 هزار ایرانی با تحصیلات علیه در این کشور هستند .

1862 نفر رسمأ عضو ، هیئت علمی دانشگاهها ی آمریکا و3200 نفر نیم وقت عضو هیئت علمی هستند در صورتی که در سال 76 ـ 75 کل آمار هیئت علمی ایران 1900 نفر بوده ، و در سال 1378 فقط 5475 نفر با مدرک کارشناسی از کشور مهاجرت کرده اند .

بله این واقعیت است که در هر صورت مسئولان نظام به آن توجه پیداکرده اند. و باید جدی گرفت.

جعفر صابري

این مطلب در خرداد 1385 نوشته شده و به چاپ رسیده

چرا من آمدم اینجا؟





پارچه سفید رنگی را بر روی دیوار می بینم که بر رویش نوشته دعای عرفه ساعت14 در مسجد محله واز کنارش می گذرم.چیزی وا میداردم که یک بار دیگر به آن نوشته روی پارچه فکر کنم، به خود می اندیشم چه نوشته بود، نوشته را دوباره در ذهنم تداعی می کنم وبعد به ساعت مچی ام نگاه می کنم. ساعت چند دقیقه ای از 2 گذشته است.کم کم به مسجد نزدیک می شوم اصلا نمی خواستم به مسجد بروم ولی حالا کنار در آن هستم اگر ترمز نکنم رفتم.واگر نه باید بایستم ودنبال جای پارک برای ماشینم باشم…





حالا در میان جمعیت دنبال جای مناسبی هستم کنار یک ستون می نشینم ،زمین سرد است ومی خواهم گرم شوم کمی خودم را جمعتر می کنم، پایم را زیر خودم می گذارم وبه ستون تکیه می زنم دعا شروع شده ودر فکر فرو میروم چرا من آمدم اینجا؟

چرا حسین(ع)این دعا را خواند کاشکی میشد من معنی آنرا می فهمیدم؟صحبت از این است که خدا مرا ببخشد کسی می گوید:حسین(ع)اوکه نوه پیامبر،فرزند علی وزهرا است او که خود امام معصوم است ومی داند که چه سرنوشتی دارد، اگر او اینگونه ناله می کند وای بر من وامثال من.چند روز دیگر محرم است وحسین عاشورا سازی می کند.چقدر دلم برای ظهر عاشورای مسجد سید الشهدا سر نازی آباد خیابان شهید رجایی تنگ شده هیئت سجادیه- بچه های ته خط نازی آباد- سر بیست متری خانی آباد نو ،چه خوراک قیمه خوبی، چه جمع صمیمانه ای دیگر سردم نیست، دیگر دیگر نیازی به تکیه گاه ندارم؛ چقدر خوب شد که آمدم اینجا، من به یاد آن روز عاشورا دلم گرم شد پس حسین(ع)هم بیاد آن عاشورا دلگرم بود. روزیکه تمام هستی خود ،فرزند ویاران و برادرش عباس را می دهد تا اسلام بماند. تا عاشورا بماند. تا صداقت وصفا ومردانگی بماند . تا گذشت بماند. حسین(ع) دیگر از عرفات به خانه خدا باز نگشت. او قربانی های خود را برد، تا در منای کربلا تقدیم دوست کند .او رفت، تا ما امروز بمانیم. او رفت.تا حاجی، حاجی شود وگوسفند به جای اسماعیل ذبح شود. حسین(ع) رفت تا عرفات بماند. یادش بخیر. آن سال در صحرای عرفات با دوستان وحاجی های همراه نماز ظهر خواندیم. آقا مرتضی وحاج محسن دعای عرفات خواندند ومن اذان ظهر را گفتم. مکبر نماز من بودم .آن سال گذشت. ده سالی هست که گذشته. ده سالی که من حاجی شده ام حاجی…ایکاش سر گوسفند وگاو نفسم را می بریدم .ایکاش در مقابل خالقم خون غرور کاذبم را می ریختم. ایکاش به یاد ظهر عاشورا وهر روز به قربانی کردن نفسم می اندیشیدم. ایکاش می فهمیدم حسین چرا آنقدر ناله میکرد. در آن صحرای عرفات شاید که نباید در عاشورا دشمن اشک او را می دید. شاید حسین اشک ریخت تا گناهان آنانی را که سرش را بریدند را بشوید. شاید حسین در عرفات حاجی شد ومن باید در عاشورا حاجی شوم. عرفات امسال را چند دقیقه ای از دست دادم اما عاشورا را نمی گذارم از دست بدهم باید در عاشورای امسال حاجی شوم باید به حسین(ع) نشان دهم که لایق بودم که عرفات را درک کنم. خدایا از تو متشکرم که آمدم اینجا….

