جزیره

 دقت کردید مدتهاست هر کدام از ما آدمها  برای خودمان زندگی می کنیم و صد البته این خیلی خوب است که به خودمان بیش از دیگران اهمیت بدهیم اما این بدان معنا نباید باشد که دیگران را نادیده بگیریم و حقوق و منافع خود را بر ایشان ارجح بدانیم.

 خیلی از ما به دلایل بسیاری آنطور که شایسته  و بایسته بوده زندگی نکرده ایم برای نمونه در خانواده ای بدنیا آمده ایم که کمتر حقوقمان رعایت شده و کودکی و یا نوجوانی و جوانی معمولی و نرمالی را طی ننموده ایم تنش های خانوادگی و مشکلات اقتصادی همه و همه باعث شده تا خیلی از مراحل زندگی را درست و طبیعی طی نکنیم و همین مطالب ساده ما را وارد جامعه نمود و در جامعه نیز تا به خودمان آمدیم دیدیم که نا چار هستیم خیلی جا ها پا روی خواسته هایمان بگذاریم و بعد عشق و زندگی و خلاصه تا چشم باز کردیم دیدیم چند فرزند و مشکلات زندگی بر سرمان فرو ریخت.

و این شد که گاهی وقتها از بی هم صحبتی مشغول صحبت با خودمان می شویم و در خلوت به خودمان به گفت وگو می نشینیم که چی شد چرا این طوری شد!به قول دوستی اگر با خودمان صحبت نکنیم با کی صحبت کنیم!

در هر صورت ما در زمانی زندگی میکنیم که همه چیز دروغ است : قوری خانه ها هرگز قهوه ندارند عطاری ها هیچ وقت عطری ندارند کولر گازی و کولر آبی با برق کار میکند و اره برقی برای کارکردن نیاز به بنزین دارد اینها همه یعنی این که نباید گول ظاهرو یا نام چیزی را بخوریم .

آدمها نیز بسته به زمان و مکان حسابی عوض میشوند و تغییر ماهیت می دهند این روزها اگر با کسی دست دادیم باید مراقب باشیم و فوری انگشتان مان را بشماریم که کم نشده باشد .

شاید زیبا ترین تبلیغ تلویزیون که در این روزها دیدم تبلیغاتی بود که جوانی از دوستانش می پرسد این شیرینی خوبه و آنها میگویند بله و لی همین آدم از  مهمترین موارد زندگی مشترکش با خانواده اش به سادگی می گذرد

ما می‌دانیم که خانواده  ارکان یک جامعه است

تنها جای امن ما همان خلوت ما است و تنها آدم های نزدیک به ما که مدام برایمان پیام می فرستند و جویای  احوال ما هستند  همان دوستان حاضر در فضای مجازی هستند همانها که به محض روشن کردن گوشیمان صبح بخیر به آنهامی گوئیم و در آخرین لحظات شب نیز برایشان شب بخیر میفرستیم که ادب و نزاکت را رعایت نموده باشیم .

 خانواده  همیشه هستند و اساساً چرا باید  به خانواده خود نزدیک شویم وقتی صحبت با آنها رنجمان میدهد و هیچ تعامل فرهنگی بین ما و انها نیست .پدر، مادر، خواهدر ،برادر، فرزند و همسر فقط یک نام است که باید تحملشان کنیم ما برای خودمان هستیم و زندگی مان به خودمان مربوط است نه به دیگران!

ما در جزیره خود هستیم و باید به فکر خود مان و سلامتی مان بخصوص سلامتی روح و روانمان باشیم .چه نیازی است با کسی صحبت کنیم که مارا حتی صدایش آزار میدهد و نصیحت هایش همه تکراری است سالها اینها را تحمل کردیم و دیدیم حالا به لطف دنیای پیشرفته حتی لازم نیست فیلم های تکراری و رنگ و رو رفته تلویزیون را نگاه کنیم حتی برنامه های ماهواره  مزخرف است وقتی ما میتوانیم خودمان برنامه بسازیم و برای دوستانمان خودمان را به نمایش بگذاریم . صدا و تصویر ما باید شنونده و بیننده داشته باشد که خوب به لطف خدا دارد و کم نیستند افرادی که با دیدن تصاویر ما به سر ذوق می آیند و برایمان قلب میفرستند و لایک مان میکنند.

 ما در جزیره خود زندگی میکنیم و می توانیم ساعت ها با دوستان خود در باره  آنچه دوست داریم به گفت و گو بنشینیم و از زندگی و زنده بودنمان لذت ببریم فیلم هایی که دوست داریم برایشان بفرستیم و فیلم هایی که دوست داریم را برایمان بفرستند .

فرزند بزرگ میشود و زندگی در جریان خواهد بود اگر هم کسی مارا دوست دارد میتواند به جمع ما بیاید و ما را این گونه که هستیم بپذیرد وگرنه او نیز میتواند در جزیره خود ،خوش باشد مگر چه اشکالی دارد .

تازه ما در جزیره خود بیزینس هم میکنیم می خریم و می فروشیم حتی نقدی هم حساب می کنیم و به حساب هم پول واریزمیکنیم دیگر چه از این بهتر، دنیای من زیباست و من از این زندگی لذت میبرم شمارا نمیدانم!

یا حق

جعفر صابری