سخنرانی:آقای دکتر جعفر صابری
بنیانگذار بنیاد مشاوران دانش بنیان آشتی
سلام
از اینکه توفیق دیدار نسیب من شده تا یک بار دیگر دوستان عزیز قدیمی را ملاقات نمایم و همچنین یاران محربانی که قبول زحمت نموده اند و در این جلسه شرف حضور دارند را زیارت کنم به خودم می بالم ، و امید وارم پایان این جلسه سراسر عشق و محبت خروجی بسیار عالی برای هر یک از ما به همراه داشته باشد.
کتاب آتوسا را که مینوشتم
احساس میکردم خیلی از تجاربم را دارم در اخیتار افراد قرارمیدهم وامید وار بودم که بتواند راه گشای ایشان باشد چرا که در این کتاب من چند مقاله نوشته بودم که هر کدام چراغ راهی باشد برای موفقیت بیشتر .
زکات علم نشر آن است
ولذا بعد از فروش بیش از هزار نسخه از آن که به صورت جزوه و نه کتاب مجوز گرفته شده از طرف ارشاد تهیه شده بود ، تصمیم گرفتم که آن را به صورت رایگان نیز در اختیار دوستان قرار
بدهم و در شبکه های اجتماعی برای عزیران ارسال میکردم، معذالک باز تصمیم به چاپ آن گرفتم واین بار گفتم مجوز چاپ بگیرم از آنجایی که بیشتر نوشته های من باید قلم سانسور بر رویش بخورد حدود دوصفحه از آن باید سانسور میشد که البته مهم هم نبود به اصل مطلب لطمه نخورد!
بعد از مجموع مقالات آتوسا مجموع مقالات دیگری را شروع به نوشتن کردم که با نام کاساندا آماده چاپ است ولی مقالات اش مدتی است در سایت من می باشد و قابل دسترسی به صورت رایگان است!
حالا چرا آتوسا و یا چرا کاساندا آتوسا به معنای قدرت و موفقیت است و نام دختر کورش کبیر می باشد و من برخلاف پیشنهاد دوستان که میگفتن اسم این کتاب را سرنوشت من یا نام مقاله اول آن کتاب یعنی بیداری از بیداری بگذار، تصمیم گرفتم آتوسا یا موفقیت و پیروزی بگذارم .
و اما کاسندا نیز همسر کوروش است زنی که بیست وهشت کشور ا در کنار کورش رهبری می کرد، خیلی دوست داشتم نام این کتاب را نیز نام اولین مقاله آن یعنی( قورباقت را بساز) بزارم ولی چون به شدت شبیه نام کتابی به نام قورباقت را قورت بده بود ترجیح دادم که این کار را نکنم حالا مشغول نوشتن مجموعه مقالات بعدی هستم و زین پس تصمیم دارم که نام هر مجموع که آماده برای چاپ میشود را نام یک از زنان تاریخ باستان ایران زمین این سرزمین مادری بگذارم ، چرا که ما را زنان به دنیا می آورند و زنان و مادران نقش کلیدی در رشد شخصیت و توانمندی ما دارند زن از زاده شدن می گوید و لایق احترام فراوانی می باشند. به افتخار زنان و مادران می ایستیم و کف مرتبی میزنیم.
و اما در کتاب آتوسا مقاله ای دارم با عنوان مبدل که اگر بخواهیم ساد تر، این مقاله را در چند جمله بیان کنیم مبدل همان کاتالیزور است باز هم ساد تر بگویم اگر شما وارد یک ساختمان ده طبقه بشوید و قرارباشد بروید طبقه هشتم اولین جای که دنبالش میگردید آسانسور است و این طبیعی می باشد .
نه فقط در ایران بلکه در همجای دنیا این طور است .
اما قبول کنید فقط ما ایرانیان هستیم که مطالب واتساپ یا تلگرام را چند خط میخوانید و می دانیم چی گفته ! اساساً ما ایرانیان همه چیز را میدانیم هرکدام از ما علامه دهر هستیم و در تمام زمینه ها صاحب نظر هستیم و ساعت ها میتوانیم در خصوص یک موضوع کاملاً تخصصی صحبت کنیم !
من مقاله ای دارم با عنوان 99 یعنی ما هیچ کدام حتی 99 هم نیستم ماشاالله همه صد در صد هستیم و هر شغل و سمتی که به ما پیشنهاد کنند با کمال میل می پذیریم .