التماس دعا

ترور خاموش

بزرگترین نسل کشی تاریخ بشری  چیست؟

کشتار هیروشیما و ناکازاکی  یکی از درد ناکترین فجایع تاریخ بشری بود که به دست بشر آن هم خود خواسته صورت گرفت و اما فاجعه چرنوبیل نیز کمتر از آن نبود با این تفاوت که اینجا بشر  نمی خواست که نیرو گاه هسته ای نابود شود و  یا در فاجعه فوکوشیما نیز که طبیعی بود  و بشردستی در آن  نداشت هم باور کردنی نبود که کشتار  انسان ها تا این اندازه باشد !

فاجعه هیروشیما که به دست انسان صورت گرفت۱۴۰ هزار قربانی در سال ۱۹۴۵  تنها در عرض چند ثانیه به جا گذاشت ، ده‌ها هزار انسان بی‌گناه را به خاکسترنشاند،تا نام آمریکا به عنوان بزرگترین جلاد تاریخ بشریت برای همیشه در اذهان ثبت شود.

 اما در فاجعه چرنوبیل که نا خواسته انسان در آن دخالت داشت:

 وبیش از ربع قرن از  آن می‌گذرد 600 میلیون نفر آسیب دیدند، که  تمام ماجرا هم این نیست. در ادامه چند عدد مهم درباره فاجعه را مرور خواهیم کرد.

200هزار کیلومتر مربع، حداقل آلودگی منطقه‌ای این فاجعه بود. تنها در راکتور شماره 4 نیروگاه چرنوبیل حدود 190 تن مواد رادیواکتیو از جمله سزیوم و پلوتونیوم انبار شده بود و بخش قابل توجهی از این مواد پس از انفجار نیروگاه به خارج نشت کرد و در منطقه‌ای به وسعت 200 هزار کیلومتر مربع پخش شد. این منطقه شامل بخش بزرگی از خاک اوکراین، روسیه سفید و روسیه می‌شود. افزون بر این، مواد رادیواکتیو همراه باد و تود‌ه‌های ابر در منطقه گسترد‌ه‌ای از خاک اروپا پخش شد.

10هزار تا 100 هزار نفر، بازده عددی است که آمار قربانیان فاجعه اتمی چرنوبیل تخمین زده می‌شود. این آمار از این رو متغیر است که پزشکان هنوز نتوانسته‌اند تأثیر مواد رادیواکتیو و بیماری یا مرگ افرادی را که در معرض تشعشعات رادیواکتیو قرار داشتند، دقیقا مشخص کنند.

1میلیون نفر توسط مقامات اتحاد جماهیر شوروی برای مهار بحران و پاک سازی مناطق آلوده راهی چرنوبیل شدند. بسیاری از این افراد سربازان جوانی بودند که اطلاعی از خطرات تشعشعات مواد رادیواکتیو نداشتند.

400بار قوی‌تر بودن حادثه چرنوبیل از بمبی که در هیروشیما منفجر شد، برای بسیاری از مردم آن روزگار باورکردنی نبود. با این حال، عمده‌ترین مشکل چرنوبیل ادامۀ آلودگی رادیو اکتیو منطقه و تاسیسات نیروگاه حتی با گذشت  بیش از ربع قرن از وقوع فاجعه است.

30کیلومتری نیروگاه چرنوبیل تا به امروز منطقه ممنوعه و به شدت حفاظت شده است، اما خارج از این محدوده هنوز هم ماده رادیواکتیو سزیوم 137 در بسیاری از مواد غذایی یافت می‌شود.

و در فاجعه ی فوکوشیما نیزکه طبیعت نقش باز کرد :

خسارت‌بارترین سانحه طبیعی تاریخ بشر بود!

زلزله فوکوشیما با بزرگی حدود 9 ریشتر بزرگترین زلزله ژاپن از سال 1900 میلادی بود که تمام محاسبات دقیق محققان ژاپنی و دیگر کشورها را دگرگون کرد.

