پاکت آشتی
از نزدیکان و دوستان خود سوال کنیم چه نقاط ضعف و قدرتی را در ما دوست دارند و آیا رفتار و گفتار ما آنطور که آنها میخواهند هست ؟ما چگونه باشیم تا بیشتر مورد احترام و علاقه آنها قرار گیریم !
کدام رفتار و یا گفتارمان تا کونو آنها را رنجانده و چگونه میتوانیم از آنها دلجویی بنام ایم ؟
از ما چه توقعی دارند و خلاصه سعی کنیم دلشان را اگر شکسته ایم ترمیم نماییم !
بیشتر وقت ها ما احساس میکنیم همه چیز را میدانیم و احساسات اطرافیانمان را درک میکنیم ولی این طور نیست و آنها حرفهای ناگفته زیادی دارند که اگر از ما اطمینان داشته باشند که دلگیر می شویم شروع به بیان می کنند برای سهولت کار میتوان سوالات را نوشته و در یک پاکت به همراه کاغذ سفیدی به او بدهیم تا سر سبز هر چی دلش میخواهد در خصوص ما بنویسد !
شاید در ابتدا شوخی باشد ولی به مرور که اطمینان شان جلب شد شاهد خواهید بود که چطور میتوانند شما را به چالش بکشند .
باری نمونه یک مورد از آزمایشی را که خانم مارینا آبراموویچ در سال 1974 اجرای هنری به مفهوم مدرن داشت را تقدیم می کنم وی اعلام کرده بود که در طی اجرای ۶ ساعته، مانند یک شیء بیحرکت و بدون هرگونه واکنش خواهد بود.
در این مدت شرکتکنندگان اجازه داشتند هر کاری میخواهند با او بکنند
و حتی از ۷۲ وسیلهای که آبراموویچ روی میز استودیو گذاشته بود هم استفاده نمایند.
این اجرا «ریتم ِ صفر» نام داشت.
🔸روی میز یادداشت زیر به چشم میخورد:
راهکار: ۷۲ وسیله روی میز است که هر طور دوست داشتید میتوانید آنها را روی من بکار ببرید.
تعهد: من برای مدت ۶ ساعت صرفاً یک ابژه خواهم بود و مسئولیت هر نوع عواقبی را برعهده میگیرم.
۶ساعت از ۸شب تا ۲صبح میباشد.
روی میز هم ادوات لذت مانند پَر، دستمالهای ابریشمی، گُل، آب و … بود و هم ابزار شکنجه مانند: چاقو، تیغ، زنجیر، سیم… و حتی یک اسلحه پُر!
🔸در ابتدای کار همه رودربایستی داشتند.
یک نفر نزدیک شد و او را با گُلها آراست.
یک نفر دیگر او را با سیم به یک شیء دیگر بست.
دیگری قلقلکش داد…
کمی بعد او را بلند کردند و جایش را تغییر دادند!
کمکم زنجیرها را بکار گرفتند.
به او آب پاشیدند و وقتی دیدند واکنشی نشان نمیدهد رفتارها حالت تهاجمیتر گرفت.
🔸منتقد هنری، توماس مکاویلی، که در این پرفورمنس شرکت کرده بود به خاطر میآورد که چگونه رفتار مردم رفتهرفته، خشنوخشنتر شد.
«اولش ملایم بود، یک نفر او را چرخاند، یکی دیگر بازوهایش را بالا برد… دیگری به نقاط خصوصی بدنش دست زد…»
مردی جلو آمد و با تیغ ریشتراشی که برداشته بود گردن او را مجروح کرد و مردی دیگر خارهای گل را روی شکم آبراموویچ کشید.
یک نفر تفنگ را به دستش داد و دستش را تا بالای گیجگاه برد.
یک نفر دیگر آمد تفنگ را گرفت و از پنجره به بیرون پرت کرد.
🔸با این پرفورمنس آبراموویچ نشان داد که اگر شرایط برای افرادی که به خشونت گرایش دارند مهیا باشد، به چه راحتی و با چه سرعتی خشونت را اعمال میکنند.
بعد از پایان ۶ساعت پرفورمنس، آبراموویچ در سالن استودیو به راه افتاد و از مقابل دستیاران و بازدیدکنندگان گذشت.
🔸همه از نگاهکردن به صورت او اجتناب میکردند.
بازدید کنندگان هم آنقدر عادی رفتار میکردند که انگار اصلاً از خشونتی که دمی پیش به خرج داده بودند و اینکه چگونه از آزار و حمله به او لذت برده بودند چیزی در خاطرشان نمانده بود.
🔸این اثر نکتهای دهشتناک را در باب وجود بشر آشکار میکند.
به وضوح به ما نشان میدهد که اگر شرایط مناسب باشد، یک انسان با چه سرعت و به چه آسانی میتواند به همنوع خود آسیب برساند و به چه سادگی میشود از شخصی که از خود دفاع نمیکند یا نمیجنگد بهرهکشی کرد و این که اگر بسترش فراهم باشد اکثریت افراد به ظاهر «نرمال» جامعه میتوانند در چشمبرهمزدنی به موجودی حقیقتاً وحشی و خشن تبدیل شوند.
🔸مارینا بعدها اعلام کرد: وقتی آن شب به هتل خود برگشته بود، دید که یک دسته از موهایش در عرض چند ساعت سفید شده بود.
خودداری و عدم واکنش او چنین هزینهای به او تحمیل کرده بود.
مارینا آبراموویچ و پرفورمنس ریتم صفر به ما یاد میدهد که وقتی منفعل باشید، هم خودتان نابود میشوید و هم بخش نابودگر دیگران را بیدار میکنید.
وقتی منفعل باشید آدمها وحشی میشوند، زورگو میشوند، اخلاق و شأن انسانی شما را دیگر هر کسی محترم نمیشمارد و امیال و عقده و غدههایی که درونش وجود دارد مجال ابراز وجود پیدا کرده و خودنمایی میکند!!!