اما داستان مبدل یا آسانسور یعنی من اینجا درخدمت شما به عنوان آسانسور هستم !
یک نفر دانش پژوه میرود از یک یا چند استاد مطالبی را در طول یک دوره مشخص فرا میگیرد و یا کتاب و مقالاتی را میخواند که به تجربه اش افزوده شود و اگر برای نمونه به او بگوئیم این کتاب که خواندی در خصوص چیست ؟ در یک خط توضیح بده ؟ می گوید در باره نحوه درست تجارت و صادرات!
حالا ما همان کتاب هستیم و یا کتابها و مقالات . در خدمت شما مبدلی که شما می توانید با استفاده درست از آن به طبقات بالاتشریف ببرید و موفقیت بیشتری داشته باشید ،به افتخار خودتان که ما را قابل دانستید و تشریف آوردید تا از تجارب یک دیگر بهرمند شویم .
مادر من همیشه با همان سادگی خود میگوید:
دانا همی دانه همی پرسه
نادان نه میدانه نه میپرسه
ما چقدر دانا هستیم ؟
ما چقدر میدانیم ؟
صادقانه و در خلوت خود بیندیشم چقدر تا حالا اشتباه داشتیم و با نگاه به گزشته زندگی خود گفتم ای کاش این کار را نمی کردم و یا ای کاش مشورت میکردم و ای کاش !
افسوس نخوریم و مثل یک قمارباز واقعی بگویم به جهنم .
آخرین زیان پانصد میلیونی که دادم دوستی گفت:
دادش سرباشه کلاه بسیار است خودت بدست آوردی پس نگران نباش باز هم بدست می آوری!
دل گرمی داد، چقدر خوبه که آدم گاهی رفیقی کنارش باشه که در سختی ها و شکست ها دلگرمیش بدهد به افتخار آنهای که رفیق های با حال دارند و یا انشاالله رفیق بدرد بخور گیرشون بیاد.
دکتر احمد حلت دوست و نازنین رفیق و همکار گرامی من چند سال پیش گفت : دکتر تمام شمارهای گوشیت را پاک کن و در انتظار باش ببین کی سراقت رو برای خودت میگیره و یادی از تو میکنه!
نمی خوام بگم که وقتی دوستی تماس میگیره و از من کمک یا سوالی داره ناراحت میشم شما هم ناراحت نشید رو به خدا بگین خدارا شکر که من صاحب نظر و تجربه هستم و الهی صد هزار مرتبه شکر که من قابل هستم.
دیدید وقتی در خیابان کسی از شما آدرسی می پرسه و شما میدانید چه حس خوب به شما دست میدهد .
همین چند وقت پیش من در خیابانی چشمم به بیمارستانی افتاد که نامش در ذهنم ماند و بعد از بیست روز دیگر در اتوبان ماشینی را دیدم که ایستاده و آدرس میگیرد درست آدرس همان بیمارستان را میخواست و من به او گفتم که باید از چه مسیری برود و او رفت!
چقدر سخته گاهی وقت ها ما در خانواده و دوستان میخواهیم نظرمان را که نظر کارشناسی و کار بلدی و برخواسته از سالها تجربه است را به فردی بدهیم اما او نمی پذیرند، بخصوص فرزندان و یا همسرمان درست همان ها که ما بشدت نگرانشان هستیم و عاشقانه دوستشان داریم!چقدر این لحظه برای فرد فرد ما درد ناک است ولی میدانم که نمی توانیم کاری کنیم آنها به ما میخندند و در دلشان می گویند او نمی فهمد.
مقاله ای با نام نزدیک بین_ نوشته ام که در همین خصوص است!
بگذریم، این ها همان حرفهایی است که در خلوت به خودمان می گویم و افسوس میخوریم البته گاهی وقتها به دوستی میگوئیم . که من دوستانه توصیه میکنم به هیچ عزیزی از زندگیتان نگویید چرا که به قول دوستان افغانی :
هر عزیزی عزیزی دارد!
البته مشاور و مشاوره امری الاحده است.
داستان زیبای هست که میگوید روزی شکارچی پرنده زیبای کوچکی را شکار میکند . پرنده به زبان می آید و میگوید اگر مرا رها کنی سه پند به تو خواهم آموخت که زندگیت را متحول میسازد.
شکارچی می پذیرد و او را رها میکند .