این زلزله در تاریخ 11 مارس 2011 در ساعت 14:46 به وقت محلی در نزدیکی استان سندای در استان میاگی در شمال شرقی ژاپن روی داد. کانون زلزله در ژرفای 25 کیلومتری، در محدوده ای به مساحت حدود 400 در 200 کیلومتر رخ داد. زمان گسیختگی گسل آن 173 ثانیه (نزدیک به سه دقیقه) طول کشید.

این زلزله بر اساس آمار رسمی با 15هزار و 650 کشته ، 6011 مجروح و 3287 ناپدید و تخریب یا آسیب به 125 هزار ساختمان خسارات فروانی بر جای گذاشت.

پس از این زلزله 4.4 میلیون ساختمان با قطع برق و 1.5 میلیون ساختمان با قطع آب مواجه شدند.

این زلزله، یکی از مهمترین رویدادهای مخرب لرزه ای تاکنون در ابتدای سده بیست و یکم در دنیای پیشرفته صنعتی است. وقوع انفجار و تخریب نیروگاه هسته ای فوکوشیمای شماره 1 که در نهایت به سطح خرابی 7 از 7(تخریب کامل) انجامید، مشابه فاجعه هسته ای چرنوبیل بود. آلودگی رادیو اکتیو در محدوده نیروگاه و آسیب‌های وارده به محیط زیست و همچنین مشکلات ایجاد شده، مهمترین مساله وابسته به این زلزله بود.

 وقوع سونامی خسارت‌های زیادی به شهرستان‌های ایواته و بخش واکابایاشی وارد کرد، به نحوی که در روزهای اول 9500 نفر در شهر ساحلی مینامی سانریکو مفقود شدند و اجساد حدود بیست درصد از ناپدیدشدگان در ماه بعد از رخداد یافته شده و بعضی نیز همچنان در شمار ناپدیدشدگان باقی ماندند.

این زلزله از نظر رده‌بندی‌های علمی زلزله شناسی از رده زلزله‌های بزرگ(با بزرگی بیش از 8 درجه) است. بخش مهمی از تلفات و خسارت‌های این زلزله به وقوع سونامی پس از رویداد اصلی مربوط بود.

ضمنا هم از نظر اندازه و هم رخداد سونامی پس از وقوع زلزله، زمین‌لرزه فوکوشیما با زمین‌لرزه 26 دسامبر 2004 سوماترا در شرق اندوزی قابل مقایسه است. در آن زلزله متأسفانه بیش از 300 هزار نفر در اندونزی و کشورهای حوزه اقیانوس هند کشته شدند.

فاجعه فوکوشیما در ژاپن با همه پیشرفتگی این کشور در زمینه‌های مختلف علم و فناوری، مشکلات بزرگ و دامنه‌داری ایجاد کرد و همه باید در دیدگاه‌های قبلی خود با توجه به موارد مختلفی که در زلزله مارس 2011 ژاپن رخ داد، با انجام مطالعات دقیق تجدید نظر کنند.
و اما بد نیست بدانیم که کل آمار کشته شد گان در جنگ جهانی دوم :

مجموع تلفات جنگ جهانی دوم بین 50 تا 70 میلیون نفر بوده است. 80 درصد این رقم را مردم تنها چهار کشور روسیه، چین، آلمان و لهستان تشکیل می دادند. بیش از 50 درصد تلفات از میان غیر نظامیان و اکثریت آنها نیز زنان و کودکان بوده اند.

که البته یک آمار غیر رسمی هم در خصوص کشته های کشور های مختلف از جمله ایران است که دستخوش قحطی و بیماری در بین جنگ جهانی اول و دوم بوده :

در برخی از منابع در این قحطی نزدیک به 50% از جمعیت ایران (9 میلیون) به سبب گرسنگی، سوءتغذیه و قحطی ساختگی از بین رفتند. دولت بریتانیا به دلیل خرید گسترده ( یا توقیف گسترده) غلات و مواد غذایی ( از جمله محصولات اساسی مثل برنج و…) در ایران، وارد نکردن غذا از هندوستان و بین‌النهرین، ممانعت از ورود غذا از ایالات متحده و اتخاذ سیاست‌های مالی – از جمله نپرداختن درآمدهای نفت به ایران، مسبب مرگ 9 میلیون از مردم ایران شد.

