کشتار هیروشیما و ناکازاکی یکی از درد ناکترین فجایع تاریخ بشری بود که به دست بشر آن هم خود خواسته صورت گرفت و اما فاجعه چرنوبیل نیز کمتر از آن نبود با این تفاوت که اینجا بشر نمی خواست که نیرو گاه هسته ای نابود شود و یا در فاجعه فوکوشیما نیز که طبیعی بود و بشردستی در آن نداشت هم باور کردنی نبود که کشتار انسان ها تا این اندازه باشد !
فاجعه هیروشیما که به دست انسان صورت گرفت۱۴۰ هزار قربانی در سال ۱۹۴۵ تنها در عرض چند ثانیه به جا گذاشت ، دهها هزار انسان بیگناه را به خاکسترنشاند،تا نام آمریکا به عنوان بزرگترین جلاد تاریخ بشریت برای همیشه در اذهان ثبت شود.
اما در فاجعه چرنوبیل که نا خواسته انسان در آن دخالت داشت:
وبیش از ربع قرن از آن میگذرد 600 میلیون نفر آسیب دیدند، که تمام ماجرا هم این نیست. در ادامه چند عدد مهم درباره فاجعه را مرور خواهیم کرد.
200هزار کیلومتر مربع، حداقل آلودگی منطقهای این فاجعه بود. تنها در راکتور شماره 4 نیروگاه چرنوبیل حدود 190 تن مواد رادیواکتیو از جمله سزیوم و پلوتونیوم انبار شده بود و بخش قابل توجهی از این مواد پس از انفجار نیروگاه به خارج نشت کرد و در منطقهای به وسعت 200 هزار کیلومتر مربع پخش شد. این منطقه شامل بخش بزرگی از خاک اوکراین، روسیه سفید و روسیه میشود. افزون بر این، مواد رادیواکتیو همراه باد و تودههای ابر در منطقه گستردهای از خاک اروپا پخش شد.
10هزار تا 100 هزار نفر، بازده عددی است که آمار قربانیان فاجعه اتمی چرنوبیل تخمین زده میشود. این آمار از این رو متغیر است که پزشکان هنوز نتوانستهاند تأثیر مواد رادیواکتیو و بیماری یا مرگ افرادی را که در معرض تشعشعات رادیواکتیو قرار داشتند، دقیقا مشخص کنند.
1میلیون نفر توسط مقامات اتحاد جماهیر شوروی برای مهار بحران و پاک سازی مناطق آلوده راهی چرنوبیل شدند. بسیاری از این افراد سربازان جوانی بودند که اطلاعی از خطرات تشعشعات مواد رادیواکتیو نداشتند.
400بار قویتر بودن حادثه چرنوبیل از بمبی که در هیروشیما منفجر شد، برای بسیاری از مردم آن روزگار باورکردنی نبود. با این حال، عمدهترین مشکل چرنوبیل ادامۀ آلودگی رادیو اکتیو منطقه و تاسیسات نیروگاه حتی با گذشت بیش از ربع قرن از وقوع فاجعه است.
30کیلومتری نیروگاه چرنوبیل تا به امروز منطقه ممنوعه و به شدت حفاظت شده است، اما خارج از این محدوده هنوز هم ماده رادیواکتیو سزیوم 137 در بسیاری از مواد غذایی یافت میشود.
و در فاجعه ی فوکوشیما نیزکه طبیعت نقش باز کرد :
خسارتبارترین سانحه طبیعی تاریخ بشر بود!
زلزله فوکوشیما با بزرگی حدود 9 ریشتر بزرگترین زلزله ژاپن از سال 1900 میلادی بود که تمام محاسبات دقیق محققان ژاپنی و دیگر کشورها را دگرگون کرد.
این زلزله در تاریخ 11 مارس 2011 در ساعت 14:46 به وقت محلی در نزدیکی استان سندای در استان میاگی در شمال شرقی ژاپن روی داد. کانون زلزله در ژرفای 25 کیلومتری، در محدوده ای به مساحت حدود 400 در 200 کیلومتر رخ داد. زمان گسیختگی گسل آن 173 ثانیه (نزدیک به سه دقیقه) طول کشید.