🔸ولَکُمْ فِی الْقِصَاصِ حَیَاهٌ یَا أُولِی الْأَلْبَابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ. و برای شما در قصاص، حیات و زندگی است، ای صاحبان خِرد! شاید شما تقوا پیشه کنید
🔺آری مجرم باید از عواقب کارش بترسد و الا آرام ترین افراد به وحشی تبدیل می شوند که باورش ممکن نیست
چنگیز ، هیتلر، یزید، صرب ها و داعشی ها همه و همه مشت نمونه خروار هستند
شاید بصورت خلاصه بتوان گفت که این آزمایش به سادگی و روشنی ثابت کرد که:
🔺این مظلوم است که ظالم میسازد.
سخن آخر
شما با نشان دادن تحمل خود اولاً اطرافیان خود را بهتر از گذشته خواهید شناخت و ثانیا خود را در بیشتر امور اصلاح می کنید .
باید بپذیریم که همه ما ختاهایی داریم و لازم نیست به اندازه این آزمایش به خطر نزدیک شویم ولیم خوب است که فرصتی به دیگران بدهیم تا ما را ارزیابی کنند و همچنین خیش تن را !
بیشتر اطرافیان ما خشم درونی از ما دارند که بخاطر مصالحی رو نمی کنند کینه ،حسادت و مطالبی از این دسته بای ساختن خیش نیاز به شناخت بهتری از اطرافتان دارید و این پاکت آشتی است که برایتان چنین شرایطی به وجود می آورد.
مطلبی که تقدیم حضورتان شد بخشی از کتاب پاکت آشتی است که نتیجه شش سال تحقیق و مطالعه اینجانب است و انشالله به زودی برای چاپ آماده واد شد.
یا حق
جعفر صابری
وایسا کارت ندارم!
یادم نیست اسم فیلم چی بود ولی این دیالوگ را خوب یادم هست که قهرمان فیلم تعریف میکرد که کودک بودم و یک روز پدرم مرا روی دیواری گزارد وخودش پای دیروار ایستاد به من گفت بپر و من بی مهابا پریدم چوم متمان بودم او مرا در بغل خواهد گرفت چون آغوشش را باز کرده بود من بی مهابا پریدم اما او آغوشش را بست و من بشدت به زمین خوردم و مجروح شدم !
هرگز دیگر به کسی اطمینان نکردم حتی پدرم!
همه ما در طول زندگیمان از عزیز ترین آدم های اطرافمان بخصوص پدر و یا مادر برادر یا خواهر چنین زخمی خورده ایم که باعث شده همیشه از همه در دل ترسی داشته باشیم و این درد دردی بسیار سنگین است!
خوب به یاد دارم در نوجوانی با تفنگ بادی خود دو تا کفتر که متعلق به همسایه مان بود را با یک تیر زدم و او به پدرم شکایت مرا کرد آن روز پدرم تکه شلنگ آبی که سر شیر داخل حیاط باود را از آن جدا کرد و به دنبالم دوید من میدویدم واو نتوانست مرا بگیرد ایستاد و گفت : وایسا کارت ندارم !
من که دلم برایش سوخته بود و دیدم خسته شد ایستادم و به طرفش رفتم ولی او مرا با همان شلنگ آب کتک مفصلی زد و من ساکت بودم هیچی نگفتم اشک ریختم ولی ناله نکردم چون دلم برای او سوخته بود و خودم خواستم تا او به دنبالم ندود او سکوتم را دید و بیشتر کتکم زد او میخواست ناله مرا بشنود تا باور کند من تنبی شده ام اما من ساکت بودم ضربات پیاپی شلنگ آب بر سرو گردن و کمرم می خورد و من اشک میریختم مادرم پیش آمد و شلنگ را از دست پدرم گرفت …من اشک میریختم برای اعتمادم به پدرم و هرگز دیگر نه به او و نه به هیچکس نتونستم اعتماد کنم سالهاست در دفتر کارم این ابیات را به یادگار گذاشته ام که :
از هزاران یک نفر اهل دل اند
مابقی تندیسی از خشت و گل اند
اعتماد تنها سرمایه بین انسانها است و نباید آن را به هیچ عنوان از بین برد ! بخصوص بین فرزندان و والدین!
روی صحبتم با والدینی هست که به هر دلیلی نابخردانه باعث میشوند تا فرزندانشان نتوانند آنطور که باید و شاید به آنها اعتماد کنند و راز دلشان را بازگو نمایند !
فرزندان ما چه خوب چه بد باید به ما اعتماد نمایند و هر آنچه لازم میدانند به ما بگویند بخصوص نقش مادران در این برقراری اعتماد بسیار مهم و لازم و ضروری است ،تصمیمات عجولانه و برخورد های ناشی از عصبانیت با فرزندانمان باعث میشود که تنها اعتمادشان به ما کم شود بلکه احساس کنند پایگاه و آسایشگاه امنشان از بین رفته و این آغاز فاجا است آنها وقتی نتوانند با ا هم سخن شوند ناخواسته به دام افرادی می افتند که هیچ تضمینی در سلامت روح و روانشان نمی باشد !
کمی بیشتر و با حوصله تر به حرفهایشان گوش دهیم و با صبرو حوصله کنارشان بمانیم ایجاد محیط امن از مهمترین وظایف ما والدین است ،هر چند اشتباهات ایشان فراوان باشد اما ما والدین هستیم که باید صبورانه و با دقت به موضوع تربیت فرزندمان توجه نمایم در هر سن و سالی که باشند این مهم ترین کار ما است !
یا حق
جعفر صابری
موضوعات مرتبط: سر مقاله
بندگی ….!
خداوند خالق جهان هستی است و بشر نیز از موجوداتی است که او خلق نموده و آن را اشرف مخلوقات نام نهاده حال این بشر با تمام اختیارات و توانی که دارد میتواند مختار باشد و عبادت خالق را بجا آورد یا تصمیم به نافرمانی بگیرد و در مسیر زندگی هر گونه که تمایل دارد عمر خود را سپری سازد!
