معماری در ایران
پدرم از پدرش كه پدري داشت بنا و ماهر آموخته بود كه براي گچ وخاك بايد مقدار گچ و خاك به يك اندازه باشد از انجا كه بنائي و ساختمان ساختن در خانواده ما سنت شده من هم كه يك مهندس ساختمان هستم هنوز اين گونه كار مي كنم و به همكارانم هم سفارش مي كنم كه اين كار را بنمايند . چرا كه سالها است ساختمان سازي
اينجا آفريقا است!
اينجا جايست كه بيشترين معادن الماس را در خود جاي داده است اينجا معروف است به سرزمين طلاي سفيد .اينجا آفريقا است ! جاي كه گرچه مردماني سياه چهره دارد اما سروتي ماوراي انديشه در زير پايشان است و اما اي كاش اين سروت نبود و مردم راحت زندگي مي كردن چرا كه همواره براي بيشتر داشتن سروت
اصناف
شايد در يك مقاله نتوان به طور كامل از اصناف و صنف صحبت كرد ولي اگر تا ريخچه ي آن را در جهان و ايران بررسي نماييم بسيار قابل توجه است .در معناي ساده صنف به جمعي مي گويند كه در يك فعاليت مشترك و موازي همكاري دارند و همكار هستند براي نمونه پوشاك توليد مي نمايند و يا مي فروشند.
به جرم راست گفتن
بخواطر اين كه مطن حاضر سياسي نشه و كسي به خودش نگيره همين اول كار ميگم كه اين يك مطن تنز و شوخي است !
همه ي ما دوست داريم حرف راست بشنويم و ميگوايم دروغ گو دشمن خداست . اما وقتي حرف راست ميشنويم اولين كاري كه ميكنيم براي تلافي تصميم مي گيريم .صبر و شكيبايي و قدر داني از اين كه طرف راست شو گفته و خلاصه اين حرفا هم پشيزي نمي ارزه و ميگوايم حالا كه خودت هم قبول داري پس بايد اينطوري تنبي بشي و ال آخر .
آينه دروغ نمي گويد
گاهي وقتها بد نيست انسان به آينه نگاهي بيندازد و خود را در آن ببيند . و بهتر است اين كار را در خلوت انجام دهد . شايد با اين كار به خودش باز گردد و بداند كه چقدر آدم بوده با تمام خصوصيات آدميت .
در تنهايي فرستي پيش مي آيد كه با خود روراست باشيم و قبول كنيم كه كجاها خلاف كرديم . ولي اين يك نعمت است كه هر كس آن را دارد خوشا به حالش و آن كه ندارد …
سميرا
نفس عميقي كشيد و از داخل به بيرون ساختمان نگاه كرد درست همان جااي كه براي اولين بار در سال 1384 سميرا از آن در وارد ساختمان شد و ناخواسته در همان برخورد اول وي را فريفته خود نمود .
خدايا ما فقط شاكريم
پس از حدود چهل روز وقفه در چاپ هفته نامه همسر در پي ارسال ايميل ها و تماسهاي تلفني شما با مدير مجله برآن شديم تا مجددا” از روند جريان موسسه و مجله همسر شما را آگاه سازيم .
بهار در زمستان
چي بگم ، كه اگه نگم بهتره .اين روز آ كسي به كسي گل نمي ده .آدما در گير كاراي
چمين
چمين فقط يك نام نيست . چمين يك سند است .سندي از برگ تاريخ براي انسانها. چمين را نمي شود نگاه داشت و چون يك بناي تاريخي به معرض نمايش گذارد .چمين مظلوميت يك قوم نيست بلكه واقعيت
بنام خداوند بخشنده مهربان
كي ميگه جهمدم هست!
وقتي صحبت از انقلاب به ميان مي آيد خيلي ها نفس عميقي مي كشند و كويي حق وحقوقشان پرداخت نشده سري تكان مي دهند و با پوذ خند مي گويند:چي فكر مي كرديم و چي شد!