این زلزله بر اساس آمار رسمی با 15هزار و 650 کشته ، 6011 مجروح و 3287 ناپدید و تخریب یا آسیب به 125 هزار ساختمان خسارات فروانی بر جای گذاشت.
پس از این زلزله 4.4 میلیون ساختمان با قطع برق و 1.5 میلیون ساختمان با قطع آب مواجه شدند.
این زلزله، یکی از مهمترین رویدادهای مخرب لرزه ای تاکنون در ابتدای سده بیست و یکم در دنیای پیشرفته صنعتی است. وقوع انفجار و تخریب نیروگاه هسته ای فوکوشیمای شماره 1 که در نهایت به سطح خرابی 7 از 7(تخریب کامل) انجامید، مشابه فاجعه هسته ای چرنوبیل بود. آلودگی رادیو اکتیو در محدوده نیروگاه و آسیبهای وارده به محیط زیست و همچنین مشکلات ایجاد شده، مهمترین مساله وابسته به این زلزله بود.
وقوع سونامی خسارتهای زیادی به شهرستانهای ایواته و بخش واکابایاشی وارد کرد، به نحوی که در روزهای اول 9500 نفر در شهر ساحلی مینامی سانریکو مفقود شدند و اجساد حدود بیست درصد از ناپدیدشدگان در ماه بعد از رخداد یافته شده و بعضی نیز همچنان در شمار ناپدیدشدگان باقی ماندند.
این زلزله از نظر ردهبندیهای علمی زلزله شناسی از رده زلزلههای بزرگ(با بزرگی بیش از 8 درجه) است. بخش مهمی از تلفات و خسارتهای این زلزله به وقوع سونامی پس از رویداد اصلی مربوط بود.
ضمنا هم از نظر اندازه و هم رخداد سونامی پس از وقوع زلزله، زمینلرزه فوکوشیما با زمینلرزه 26 دسامبر 2004 سوماترا در شرق اندوزی قابل مقایسه است. در آن زلزله متأسفانه بیش از 300 هزار نفر در اندونزی و کشورهای حوزه اقیانوس هند کشته شدند.
فاجعه فوکوشیما در ژاپن با همه پیشرفتگی این کشور در زمینههای مختلف علم و فناوری، مشکلات بزرگ و دامنهداری ایجاد کرد و همه باید در دیدگاههای قبلی خود با توجه به موارد مختلفی که در زلزله مارس 2011 ژاپن رخ داد، با انجام مطالعات دقیق تجدید نظر کنند.
و اما بد نیست بدانیم که کل آمار کشته شد گان در جنگ جهانی دوم :
مجموع تلفات جنگ جهانی دوم بین 50 تا 70 میلیون نفر بوده است. 80 درصد این رقم را مردم تنها چهار کشور روسیه، چین، آلمان و لهستان تشکیل می دادند. بیش از 50 درصد تلفات از میان غیر نظامیان و اکثریت آنها نیز زنان و کودکان بوده اند.
که البته یک آمار غیر رسمی هم در خصوص کشته های کشور های مختلف از جمله ایران است که دستخوش قحطی و بیماری در بین جنگ جهانی اول و دوم بوده :
در برخی از منابع در این قحطی نزدیک به 50% از جمعیت ایران (9 میلیون) به سبب گرسنگی، سوءتغذیه و قحطی ساختگی از بین رفتند. دولت بریتانیا به دلیل خرید گسترده ( یا توقیف گسترده) غلات و مواد غذایی ( از جمله محصولات اساسی مثل برنج و…) در ایران، وارد نکردن غذا از هندوستان و بینالنهرین، ممانعت از ورود غذا از ایالات متحده و اتخاذ سیاستهای مالی – از جمله نپرداختن درآمدهای نفت به ایران، مسبب مرگ 9 میلیون از مردم ایران شد.
این یعنی حدود نیمی ازملت ایران در آن زمان از بین رفته اند!