اینکه میگوییم ما بنده تو هستم ای خالق هستی زمانی معنا پیدا میکند که بندگی هم نماییم !
و چرا بنده باشیم وقتی او ما را آزاد خلق نموده است ،خالق ما ما را در اوج انسانیت و شرافت بیافرید و مختار در تصمیم گیری ها تا در مسیر راه گذر عمر خود هر آنگونه که می خواهیم و می اندیشیم تی تریق نمادیم و آنکه بندگی می پذیرد اگر بندی خالق شود از هر بندی رهایی یافته و اما اگر بندی بندی خالق گردد اسیر و در مانده خواهد شد در بند بودن و بندگی کردن تنها به مخلوق دیگر نیست گاه ا بنده هوای نفس خویش میشوی و طول عمر خود را در اسارت این دیو پلید سپری می سازیم و یا اینکه گرفتار و در بند چیزی میگردیم که در انتهایش فقط زلالت و بندگیست ولاقیر.
خالق مان ما را خلق نموده تا اشرف موجودات باشیم و جهاد و هر چه در آن است برای رفاه حال ما شادی و خوشی و رایت ما بوده و هست این همه لطف چگونه قدردانی نمی طلبد و بندگی !
از چه روی ما او را با این همه محبت رها کرده به سراغ آنچه که فانی است میشویم.
هیچ ولدی مولودش را به حد خالق هستی دوست نمی دارد و اگر هم چنین هست آن هم از چشیدن قطری مهر محبوب است اگر مادری و یا پدری فرزندش را دوست میدارد اگر عاشقی و دوست داشتنی شکل میگیرد با تمام وجودش از خالق هستی سرچشمه گرفته و میگیرد .
چه زیبا سروده علامه طباطبایی :
همی گویم و گفته ام بارها
بود کیش من مهر دلدار ها
پرستش به مستی است در کیش مهر
برون اند زین جرگه هشیار ها
به شادی و آسایش و خواب و خور
ندارند کاری دل افگارها
کشیدند در کوی دلدادگان
میان دل و کام ،دیوار ها
چه فرهاد ها مرده در کوهها
چه حلاج ها رفته بر دارها
چه دارد جهان جز دل و مهر یار
مگر توده هایی ز پندارها
ولی رادمردان و وارستگان
نبازند هرگز به مردارها
مهین مهرورزان که آزاده اند
بریزند از دام جان تارها
به خون خود آغشته و رفته اند
چه گل های رنگین به جوبارها
بهاران که شاباش ریزد سپهر
به دامان گلشن ز رگبارها
کشد رخت،سبزه به هامون و دشت
زند بارگه،گل به گلزار ها
نگارش دهد گلبن جویبار
در آیینه ی آب،رخسارها
رود شاخ گل در بر نیلوفر
برقصد به صد ناز گلناز ها
درد پرده غنچه را بادبام
هزار آورد نغز گفتار ها
به یاد خم ابروی گل رخان
بکش در بزم می خوار ها
گره را ز راز جهان باز کن
که آسان کند باده،دشوارها
جز افسون و افسانه نبود جهان
که بستند چشم خشایارها
فریب جهان را مخور زینهار
که در پای این گل بود خارها
پیاپی بکش جام و سرگرم باش
بهل گر بگیرند بیکارها
علامه طباطبایی(قدس الله نفسه)
بند بودن و در بند بودن زیباست اما نه بندگی مخلوقی چون خویشتن! این که شرافت و انسانیت را اسیر و در بند دیگری نماییم کمال نابخردی است و روش شاد علامه اقبال لاهوری که زیبا بیان نمود:
آدم از بی بصری بندگی آدم کرد
گوهری داشت ولی نذر قباد و جم کرد
یعنی از خوی غلامی ز سگان خوارتر است
من ندیدم که سگی پیش سگی سر خم کرد
شاکر باشیم و قدرتمند تا با خدایمان هستیم و دل بدو بسپاریم که او جز خیر و خوشی برای ما در نظر ندارد ،شاد باشید و سربلند .
یا حق
جعفر صابری
بگذار تا مقابل روي تو بگذريم دزديده در شمايل خوب تو بنگريم
نه بوي مهر مي شنويم از تو اي عجب نه روی آنکه مهر دگر کس بپروریم
از دشمنان برند شکايت به دوستان چون دوست دشمن است شكايت كجا بريم
ما خود نميرويم دوان در قفاي كس آن مي برد كه ما به كمند وي اندريم
سعدي تو كيستي كه در اين حلقه کمند چندان فتاده اند كه ما صيد لاغريم
شوق است در جدايي وجور است در نظر هم جور به كه طاقت شوقت نياوريم
گفتي ز خاك بيشترند اهل عشق من از خاك بيشتر نه كه از خاك كمتريم
ما را سري است با تو كه گر خلق روزگار دشمن شوند و سر برود هم بر آن سريم
روی ار به روي ما نكني حكم از آن توست بازآ كه روي در قدمانت بگستریم
ما با توايم و با تو نهايم اينت بلعجب
در حلقه ايم با تو و چون حلقه بر دريم!
موضوعات مرتبط: سر مقاله
مراکز علمی برتر اروپا: دریچهای به دنیای دانش و نوآوری
اروپا به عنوان مهد تمدن و علم، میزبان برخی از معتبرترین مراکز علمی جهان است. این مراکز با تحقیقات پیشرفته و نوآورانه خود، به پیشرفت علم و فناوری کمک شایانی میکنند. در ادامه، چند نمونه از این مراکز را به همراه تصاویر معرفی میکنیم:
1. مؤسسه ماکس پلانک، آلمان (Max Planck Society)
مؤسسه ماکس پلانک یکی از معتبرترین موسسات تحقیقاتی در جهان است که در حوزههای مختلفی از جمله فیزیک، شیمی، زیستشناسی و علوم انسانی فعالیت میکند. این موسسه با بیش از 80 مؤسسه تحقیقاتی در سراسر آلمان، به تولید دانشهای بنیادی و کاربردی میپردازد.