نيمه پنهان علي اشرف درويشي
براستي كدام نويسنده و ايراني كتاب خوان هست كه با قلم استاد علي اشرف درويشي آشنا نباشد .كدام محقق و فرهنگ شناس بدون استفاده از تحقيقات ايشان مجموعه خود را تكميل كرده و يادي از اين استاد ننموده است .
فرياد بي صدا
با نام خداي رحمان و رحيم
روز يكشنبه پنجم بهمن ماه سال جاري تعدادي به دفتر موسسه آشتي و هفته نامه همسر وارد و بعد از توهين و ضرب و شتم كاركنان و هنرجويان كليه وسايل و امكانات موجود در اين مركز آموزشي و مطبوعاتي را تخريب و تخليه نمودن و تمام امكانات و آرشيو اين مركز را به جاي نا معلومي انتقال دادند .
اشك مرد
تابستانهاي گرم سالهاي دور براي آنكه طعم زندگي مردانه را بچشم كار مي كردم و در ميان شغلهاي مختلف كارهاي به اصطلاح مردانه تر و يدي را بيشتر ترجيح ميدادم ، كارهايي مثل قلب زني ،پاكت زني ، خياطي صنعتي، تريكو بافي ،تعويض رو غني . من هم مثل خيلي از
قسمت چهارم خدابس
قسمت سوم خدابس
قسمت دوم خدابس
قسمت اول فیلم نامه خدابس
امروز براي رضاي خدا چه كردي ؟
آيا تا كنون به چشمان نيازمند يك كودك توجه كرده ايد . آيا ناله هاي يك زن را درلحظه نياز به كمك شنيده ايد
بيست دقيقه براي آن است كه كمي به فكر فرو رويم و به جهاني بينديشيم كه پس از اين حيات تجربه خواهيم كرد .با اين كار نه تنها ارزش زيستن بلكه ارزش بودن را بيش از گذشته خواهيم دانست ، و به تمام موجودات اطرافمان از دريچه بهتري مي نگريم .
زمان براي زيستن بسيار كوتاه است اما آن قدر هست كه از آن لذّت فراواني ببريم بشرط آنكه زيستن با انديشه همراه باشد.
منافع اين مجموع براي امور بشر دوستانه از طرف موسسه آشتي در نظر گرفته شده ، كودكان و زنان قربانيان واقعي خشونتهاي بشري هستند و ما براي آنها تلاش مي نماييم و براي محيط زيستمان براي دهكده اي كوچكي كه همه ي ما در آن زندگي مي نماييم .
جعفر صابري بنيان گزار موسسه آشتي است اين موسسه ابتدا در ايران و سپس در كشور هاي ديگري چون افغانستان ، تاجيكستان، عراق ، كردستان عراق ، پاكستان ،عمان و رماني به خدمات بشر دوستانه توجه دارد .
بيشترين خدمات اين موسسه از راه فرهنگي و هنري است ، اين موسسه غير دولتي و مردمي است . برگزاري نمايشگاه ،كنسرت ،جشنواره ، سمينار و ساخت و توليد فيلم هاي سينمايي، اجراء تاتر و يا باله ، چاپ كتاب و مجلات آموزنده و..
آشتي به زبان فارسي باستان به معناي صلح و دوستي است . اين موسسه خدمات خود را در بخش درماني ،فرهنگي ،مسكن، آموزش و بطور كلي ياري رساني معطوف مي دارد.
اعضاء اين موسسه سربازان آشتي ناميده مي شوند و بدون توجه به رنگ ، نژاد ، دين و حتي مليت به انسانها و محيط زيست آنها مي انديشند و در هر جايي كه باشند به اهداف گفته شده كمك مي نمايند .
به ما بپيونديد و از همين امروز با ما باشيد. و شعار ما را تكرار نماييد .
ما به خدا ايمان داريم و براي خدا هر كاري مي نماييم .