این یعنی حدود  نیمی ازملت ایران در آن زمان  از بین رفته اند!

که می توان همین تعداد را در کشور های دیگر به شمارش آورد و یا کشتار ارامنه را نیز در نظر گرفت و الی آخر اما هدف ما دادن آمار و ارقام کشته شدگان نیست .

گر این تیر از ترکش رستمی است

نه بر مرده بر زنده باید گریست

با یک جستو جوی ساده  در نوع خوراک انسانها بخصوص ایران متوجه میشوید که مواردی چون:روغن پالم یا بنزوات سدیم  کمترین سمومی هستند که به سادگی وارد سبد غذایی ما شده اند و اگر باز کمی وقت بگذاریم و مطالعه کنیم می بینم که موارد خطرناکی که باعث مرگ های زود هنگام      می شوند کم نیستند و ما دانسته و یا نادانسته از روی ناچاری و یا فقط بخاطر ارزانی از آنها مصرف میکنیم، برنج های وارداتی با نام 1121 و همه وهمه هزار بار بد تر از یک کشتار دست جمعی است و حال مصرف مواد مخدر بخصوص صنعتی را بدان بیفزائیم همچنین داروهای مختلفی که به اشکال گونا گون خطر ناک تشخیص داده شده اند و حتی در جهان  مدتها است  مصرف نمی شوند در این زمان  متوجه میشویم که چه فاجعی است که دامانگیر ملت ایران شده است.در این میان کم نیستند افراد سود جویی که برای کسب درآمد بیشتر هر کاری میکنند حتی مواد سوختی مورد نیاز اتومبیل ها نیز خطر ناک می باشند و یا بعضی شرکت ها ی فروش شبکه ای با عنوان کالاهای مصرفی و مورد نیاز نه تنها چند برابر قیمت بلکه خطرناکترین مواد را از شوینده و لوازم آرایشی گرفته تا قهوه مانند قهوه گانودرما وارد سبد مصرفی مردم میکنند و تنها به سود سرشار این نو فروشها می اندیشند.

انواع سس و حتی گوشت و مرغ چه تولید داخلی و چه وارداتی با سموم مختلفی که برای تولیدشان مصرف شده بیش از آنکه جنبه غذایی داشته باشد یک بمب شیمیایی است و ذره ذره بر سلول های مردم تأثیر می گذارد .

هدف از نوشتن این مقاله ترساندن مردم و ایجاد وحشت نیست بلکه آگاهی رساندن بیشتر است تا در نوع تغذیه و انتخاب خود دقت کنیم هیچ انسانی از نخوردن هات داگ و کالباس یا پنیر پیتزا  نمرده و هیچ نوشیدنی گوارا تر از آب نیست وقتی جانمان در خطراست به حد اقل رساندن مصرف بعضی مواد خوراکی غیر ضروری شاید راهی برای فرار از بیماری های خطر ناک چون سرطان و…حتی  ناراحتی های پوستی باشد .

دارو های وارداتی حتی خون  نیز یک فاجعه دیگر است که ما نمی دانیم تا چه اندازه به جان و مال ما و  اطرافیانمان لطمه میزند.

فراموش نکنیم سلامتی ما با توجه به استرس های بالا و فشار های عصبی که متأسفانه بعضی از آنها نیز ثمره مصرف همین نوع تغذیه نا سالم یا دارو ها  است میتواند در یک لحظه باعث نابودی خود و یا دیگران شود .

 خوشبختانه بیشتر  جامعه امروز افرادی باسواد هستند و این که مدام از شبکه های اجتماعی کسب    اطلاعات  تازه میکنند خودش جای شکر است، اما امید وارم این اطلاعات بخصوص پزشکی را در زندگی بکار ببندید و وقت بیشتری را برای سلامتی خود در نظر بگیرید چرا که در غیر این صورت فاجعه کشتار و نسل کشی ایرانیان در راه است و در آینده نه چندان دور شوربختانه شاهد اتفاقات ناگواری برای خود و عزیزانمان خواهیم بود و در واقع ترور خاموش اصلی در راه است.

به امید دقت و توجه بیشتر شما عزیزان به وضع تغذیه و سلامتی خودتان!

یا حق

 جعفر صابری