2. مرکز تحقیقات هستهای اروپا (CERN)، سوئیس
مرکز تحقیقات هستهای اروپا (CERN) بزرگترین آزمایشگاه فیزیک ذرات در جهان است. این مرکز با ساخت شتابدهنده بزرگ هادرونی (LHC)، به کشف ذره هیگز کمک کرد و به پیشرفت چشمگیری در درک ما از جهان هستی دست یافت.
3. دانشگاه کمبریج، انگلستان (University of Cambridge)
دانشگاه کمبریج یکی از قدیمیترین و معتبرترین دانشگاههای جهان است که در زمینههای مختلفی از جمله علوم طبیعی، علوم انسانی و پزشکی فعالیت میکند. این دانشگاه به عنوان یکی از مراکز اصلی تحقیقات علمی در جهان شناخته میشود.
4. دانشگاه آکسفورد، انگلستان (University of Oxford)
دانشگاه آکسفورد نیز یکی دیگر از دانشگاههای قدیمی و معتبر جهان است که در زمینههای مختلفی از جمله علوم انسانی، علوم اجتماعی و علوم طبیعی فعالیت میکند. این دانشگاه به عنوان یکی از مراکز اصلی تحقیقات علمی در جهان شناخته میشود.
5. مؤسسه فناوری فدرال سوئیس (ETH Zurich)، سوئیس
مؤسسه فناوری فدرال سوئیس (ETH Zurich) یکی از معتبرترین دانشگاههای فنی جهان است که در زمینههای مهندسی، علوم طبیعی و ریاضی فعالیت میکند. این موسسه به عنوان یکی از مراکز اصلی نوآوری و فناوری در اروپا شناخته میشود.
6. کالج دانشگاه لندن (UCL)، انگلستان
کالج دانشگاه لندن (UCL) یکی از بزرگترین دانشگاههای چند رشتهای در جهان است که در زمینههای مختلفی از جمله علوم پزشکی، علوم انسانی و علوم اجتماعی فعالیت میکند. این دانشگاه به عنوان یکی از مراکز اصلی تحقیقات بینالمللی شناخته میشود.
7. مؤسسه فناوری ماساچوست (MIT)، ایالات متحده
اگرچه MIT در ایالات متحده واقع شده است، اما به دلیل همکاریهای گسترده با مراکز علمی اروپایی و تأثیر جهانی آن، در این لیست قرار گرفته است. MIT یکی از معتبرترین دانشگاههای فنی جهان است که در زمینههای مختلفی از جمله مهندسی، علوم کامپیوتر و هوش مصنوعی فعالیت میکند.
نکات مهم:
* این لیست تنها شامل بخشی از مراکز علمی برتر اروپا است و مراکز بسیاری دیگر نیز
. عمان در سالهای اخیر گامهای بلندی در جهت توسعه هوش مصنوعی برداشته است.
اگرچه ممکن است به اندازه برخی کشورهای پیشرو در این حوزه شناخته شده نباشد، اما عمان پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به یک بازیگر مهم در عرصه هوش مصنوعی در منطقه دارد.
چرا عمان روی هوش مصنوعی تمرکز کرده است؟
* Vision 2040: یکی از دلایل اصلی این تمرکز، چشمانداز 2040 عمان است. این چشمانداز، توسعه اقتصادی متنوع و مبتنی بر دانش را هدف قرار داده و هوش مصنوعی به عنوان یکی از ابزارهای کلیدی برای رسیدن به این هدف شناخته شده است.
* تنوع اقتصادی: عمان به دنبال کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی است و هوش مصنوعی میتواند نقش مهمی در ایجاد صنایع جدید و بهبود بهرهوری در صنایع موجود ایفا کند.
* حمایت دولت: دولت عمان از طریق سرمایهگذاری در تحقیقات، ایجاد مراکز نوآوری و حمایت از استارتآپها، از توسعه هوش مصنوعی در کشور حمایت میکند.
چه اقداماتی در عمان در حوزه هوش مصنوعی انجام شده است؟
* سرمایهگذاری در زیرساختها: عمان در حال سرمایهگذاری در زیرساختهای فناوری اطلاعات و ارتباطات است که برای توسعه هوش مصنوعی ضروری است.
* ایجاد مراکز تحقیقاتی: مراکز تحقیقاتی متعددی در عمان در زمینه هوش مصنوعی فعالیت میکنند و به تحقیق و توسعه در این حوزه میپردازند.
* حمایت از استارتآپها: دولت عمان از استارتآپهایی که در حوزه هوش مصنوعی فعالیت میکنند حمایت میکند و به آنها کمک میکند تا ایدههای خود را تجاریسازی کنند.
* همکاری با دانشگاهها: دانشگاههای عمان با صنایع و مراکز تحقیقاتی همکاری میکنند تا نیروی کار ماهر در حوزه هوش مصنوعی تربیت کنند.
کاربردهای هوش مصنوعی در عمان:
* بخش انرژی: هوش مصنوعی میتواند در بهینه سازی مصرف انرژی و افزایش بهرهوری در صنعت نفت و گاز استفاده شود.
* بخش حمل و نقل: هوش مصنوعی میتواند در مدیریت ترافیک، خودکارسازی سیستمهای حمل و نقل عمومی و توسعه خودروهای خودران استفاده شود.
* بخش بهداشت و درمان: هوش مصنوعی میتواند در تشخیص بیماریها، توسعه داروهای جدید و بهبود خدمات بهداشتی استفاده شود.
* بخش کشاورزی: هوش مصنوعی میتواند در بهبود بهرهوری در کشاورزی، پیشبینی آب و هوا و مدیریت منابع آبی استفاده شود.
چالشها و فرصتها:
* کمبود نیروی کار متخصص: یکی از چالشهای اصلی توسعه هوش مصنوعی در عمان، کمبود نیروی کار متخصص است.