سرباز آشتي
معلم را به خانه ببريد
يادش به خير، در زمان تحصيل، يك بار تنبيه شدم، حتي مادرم به مدرسه خواسته شد. ناظم مدرسه ميگفت: بگو از كي گرفتي تا نمره انظباتت را كم نكنم! علي رغم تمام تهديد ها دلم نيامد دوستم را معرفي كنم .
سرمقاله 163
دوستي براي درد دل ميگفت : تصميم به ازدواج نداشتم چون احساس ميكردم خيلي زود است و بيشتر به فكر پول درآوردن بودم ولي وقتي با همسرم آشنا شدم ديدم دختر پر كار و مسئوليت پذيري است براي همين تصميم گرفتم راجب به ازدواج تجديد نظر كنم آستينها را بالا زدم و ازدواج كرديم خيلي
جايگاه فرهنگ و هنر در ايران
دوستي داشتم كه بيست سال پيش از كار دولتي كناره گرفت وبراي تحصيل دخترانش راهي يكي از كشورهاي اروپايي شد. وي پس از مدتي اقامت به همراه خانواده، تصميم گرفت شغلي را براي خود راه
چطوري خوبي
معمولا نامه هاي دوستانه و غير اداري اين گونه شورو ميشود.
پس از عرض سلام اميدوارم حالت خوب باشد و هيچ گونه ملالي نداشته باشيد و اگر از حال اين جانب خواسته باشيد بحمدالله ..خوبيم و ملالي نيست جز دوري شما كه آن هم اميد وارم بزودي بر طرف شود .و…
خا نهي پدري
اشك تو چشماي هر دوشون جمع شده بود و با هم ميگفتن يعني نميشه ما از هم جدا نشيم .
گوشي را برداشتم و به پدر هر دوشان زنگ زدم .
حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال نكنيم!
دوستي دارم كه سالهاست او را خوب مي شناسم مرد بزرگواروانسان شريفي است. چندي پيش براي عيد ديدني به دفترمجله آمد وبعد ازاحوال پرسي هاي دوستانه سرگله را بازكرد كه: آقا شما كه ازارباب
كلبه عمو تام
سالها پيش وقتي كتاب كلبه عمو تام نوشته هاريت پيچر ستو نويسنده قرن نوزدهم كه يك معلم ساده درنيواينگلند يكي از ايالات شمال شرقي آمريكا به چاپ رسيد هيچ كس فكر نمي كرد كه اين بانوي متولد
فيلمي براي تمام سالها
چندي پيش چون سالهاي گذشته شب چله بود و به رسم هشت هزار ساله ايرانيان باستان خانواده هاي ايراني گرد يك ديگر نشستند ، و ضمن خوردن هندوانه و گرفتن فال حافظ فيلم هم ديدن .
زن در غرب
چهره زن در جهان امروز تفاوتي با زن ديروز ندارد ، حتي آزادي و راحتي زن امروز هم نميتواند غبار ظلمي كه در حق زن ميشود را بزدايد .
اگر آزادي و راحتي به پوشيدن لباسهاي كوتاه و راحت باشد .اگر حضور در جمع مشاغل مردانه باشد . و اگر راحتي در انتخاب همسر و يا عشق باشد بايد گفت غرب مهد آزادي براي زن است .
شهر بياذان
در محله رازي، خيابان كارگر جنوبي پاركي تاسيس شده است با همين نام (پارك رازي). سالها پيش محلهاي به نام جمشيد و قله درمكان كنوني پارك قرار داشت كه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي اين محله بد نام تبديل به پارك شد و از آنجا ديگر اثري باقي نمانده است. اما در آن محله مسجدي بود، بزرگواري
159
روابط آدمها و دوست داشتن يكديگر در غرب گاهي وقتها آنقدر امروزي ميشود كه براي ما شرقيها سوال پيش ميآيد كه آيا اينگونه روابط درست است يا نه با هم قسمتي از آن را مرور ميكنيم :
مردي حدوداً سي و پنج