این بابا مورده…!
همسایه ای داشتیم که تازه بازنشسته شده بود و اوایلش خیلی هم خوشحال بود ولی بعد از یک مدت من بیشتر وقتها او را در پارکینگ خانه میدیدم که یا روی یک چهارپایه نشسته و یا داخل ماشینش بود .
یک روز من را دعوت کرد داخل اتومبیلش و گفت : حوصلم داخل خانه سر میره دخترا با مادرشان بحث میکنند و او هم سر من داد میزند خسته شدم حوصله هیچ کاری هم ندارم فکر میکنم زود بازنشسته شدم!
گفتم خوب مشغول یه کار دیگه شو تو خیلی جوان هستی !
لبخند تلخی زد و گفت : که چی بشه بیشتر براشون در بیارم !
گفتم :خوب برو تفریح کن مسافرت و خوش بگذران تو زحمتت را کشیدی !
گفت: تفریح کال میخواد و حوصله تازه باکی برم ؟گفتم به شما بگم شاید به زنتون کاری برسه
گفتم بهترین کار این که از یه جای شروع کنید ما روز های شنبه انجمن شعر داریم بیشتر دوستان هم سن و سال شما هستند تشریف بیارید برای خودشان طول هفته برنامه ریزی میکنند کوه و یا پارک میرن و خلاصه خوبه چشم به هم بزنی کلی رفیق خوب پیدا میکنید
با سر تشکر کرد و من از ماشین پیاده شدم …پشت سرم نگاه سردش را احساس میکردم و چند روز بعد وقتی رسیدم خونه دیدم آمبولانس آمد و جسدش را بردند!
از خودم بدم آمد بود اون از من کمک میخواست من فقط …
قدیما مردم بخصوص خانوادها بیشتر با هم بودن به بزرگتر ها بیشتر احترام می گذاشتند و مادر خانواده به بچه ها یاد میداد که چطور باید به باباتون احترام بزارید مادرا میدونستن اگر شخصیت مرد خانه را در مقابل بچه ها بشکنند اول از همه شخصیت خودشون خورد میشود .زندگی ها با احترام پیش میرفت و کم زیاد بود ! نان و پنیر و انگور و ماست و دوغ کار هزار تا چلو کباب و جوجه کباب را میکرد .
دوستی داشتم که میگفت : اگر زن و مرد متاهل جاشون سوا شود نونشون دوتا نمیشه!خدا قهرش میاد معنی نداره حلال خدارا ما به خودمون حرام میکنیم دعوا و قهر مال بیرون اتاق خوابه !
زندگی ها بدون عشق و دوست داشتن ،بدون احترام و گذشت اول کمرنگ بعد بی رنگ میشه انقدر که دیگه ازش هیچی نمیمونه !راستش من میخوام بگم خیلی وقتها آدما مردن فکر میکنند زنده هستند و زندگی میکنند !
مردا هیچی ندارن جز یه دل کوچیک که زود میشکنه و فقط زنشون میتونه درستش کنه با ناز کردن و ناز خریدن !معجزه این محبت را وقتی می بینند که انجامش بدن چند برابر به خودشون برمیگرده !
باید قبول کنند که نه تنها کوچیک نمیشن بلکه بزرگ هم میشن !نه یه بار نه از روی وظیفه بلکه از روی عشق و محبت ،سرسخت ترین موجودات با محبت رام میشن مردا که جای خودش را دارد !البته این صحبت ها برای کسانی ارزش دارد که بخواهند به زندگیشان رنگ و بود ماندن بدهند و گر نه وقتی ساز ناسازگاری کوک باشد هر چی هم که از این نصیحت ها کنیم بازکم است و بی فایده!
گاهی وقت ها در یک خانه کوچک دو خوابه هستیم و خبر از حال یکدیگر نداریم، شریک زندگیمان در نزدیکی ما دارد جان میکند و یا مرده اما ما بی خبر هستیم .
روزگار غریبی شده اسم این نوع برخورد را هم حقوق فردی و حق انسانی می دانیم !چه چیزی در این روزها آموختیم و چقدر آداب معاشرت میدانیم جای تامل و تفکر دارد!
من میگویم :به داد هم برسیم تا بتوانیم از زندگی خودمان بیشتر لذت ببریم همین !
یا حق
جعفر صابری