* هزینه بالای فناوری: توسعه زیرساختهای هوش مصنوعی نیازمند سرمایهگذاریهای کلان است.
* مقررات: تدوین مقررات مناسب برای توسعه هوش مصنوعی یکی دیگر از چالشهای پیش رو است.
در کل، عمان پتانسیل ب�
تا کسی نیاید اندر سرای من…
بچه که بودیم مادرم از هر راهی سعی میکرد تا ما را تربیت کند ،خوب یاد دارم که یک روز شعری را خواند و گفت معنی این شعر این است که مطالب خانه و خانواده خود را به دیگران مگو و اگر وارد جای شدی چشمت پاک باشد و دستت به چیزی ندود و خلاصه خیلی دقت کنید !
این نکات تربیتی در وجود ما نهادینه شده و جزو درسهای اخلاقی به فرزندان و همینطور دوسان و دانشجویان نیز ارائه گردید !
اما در بسیاری از مواقع شاهد آن بودم که شخصی برای اینکه به دیگران بفهماند تا چه اندازه انسان معروفی است و با چه شخصیت های در خلوت روابط دوستانه و صمیمانه داشته و یا داد از مواردی می گوید که در خلوت با آن شخص داشته و یا در جمعی شروع به گفتن مواردی از زندگی شخصی آن فرد را برملا می نماید این شد که دست به نوشتن این مطلب بزنم و خواهش کنم هر شخصی را وارد خانه و خلوت خود نمایید و اگر خود وارد خلوت شخصی شدید راز دار باشید و مطالب خصوصی آن فرد را به دیگران نگویید !
آن شخص با تو صمیمی و رفیق بوده شما نباید راز وی را برملا نمایید و اگر هم اسرار مخاطبین را در خصوص شنیدن جزئیات زندگی آن فرد دیدی از محاسن و بزرگی وی بگویید نه از مواردی که بیشک هر شخصی در خلوت می تواند داشته باشد .
از پوشش و یا شوخی هایش و یا گفتار صمیمانه او با دوستان خلاصه این کار اخلاقی نیست به زبان دیگر اگر با بیان این مطالب به بزرگی و شخصیت آن فرد کمکی نمیشود چه اسراری برای مطرح نمودن آن خاطرات برای دیگران است !
و شعر زیبای مادرم این بود که:
تا کسی نیاید اندر سرای من نبیند خال سیاه من
یا حق
جعفر صابری
موضوعات مرتبط: سر مقاله
حضور دکتر جعفر صابری برای سخنرانی در مراسم روز مرد منزل دکتر حشمت الله ریاضی شب بیست و پنجم دی ماه 1403
دکتر مقامی و دکتر جعفر صابری
حضور دکتر جعفر صابری در مراسم بزرگداشت امیر کبیر در بنیاد فر هنگی ایران فر هنگی عصر یک شنبه بیست و سوم دی ماه 1403
توبه
بله خیلی خوبه اما راستش بخشی از قبولی توبه این است که ما از دل طرف مقابل هم در بیاریم و ….
توبه و یا اعلام اینکه کار اشتباهی صورت گرفته بسیار شایسته و بایسته است اما از توبه لاز تر تکرار آن کار و از آن مهمتر جبران خطا است و صد البته بیشتر مواقع هیچ راه جبرانی هم باقی نمانده و این گونه است که ما باید بپذیریم زندگی تکراری ندارد شاید بتوان آینده بهتری ساخت اما در بیشتر مواقع گذشته دست نیافتنی می باشد.
در واقع بهتر است برای نمونه بگوییم چهل سال از عمرمان را از دست داده ایم نه اینکه چهل سال عمر کرده ایم!
طول زندگی ما انسانها در بهترین شرایط حدود صد سال است و معدود افرادی به این مقدار می توانند زندگی نماند و شور بختانه هرچه بیشتر زندگی میکنیم بیشتر فرسوده تر و نا توانتر می شویم به طوری که گاه کارمان به پزشک و درمان و بیمارستان میرسد و در چنین شرایطی هم خودمان رنج می بریم و هم اطرافیان دچار مشکل میشوند ،امیدوارم همواره تن و جسمتان سالم باشد .
در این میان کم نیستند انسانهایی که بجای زندگی درگیر محاسبات دنیایی میشوند و در طول عمر کوتاه خود هیچ لذتی نه از زندگی و نه از حواشی آن برده اند!
این افراد با رنج دادن به خود و عزیزان و نزدیکانشان بیشترین لطمه را اول به خود و بعد به دیگران وارد می سازند و شایسته است قبل از پایان عمر خود به اصلاح این زندگی بر دازند و این امکان پذیر نیست مگر این که در خود تغییرات را شروع نمایند،توقعاتشان را کاسته و در عوض به گذشت در مقابل بعضی از رفتار ها ی نزدیکان و حتی دور دستان اقدام نمایند.
بیماریهای فراوانی که از روی درد هاو رنجشهای درونی حاصل میشود می تواند با یک دگراندیشی و گذشت پایان یابد اگر ما مسلمان هستیم و به دین اسلام موتقدیم بد نیست از این دریچه نیز به توبه بنگریم توبه یا به زبان دیگر رنسانس درونی می تواند روش زندگی و دیدگاهمان را به زندگی کاملاً تغییر دهد این که ما فقط از یک دریچه به جهان اطرافمان بنگریم و بطور کامل حق ا به خود دهیم بیشتر استکباری است و به عنوان یک دانشجوی آسیب شناسی عرض میکنم بشدت به ما و وجودمان لطمه وارد خواهد نمود حتی این موضوع در رفتار ها و سیاست های کلان دولتی هم خطرناک است !
ما با توبه و بازگشت به اصل یک موضوع می توانیم با بوجود آوردن شرایط مطلوب تر تا بخشی جبران خطا ها نموده آرامش را ابتدا به خود و بعد به دیگران انتقال دهیم .