پرنده میرود و روی شاخه ای دور از دست شکار چی مینشیند و میگوید هرگز حسرت چیزی را که از دست داده ای نخور! و اما بدان که من در شک خود گوهری گرانبها داشتم که پنج برار وزنم بود .
شکارچی ناله کنان فریاد میزند که نه!
و بعد میگوید پند سوم چیست؟
پرنده بال میشکد و میرود و در همان حال میگوید مگر پند اول را فهمیدی که پند سوم را بگویم !
آخه پدر جان چطور یک پرنده با آن کوچکی گوهری بیش از پنج برا بر خود را در شکم دارد !
خدا وکیلی چقدر مال باختیم و از همه بالاتر زمان زندگیمان را در شنیدن ماملاتی که همش خند دار است از دست داده ایم .
برای نمونه :
ده بی پول کش (دلار) موجود هست بیست در صدر زیر تابلو بورس!
جداً خنده دار نیست !
یا صد هزار تن آهن ضایعات هست تو انبار موجود حق بورکری هم سی درصد میدهند !
یا بیست هزار تا سوناتا سفر مدل 2008 تا 2012 موجود تقاطر با ملک منطقه یک و دو!
برادر من عزیز من اگه من بیست هزار تا ماشین خارجی وارد این مملکت کردم خودم میدانم چطور بفروشم و لازم نیست شما خودت را به زحمت بیندازید که هزار تا هزار تا برام بفروشید!
چقدر پول نهار و شام و میوه دادی که تو دفترکار شما این قرارداد بسته شه چند درصد از این قرارداد ها به نتیجه رسیده ؟
چقدر پول موبایل و یا تلفن و یا آژانس دادید رفتید تواین جلسه ها نشستید و پیش خودتان درصد بروکری خودتان را محاصبه کردید .
چقدر معامله ها بدلیل عدم رضایت واسته ها به هم خورده و بعد معلوم شده خریدار واقعی با فروشنده رفتن یه گوشه با خودشون راحت معامله کردن و هیچی هم گیر شما یا ما نیامده ؟
من میگم :
هر چیزی از نازکی پاره میشه الا حق بروکری که از کلفتی !
یادمان باشد اگر فرزند ما و یا همسرمان به ما می گوید تونمی فهمی یه جاهای هم پر بی راه
نمی گویند!
هیچ چیزی راحت بدست نمی آید اگر راحت به دست بیاد راحت از دست خواهد رفت .بیشتر از هر کسی این را شما میدانید !
شخصی با من تماس میگیرد میگوید دکتر میشه یک مدرک برای من در رشته مدیریت بازگانی درست کنی ؟
میگم بله به نظر من با توجه به تجربه و سوابق کاری شما این کار امکان پذیر است و مدرک معادل را میتوانیم بعد از بررسی مدارک شغلی و تجربی شما در اختیارتان قرار دهیم .
میگه: فکر میکنید چه مدرکی شامل حال من میشه ؟
میگم: هر ده سال یک مقطع شاید لیسانس و یا فوفق لیسانس ، البته شما از نظر ما دکتر هستید!
میگه: نه این که لطف شماست هزینه در رفته من میتونم ادامه تحصیل هم بدهم تا مقطع دکترا؟ یا اگه بشه همون مدرک دکترا را هم بدین خوبه ! بشرطی این که وزارت علوم هم تائید کند!
من چی دارم به این بزرگوار بگم ! جز اینکه با لبخند بگم چشم در خدمتتان هستم .
اولین موضوعی که مرا رنج میدهد این است که این دوست عزیز رسماً یه جورای مدرک خود من را هم زیر سوال میبره و من می مانم که نکنه خود ایشان فکر میکند من مدرکم را رفتم خریدم !
طرف میرود مکه حج واجب هفت بار صفا و ومرومیرو رمل جمرات میکند و خلاصه سه روز گرمای صحرای عرفه و شب مشعر را میگزراند تاز می شود حاجی یک دیگه هم میره سفر تفریحی و بهش میگن حاجی !
خال محبوبان سیاه و دانه فلفل سیاه
هر دو جان سوزند اما این کجا و آن کجا
مردم دریا کنارو مردم درواز قار
هردو عریانند اما این کجا و آن کجا
به افتخار خودتان که خیل با حال هستید.