که می توان همین تعداد را در کشور های دیگر به شمارش آورد و یا کشتار ارامنه را نیز در نظر گرفت و الی آخر اما هدف ما دادن آمار و ارقام کشته شدگان نیست .
گر این تیر از ترکش رستمی است
نه بر مرده بر زنده باید گریست
با یک جستو جوی ساده در نوع خوراک انسانها بخصوص ایران متوجه میشوید که مواردی چون:روغن پالم یا بنزوات سدیم کمترین سمومی هستند که به سادگی وارد سبد غذایی ما شده اند و اگر باز کمی وقت بگذاریم و مطالعه کنیم می بینم که موارد خطرناکی که باعث مرگ های زود هنگام می شوند کم نیستند و ما دانسته و یا نادانسته از روی ناچاری و یا فقط بخاطر ارزانی از آنها مصرف میکنیم، برنج های وارداتی با نام 1121 و همه وهمه هزار بار بد تر از یک کشتار دست جمعی است و حال مصرف مواد مخدر بخصوص صنعتی را بدان بیفزائیم همچنین داروهای مختلفی که به اشکال گونا گون خطر ناک تشخیص داده شده اند و حتی در جهان مدتها است مصرف نمی شوند در این زمان متوجه میشویم که چه فاجعی است که دامانگیر ملت ایران شده است.در این میان کم نیستند افراد سود جویی که برای کسب درآمد بیشتر هر کاری میکنند حتی مواد سوختی مورد نیاز اتومبیل ها نیز خطر ناک می باشند و یا بعضی شرکت ها ی فروش شبکه ای با عنوان کالاهای مصرفی و مورد نیاز نه تنها چند برابر قیمت بلکه خطرناکترین مواد را از شوینده و لوازم آرایشی گرفته تا قهوه مانند قهوه گانودرما وارد سبد مصرفی مردم میکنند و تنها به سود سرشار این نو فروشها می اندیشند.
انواع سس و حتی گوشت و مرغ چه تولید داخلی و چه وارداتی با سموم مختلفی که برای تولیدشان مصرف شده بیش از آنکه جنبه غذایی داشته باشد یک بمب شیمیایی است و ذره ذره بر سلول های مردم تأثیر می گذارد .
هدف از نوشتن این مقاله ترساندن مردم و ایجاد وحشت نیست بلکه آگاهی رساندن بیشتر است تا در نوع تغذیه و انتخاب خود دقت کنیم هیچ انسانی از نخوردن هات داگ و کالباس یا پنیر پیتزا نمرده و هیچ نوشیدنی گوارا تر از آب نیست وقتی جانمان در خطراست به حد اقل رساندن مصرف بعضی مواد خوراکی غیر ضروری شاید راهی برای فرار از بیماری های خطر ناک چون سرطان و…حتی ناراحتی های پوستی باشد .
دارو های وارداتی حتی خون نیز یک فاجعه دیگر است که ما نمی دانیم تا چه اندازه به جان و مال ما و اطرافیانمان لطمه میزند.
فراموش نکنیم سلامتی ما با توجه به استرس های بالا و فشار های عصبی که متأسفانه بعضی از آنها نیز ثمره مصرف همین نوع تغذیه نا سالم یا دارو ها است میتواند در یک لحظه باعث نابودی خود و یا دیگران شود .
خوشبختانه بیشتر جامعه امروز افرادی باسواد هستند و این که مدام از شبکه های اجتماعی کسب اطلاعات تازه میکنند خودش جای شکر است، اما امید وارم این اطلاعات بخصوص پزشکی را در زندگی بکار ببندید و وقت بیشتری را برای سلامتی خود در نظر بگیرید چرا که در غیر این صورت فاجعه کشتار و نسل کشی ایرانیان در راه است و در آینده نه چندان دور شوربختانه شاهد اتفاقات ناگواری برای خود و عزیزانمان خواهیم بود و در واقع ترور خاموش اصلی در راه است.
به امید دقت و توجه بیشتر شما عزیزان به وضع تغذیه و سلامتی خودتان!
یا حق
جعفر صابری