در یک رابطه زناشویی اگر طرفین از ترفند گذشت و رئوف بهره مند شوند زندگی بسیار شیرین تر میشود لجبازی و اصرار برای القا اینکه در همه موارد حق با من است و من بهتر میدانم و تو نمیدانی و بد تر از آن این که با نگاه تحقیر آمیز به طرف مقابل نگریستن و اصلاٌ او را حتی قابل پاسخگوی هم ندانستن درمان درد نیست !
خوب یاد دارم آه ایران در آخرین روزهای حکومتش در تلویزیون ملی حاضر شد و گفت من صدای شما را شنیدم !
چقدر دیر این توبه و پوزش هیچ ارزشی نداشت و او سرنگون شد .من در بیشتر مواقع زنان و یا مردانی را میبینم که بعد از جدایی می گویند راستش اشتباه کردیم و ای کاش زود تر برای زندگیمون تلاش می کردیم تا این گونه خراب نشود .
قدر زندگی مان را بدانیم و همینطور به هم احترام بگذاریم باور بفرمایید احترام به دیگران بیشتر احترام به خوشتر است 1
یا حق
جعفر صابری
موضوعات مرتبط: سر مقاله
موضوعات مرتبط: تصویر
روز مرد
روز پدر در تاریخ ایران سالهاست که برگزار می شود ، برخی از ایرانیان روز چهارم شهریور جشن شهریورگان برگزار میشد که همزمان با تولد کوروش بزرگ بوده و برخی دیگر تولد اشو زرتشت سراینده گاتها و بنیانگذار مزدیسنا را که روز ششم فروردین ماه بوده را جشن میگرفتند در زمان پهلوی روز تولد رضا شاه که بیست و چهارم اسفند ماه بود را روز پدر نامگذاری کرده بودند و زرتشتیان در دوم بهمن جشن بهمنگان را روز پدر میدانند که دلیل خرد پدر از بدی ها و اهریمن است را جشن می گرفتند اما بعد از انقلاب اسلامی این روز مصادف شد با میلاد مولای متقیان حضرت علی (ع) و بالا خره مهم این است که یک روز را برای قدردانی از نقش مرد و پدر در تاریخ مشخص نموده اند تا کمی بیشتر به نقش مهم او در خانواده و جامعه توجه شود .
چند سال پیش مطالبی نوشتم از قول یکی از مسئولین که گفته بود دیه پدر ارزشش از خود او بیشتر است و نبودش در خانواده ارزشمند تر است ،در شبکه های اجتماعی فیلم های از روی طنز و یا واقعیت دست به دست می شود که هدیه روز پدر یک جفت جوراب است و یا از این دسته که نه تنها به شخصیت مرد بلکه به کرامت و انسانیت بانوان گرامی نیز رسماً توهین میشود .
کم نیستند زنانی که سالهاست مهربانانه در کنار همسر خود در بیماری و یا فقر و تنگدستی صبورانه ایستادگی نموده اند بانوان زیادی را من سراغ دارم که در کنار همسر رزمنده جانبازی سالهاست مانند یک پروانه می سوزند و صد البته زنانی هم هستند که مردانه بار زندگی را به دوش میکشند و این ما هستیم که باید تمام قد در مقابل ایشان ایستاد احترام بگذاریم که آنها انسانهای کاملی بوده و هستند.
اما بد نیست مردانی که اسمشان مرد است و از مردی فقط نر بودن را دارند کمی به خود بیایند و هراز چندی در آینه تمام قد بنگرند که آیا آنها مرد انه انسان هستند !؟
انسانی که به انسانیت احترام میگذارد و به حقوق دیگران با احترام برخورد می کند ،دروغ نمی گوید مال مردم را نمی خورد به ناموس مردم نگاه نمی کند حقوق کارگرش را درست می پردازد و صد ها مورد این گونه …وقتی به دوستی می گوید سر ماه بدهیت را میپردازم ولی با آن که می تواند اما حتی پاسخ آن رفیقش را نمیدهد !
این روز ها ریش های بلند و صداهای کلفت نشان مردانگی شده در صورتی که افتادگی و گذشت درستی و راستگویی نشان انسانیت و مردیست .
اگر دستت خالیست و نگران روزی همسر و فرزندانت هستی بدان که انسان دیگری نیز چون تو است و رسم انسانیت و بعد مردانگی این نیست که انسانی را بلاتکلیف بگذارد به او راستش را بگو شرم داری باید بدانی او نیز در مقابل دیگران شرمنده می شود وقتی بلاتکلیف باشد .
نمونه ساده همین عدم پاسخگوی تلفن، ندیدم متوجه نشده و هر دروغ دیگری که بگوای در واقع از مسیر انسانیت دور می شوی هزار بار هم که بر تن خیانت و دروغت لباس های گوناگون بپوشی که نفهمیدی، ندیدم و از این دسته در واقع تو یک دروغگو هستی و خیانت پیشه، این از رسم انسانیت و مردانگی به دور است حالا گیرم یک روز هم روز مرد باشد و صد ها پیامک تبریک روز مرد هم به توبرسد و یا تو به دیگران بگویی !
بدان که همین رفتار را دیگری با تو می نماید و باز بدان که تا این گونه باشیم روزگار بر ما همین خواهد بود که هست!
حالا کاری بکن که از دسترس خارج شوید و یا در گوشی تلفنت مشخص نشود که پیام را دیدی و از این روشها و کار ها که به دور از شخصیت انسانی است چه رسد به مردانگی!
جوان که بودم بر حسب یک عادت قدیمی گاه به نامردان به طعنه میگفتم از زن کمتری روزی همسرم با دلخوری گفت مگر زن ها چه چیزی از مرد ها کم دارند که آنها را از زن هم کمتر می نامی و بعد دانستم که واقعیت را میگوید ما مرد ها فکر میکنیم از زنان بیشتر یم ولی بسیاری از بانوان به مراتب از بعضی مرد نماها بالاتر و والاتر هستند !
کرامت و انسانیت ملاک شخصیت است و لاغیر!