یه روز ی من کیف میکردم بهم بگن حاجی زمان جنگ بود و جبهه و بعد دیدم آقای مهندس بیشتر حال میده یه وقت دیدم هرچی عمله هست بهش میگن مهندس! ذوق میکردم بهم میگن دکتر حالا برام فرقی نمی کنه چی صدام میکنند گاهی وقتها سر چهارراه رو موتورم نشستم یک داد میزنه: داداش موتوری برو کنار بزار برم.
بهش میگم :عزیزم چراغ قرمزه توهم که پیک موتوری هستی جانت در خطره نکن کجا با این عجله؟
میگه :بابا ول کن بزار بمیرم بلکه خانوادم دیه ام را بگیرن! من بدبخت مهندسی شیمی دارم شدم پیک موتوری!
به افتخار هرچی پیک موتوری ، چرا که زیر این گرما و یا توی سرما برای بدست آوردن یک لقمه نان حلال تلاش میکنند .
نان حلال همان چیزی که عرض کردم بدون زحمت بدست نمیا ید. شعور و دانش ، بینش و آموزش میخواهد .
استیو جا و بیلگست و خیلیهای دیگر دانشگاه را ول کردن و رفتن پی کسب و کار در میان شما عزیزان کم نیستن افراد و مدیران لایقی که شاید تحصیلات دانشگاهی ندارند اما به واقع در جامعه میدرخشند .
به افتخار خودتان
راستی تا حالا فکر کردید چرا بیشتر تحصیل کرده ها کارمند میشند و کار فرماه کمتر رفتن دنبال تحصیل؟
همه ی ما جاش برسه میگیم می دانیم و می توانیم اما اگر کمی منطقی باشیم باید بپذیریم که ما همه چیز را نمیدانم .
آیا میدانستید گاهی زیاد دانستن خودش علت عقب ماندن از دیگران و عدم پیشرفت میشود؟
بوعلی سینا در یک جمله می گوید که:
همی دانستم که هیچ نمی دانم .
یا
دل گر چه در این بادیه بسیار شتافت
یک موی ندانست ولی موی شکافت
اندر دل من هزار خورشید بتافت
آخر به کمال ذره ای راه نیافت
بله گرفتار مسائل حقوقی میشیم، نمیدانیم چرا زمین میخریم خانه میخریم و یا معامله ساده ماشین میکنیم نمیدانیم چی مینویسم میگیم خوب این قرارداد چاپی بود چرا در داد گاهای ما بیش از 17 میلیون پرونده هست اگه شما نیستید پس کی هست بالا خره فرزند برادر دوست فامیل شما هم گیر یکی از این پروندها هستند به نوعی شما اسیر شدید برادر شما گیر کرده زن و بچش از شما توقع داره پسر شما زن گرفته نه دخترت شوهر کرده حالا مهریه گیرش انداخته و یا پسره دخترت را میزنه و …هزاران موضوع این شکلی!
جنس تولید کردید با خون دل قرض و قوله نمودید چک تان برگشت خورده و ماندید طلب کار آمد سراقتان حقش و میخواد آن بدبخت هم که گناه نکرده اگه مالشو به تونمی داد امروز سه برابر می فروخت و خلاصه اینجاست که باید بشینی یه گوشه در خلوت بگی عجب اشتباهی کردم کجای کارم غلط بود ؟
پول داری زیاد هم داری اما جرعت ریسک نداری! بردی گذاشتی بانک میدونی داری چندرغاز میگیری و باید سود بانکی سی درصدی بدی اما میترسی که دست به پولت بزنی و میگی چه کار کنم! آپارتمان خریدی و دادی اجاره پول پیشش را ماندی چکار کنی ماشین میخری یه درد سر داره بانک میزاری ارزشی نداره میخوای اجاره بگیری طرف بعد از سه ما اجاره نداره بده! ماهی سه یا چهار میلیون کم نیست در نمیاورد! خودت مستاجری کرایه خانه و دفتر کارت را در نمیاوری !
حقوق کارمندات را دیر به دیر میدی اصلا میدونی حقوق کار مندان چیه ؟ تا حالا گذرت به اداره بیمه افتاده ؟
آیا میدانید که در سال 16 ماه حقوق باید بدی اما 12 ماه حساب میشود؟ و از طرفی هم درست نیست که حق کار گر و کار مند بندی خدا را ندهید ، چرا که اون برای تو داره تلاش میکند و اگر برایش کم بگذاری بدون شک برات کم میزاره !
چقدر از قوانین کار و تامین اجتماعی مطلع هستیید .
