Ikigai

در زبان ژاپنی کلمه ای هست با تلفظ Ikigai که دو بخش دارد دلیل و زندگی مفهومش را نوشته اند دلیلی برای زندگی دلیلی که به زندگی ارزش می دهد دلیل برای بیدارشدن در صبح ،دلیلی برای نفس کشیدن ،یا به صورت ساده تر چیزی شبیه (تو) …

صبح ها بین باز شدن چشمانمان و بیداری لحظاتی هست که من میگویم بیداری قبل از بیداری و درست در این کسری از ثانیه ها است که به همه چیز میاد یشیم و تصمیم میگیرم که امروز را چگونه شروع کنیم .

کمتر انسانی است که مشکلی نداشته باشد و ذهنش درگیر موردی نباشد.

در این دنیا دل بی غم نباشد

اگر باشد بنی آدم نباشد

آموزش همراه با پرورش صحیح به ما می آموزد که چگونه زندگی کنیم و از زندگیمان لذت ببریم ، یکی از مهمترین راه های لذت بردن از زندگی صحبت کردن است با بیان نقطه نظرات و توجه به سلیقه طرفین می توان از تنوع محیط اطرافمان بیشتر استفاده نماییم بیان دردها مشکلات و شادی ها ،به اشتراک گذاردن نقاط مشترک فکری و یا نظرات فردی راهی است که بشر از دیر باز با پیدایش زبان و خط آن را دنبال کرده ،قدیم ترین خط ها و نوشته های به یادگار مانده بشر همان تصویری است که در غارها و روی سنگ ها باقی مانده و امروز در کمترین لحظه میلیونها خبر جابجا میشود این ها دلایلی هستند که بتوان برای زندگی یافت گرچه بسیاری از خبر ها و تصاویر ارسالی ناگوار است و خود باعث افسردگی و دلمردگی مان می شوند اما باید بدانیم هر چیزی در اطرافمان به اندازه کافی لازم و ضروری است و زادیش بی شک مزر و خطرناک خواهد بود .

نقش آموزش و پرورش شناخت درست همین زوریات و اندازه های آن است .

بسیاری از دروس مدارس بطور کلی در زندگی آینده ما هیچ نقشی نخواهند داشت اما دانستن اینکه چگونه یک شاخ گل را دوست بداریم و برای رشدش در طبیعت تلاش کنیم می تواند به ما انگیزه عشق ورزیدن را بیاموزد .

این ک خودمان و بدنمان ر دوست داشته باشیم و بدون آسیب نزنیم ،یاد بگیرم باید در سن بلوغ مان به بدنمان آسیب بزنیم و یا برای نشان دادن اینکه بزرگ شدیم به سراغ کشیدن سیگار و یا … برویم .

بسیاری از موارد مه هست که باید در کنار آموزش های درسی با زبانی دوستانه به فرزندانمان بیاموزیم ، از جمله اینکه تو مرد هستی یا زن و خصوصیات هر یک چگونه است و باید چگونه تقویت شود و در موارد لازم چطور از بحران های ذهنی سن بلوغ گذر کنید .

همین موارد کوچک است که انگیزه های روانی و شخصیتی ما را می سازد و حس مسئولیت پذیری مان را تقویت می کند .این که مقید باشیم و شاکر خداوند قدرت قدردانی و تشکر مان را بالا میبرد یاد میگیرم از دیگران پدر ،مادر ، معلم و یا حتی یک کارگر ساده رستوران تشکر کنیم که به ما خدمت می کند ، خود خواهی و رفتار پرخاشگرانه وا میدارد ،دانستن همین موارد ساده فرزندان ما را قانون مدار و قانون شناس نموده تا در آینده جامعه ای آرام و قانون مدار داشته باشیم .

عشق به زندگی و دوست داشتن یکدیگر و احترام به حقوق و اندیشه همنوعان این همان هدف والایی بوده که پیامبران برای نجات انسان ها بیان نمودن و معلمین گرامی هر جامعه نقش اصلیشان همانا وظیفه پیامبران است .

استاد عزیزم جناب آقای شاهرخی در خاطرات خود میگفت : در کتاب های درسی سال دوم دبستان ما شعری بود با این ابیات که :

در این کشور کسی خدمت گذار است

که یا دهقان است یا آموزگار است

به امید روزی که بتوانیم عشق واقعی باشیم.و بیش از هر چیز به خود عشق بورزیم و به زندگیمان رنگ و بو بدهیم .من میگویم در این روزگار پر درد گاهی باید :

درد را باید به درد آورد!

یا حق

جعفر صابری