گاه بد نیست انسان در آینه تمام قد بنگرد و خوب هم بنگرد تا ببیند اول آدم است و بعد مرد یا نه!؟
بعد به خودش در خلوت نمره بدهد و بگوید روزت مبارک !
یا حق
جعفر صابری
موضوعات مرتبط: سر مقاله
تیپ زدن
تیپ زدن یا به زبان دیگر بهترین لباس و کفش خودت را پوشیدن و رفتن به مهمانی یا خیابان گردی حس بسیار عالی است که باید هر وقت توانستیم انجام دهیم این کار اگر فقط برای دل خودمان باشد بشدتن به ما کمک میکند تا حالمان بسیار خوش شود !
حال خوش در اکثر بیماری ها است و میتواند به بازسازی تمام سلول های مرده و یا نیم جانمان کمک کند ،ما در این حال از همه ی آنچه خداوند نصیب ما کرده در لحظه استفاده میکنیم و باعث میشود تا شاد و سرزنده شویم جوان تر به نظر برسیم و حتی سالم تر شویم!
دانشمندان یک دانشگاه آمریکایی با آزمایش ساده اما کاربردی این را ثابت کردن که تعدادی از افراد بین هفتاد و پنج تا هشتاد سال وقتی در شهرکی که با طراحی حدود چهل سال قبل آماده شده بود قرار گرفتن بین سی تا چهل سال جوانتر شدن !چرا که همان لباسهای چهل سال قبل و حتی موسیقی و یا اتومبیل های قدیمی را در اختیارشان قرار داده بودن آنها سن واقعی خود را فراموش کرده بودن و در لحظه و حال زندگی تازهای را تجربه می کردند .
وجد و شادی در هر سن و سالی مهمترین ارکان زندگی است و آرامش و آرام گرفتن زمانش در وقت خودش است که با نام آرامگاه میشناسیمش!
حتی حرکات موزون بشدت می تواند بر تاثیر روند آلزایمر تاثیر مستقیم بگذارد و به درمانش نیز کمک شایسته ای می نماید.
انتخاب رنگ های شاد و لباسهایی برازنده و زیبا آنچه به تن مان بنشیند و زیبا باشد عالی است ،ما ایرانی هستیم و ارکان رنگ در زندگی ما بسیار مهم بوده و هست ،شایان ذکر می باشد که خداوند نیز در قرآن مجید به رنگ ها و پوشیدن لباس زیبا و تمیز اشاره فرموده و از آن مهمتر این که زیورآلات خود را به هنگام نماز و ملاقات با من به همراه داشته باشید .
و اینگونه راه رستگاری و شادی را در هم آمیخته برایتان آرزوی سلامتی و به روزی را دارم .
یا حق
جعفر صابری
موضوعات مرتبط: سر مقاله
زنان امپراتور
دیدار دکتر جعفر صابری با خیرین مهاجر افغانستانی برای ساخت مدرسه ویژه مهاجرین در تهران
کتاب زنان امپراتور نوشته دکتر جعفر صابری
دکتر جعفر صابری در نشستی با مسول امور دهیاری های استان خوزستان و کار های مشارکتی
موضوعات مرتبط: تصویر
نمایشگاه آثار هنری استاد زندیاد کاوه یاوری در نمایشگاه ثانی عصر روز جمعه هفتم دی ماه 1403 با حضور دکتر جعفر صابری
دعای خیر
انسان ها موجودات بسیار پیچیده ای هستند و همواره در حال تغییرات مختلف از قد و اندازه و وزن گرفته که حالات طاهری است تا ذهن و اندیشه و نیات که به درون فرد باز می گردد .
ما انسانها اگر برای اندیشه هایمان حد و اندازه ای قرار ندهیم در بیشتر مواقع در مسیری قرار می گیریم که به فنا و نابودی می رسد .شیطان نامی است که در مواجهه با گناه ما او را مقصر میدانیم و این موجود درونی یا صاحب اندیشه های پلید را شیطان می نامیم و میگوییم شیطان مرا گول زد!
در مقابل این اندیشه های پلید نیک اندیشی و درستکاری را در ذات خوب میبینیم ، این تمام آنچه در زندگی ما جاری است می باشد.
حال شایسته و بایسته است که پندار نیکمان را افزایش دهیم و از پلیدی ها دوری بجوییم !اما بشر در کنار این موضوعات بشدت خیال پرور هم می باشد و برایش داشتن خیالات بعضاًخوب و خوش اهمیت دارد و کم نیستند افراد فرصت طلبی که با بیان گفتاری خوش و شاد کننده مارا در شرایطی قرار دهد که امیدوار شویم و گرچه امید وار بودن به نوبه خود بسیار ارزشمند هم می باشد اما امیدی که برخواسته از تلاش و اندیشه درست باشد نه فقط امید های کاذب و فانی !
فالگیر ها و یا طالع بین ها افرادی هستن که در این کار توانایی بسیاری دارند و در این میان دعانویسان و رمالان از همه توانا تر بوده و هستند.
ما در جامعهی زندگی میکنیم که بیشتر از آن که فقیران نیاز به کمک مالی ما داشته باشند ما هستیم که نیاز به دعای خیر و خوشبختی آنها برای خودمان هستیم و هر زمان به نیازمندی کمک میکنیم با شنیدن دعای خیر او آرامشی تمام وجودمان را لبریز میکند و باور پیدا میکنیم که این دعای خیر بزودی برای ا موفقیت و پیروز در کار هارا به همرا می آورد .
حال اگر حتی بعد از این کمک مالی هم برای ما اتفاق ناگواری بیفتد می گویم و یا می گویند خوب شد آن کار نیک را انجام داری بلایی از سرت رف شده و…من بشخصه تمایلی ندارم که به انکار و یا اثبات این نو نگرش بپردازم ولی نظر شخصیم این است که چه نیکوست ما هر قدم خیر و اندیشه درستی را که داریم فقط برای رضای خالق باشد بدون هیچ منت و یا توقای ،به قول شاعر تو نیکی کن و در دجله انداز…
و چه زیبا این شعر سروده شده که نه غم دوزخ نه حرص بهشتست بردار زرخ پرده که مشتاق نگاهیم .
به امید اینکه در مقابل کمک به یک فقیر انتظار دعای خیرش نمانیم و باران باشیم یا خورشید بباریم و نور افشانی کنیم بی دریغ و نیاز به دیگران !
یا حق
جعفر صابری
موضوعات مرتبط: سر مقاله
درد شیرین
دستانش را مشت کرد و قسمتی از ملحفه را در چنگال خود فشرد ،درد امانش را برید بود و اشک میریخت مرا نگاه میکرد و …اگر میدانستم درد زایمان به این اندازه عزیزم را تحت فشار قرار میدهد هرگز راضی نبودم که مادر شود !راستی مادرم نیز چنین دردی را متحمل شده است و …ساعتی گذشت و من تنها بودم به عقربه های ساعت بالای در سال انتظار خیره مانده بودم و هنوز در گوشم فریاد های همسرم و نالهایش شنیده میشد !
و مادرم را میدیدم که در روستا بدون این امکانات در خانه مرا متولد نموده بود!
زن ،مادر
این موجودی که بسیاری از آنها در زندگی خود از شیرین ترین لذت هستی چشم پوشی می کنند تا فرزندانشان بتوانند رشد خوبی داشته باشند نه در یک روز بلکه همه روزه باید مورد احترام قرار گیرند و برگزاری یک روز بنام زن یا مادر کمترین کاریست که هر جامعه ای باید برای نشان دادن از ایشان انجام دهد کمااینکه مردان یا پدران نیز باید دیده شوند یا هر شغل و کسب و کاری دین و قدردان تلاش انسان ها بودن لازم یک جامعه سالم و پویا است .
اما مادران در این میان به دلیل همین رنج و درد شیرین زایمان و بدنیا آوردن فرزندان تا سالها بعد هم رنج میکشند نوزاد از بدو انعقاد نطفه در همان هفته های اول تا دو یا سه سال بعد از تولد همواره از وجود مادرش تغذیه می شود و این درد زایمان فرزند همیشه برای مادر دل نشین است چون زاینده یک انسان بوده و چه نیکوست که ما نیز قدردان این همه گذشت مادرانمان باشیم با لبخند یا گذشت در مقابل خشم و ناراحتی هایش مادر است دیگر باید تحمل کرد ،گیرم که حق هم در بعضی مواقع با ما بود و او اشتباه میکرد یا میکنه با لبخند و گذشته مان دلش را شاد کنیم اسرار برای ثابت کردن خود و اندیشمان در همان لحظه جز شکستن دل مادر سودی نخواهد داشت بیاد بیاوریم چه زجری برای تولد ما کشید و چگونه با محبت به ما عشق هدیه داده !
مادر ،همسر و دخترانمان را با دید گذشت و محبت ببینیم و باور کنیم که همه وجود شان صداقت و سادگی و عشق است !روی صحبتم با مردانی است که میدانم قدردان هستند و واژه مردانگی را میشناسند .
یا حق
جعفر صابری
موضوعات مرتبط: سر مقاله
تبریک کریسمس ۲۰۲۵
نظر بدهيد
دکتر جعفر صابری و میسونر های مذهبی
مهاجرین افغانستانی در دیدار با دکتر جعفر صابری
دیدار نمایندگان جمعی از مهاجرین افغانستانی برای اشتغال و تحصیل و ایجاد مرکز آموزش برای مهاجرین
دکتر جعغر صابری مراسم شب چله
دکتر جعفر صابری
ناصر هوشمند وزیری
سردیس ناصر هوشمند وزیری در خانه هنرمندان رونمایی میشود
آیین نکوداشت و رونمایی از سردیس زندهیاد ناصر هوشمند وزیری در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
به گزارش گروه فرهنگ و هنر برنا؛ آیین نکوداشت و رونمایی از سردیس ناصر هوشمند وزیری مجسمهساز فقید و موسس غارموزه وزیری، به همت انجمن همگرایی مواریث تمدن ایرانی، نادر کریمیان سردشتی عضو هیات علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، با مدیریت راما هوشمند وزیری و به دبیری داود میری آتشگاه سهشنبه ۴ دی ۱۴۰۳ برگزار شد.
انجمن هنرمندان مجسمهساز ایران، بنیاد فرهنگی هنری رودکی، گروه حفاظت ایکوم [کمیته ملی موزههای ایران]، وزارت میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری، موسسه هنرمندان پیشکسوت ایران و سازمان حفاظت محیط زیست و بنیاد آشتی در اجرای این آیین همکاری داشند.
ناصر هوشمند وزیری دانشآموخته مجسمهسازی از دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران در سال ۱۳۴۹ و پروژه لیسانس او مجسمه سنگی بوده که هنوز در کارگاه دانشکده موجود است. در سال ۱۳۵۵ برای ساخت مجسمههای سنگی پارک جمشیدیه دعوت به کار شد و ۵۰ مجسمه سنگی این هنرمند در پارک جمشیدیه تهران قرار دارد. از هوشمندوزیری حدود ۸۰۰ اثر هنری با متریال چوب، فلز، فایبر گلاس، بازیافت پلاستیک و … موجود است. وزیری موسس تنها موزه خصوصی ایران (غارموزه وزیری) در کوههای لواسانات تهران است. آثار مشهور زندهیاد هوشمند وزیری در پارکهای جمشیدیه، ساعی، ملت و پردیسان تهران، باراجین قزوین، قلعه فلک الافلاک، موزه رختشویخانه زنجان، لالجین همدان و نیز آثاری در اهواز و ماهشهر به یادگار مانده است.
آیین نکوداشت و رونمایی از سردیس زندهیاد ناصر هوشمند وزیری سهشنبه ۴ دی ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ تا ۱۹:۳۰ در سالن شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
حضور آقای دکتر جعفر صابری در این مراسم