یادتان هست که همین چند سال پیش بود با کمتر از یک میلیون تومان هفت روز ترکیه کنار دریا نهار شام و صبحانه نوشیدنی هتل پرواز ترک کیش !حالا چی؟ میدونید کف این سفر شد بین چهار تا پنج میلیون تومان این یعنی واقعیت اقتصادی کشور ما!
یادتون هست با کمتر از دویست میلیون تومان شما میتوانسیتد صاحب یک خانه و اقامت کشور ترکیه بشوید . آن هم به صورت اقساد ! حالا چی ؟
تا حالا شده به این فکر کنید که کسب و کاری در خارج از کشور حداقل همین کشورهای همسایه مثل ترکیه، ارمنستان، آذربایجان ،عمان و یا دبی داشته باشید .
تا حالا به تاجیکستان که فارسی زبان هم هستن فکر کرید یا سفر داشته اید؟
اندیشده اید که می توانید آینده خود تان را خودتان رغم بزنید و نگذارید دیگران برایتان تصمیم بگیرند ؟
و به نوعی نقشه راه داشته باشید وصبح که بیدار میشید بدونید قرار است امروز چه بکنید و فردا هم چه و بلاخره تا آخر سال چه برنامه ریزی برای خودتان کرده اید ؟
البته به شرط آنکه مشورت و دانشی در کار باشد و بینشی !
در همین خصوص من جمله ای دارم که می گویم:
اول صعود نظری بعد صعود عملی!
و در خصوص همایت نیز میگویم :
بدون همایت یعنی حماقت!
شما برنامه کار و بهتر بگم نقشه راه را نوشته اید؟ طوری که هر لحظه اراده کنید بتوانید جای خودتان را در آن بیابید؟
نگران تولید و فروش محصولاتتان هستید ؟و یا مشغول ساخت و ساز و یا حتی فعالیت اقتصادی دارید ؟ می خواهید وام بگیرد و یا شریک انتخاب کند نظرتان با جذب سرمایه چیست ؟
درود بر شما این درسته !
به افتخار خودتان
چرا به فکر خودتان نیستید ؟ میخواین بزارید برای وارث! که بگه کم گذاشت اگه این را میخواهید خودتان میدانید!
نمیگم به فکر آینده فرزند و همسر و یا اطرافیانتان نباشید میگم شما به دنیا آمد ه اید که زندگی کنید تلاش میکند که زندگی کنید نه جمع کنید.
دوستی با من تماس گرفت و از من خواست تا قیمت عطر های تولیدی من را بداند گفتم بین 1200000 تا سه میلیون تومان البته 400 تا 500 هم داریم معمولی است!
گفت: چقدر زیاد! بعد تماس مگیرم و قطع کرد من میگم خدمت شما فقط سیصد تا پانصد هزار تومان هزینه رفت و آمدو طراحی جلد یک شیشه عطر می شود .
این آدم این کاره نبود !
کارخانه رویز رویز و یا رولکس یا فرتکس تولید انبوه ندارد اما تبلیغات دارد ، ولی تولید محدود است.ُ افرادی که برای خودشان هزینه میکنند . قرار نیست شما برای خودتان رویز رویز بخرید اما چه اشکال دارد یک عطر دو یا سه میلیونی برای خود یا دوست عزیزتان بخرید و به او هدیه دهید ؟
جمله ای از والت دیزنی ،کاریکاتوریست انیماتور، صداپیشه ،تهیه کننده و کار آفرین آمریکایی هست که می گوید :هرچی بیشتر خودتان را دوست داشته باشید کمتر شبیه دیگران می شوید و این امر است که شمارا منحصر به فرد می کند.
دوستی من را برده ساندویجی و میگه دکتر فلافلاش حرف نداره!
دقت کنید حتی حاضر نیست من انتخاب دیگری جز فلا فل داشته باشم!
این آدم میخواهد با زندگیش چه کند؟ ماشین شاسی بلند نیم میلیاردی سوار میشه اما ته سیگارش را از پنجره بیرون میندازه ! به نظر شما این آدم به شما حق بلوکری میدهد ؟
خیلی ها یک کارت ویزیت برای خودشان درست نمی کنند که آخر قیمتش دویست هزار تومان است و میگه شماره تلفن من 0936! نه اینکه خط اعتباری بد باشه اما برای کسی که کار اقتصادی میکنه باید یک چیزهای اهمیت داشته باشه .
ماشین خیلی مهمه خانه مهمتر و لی ظاهر از همه مهمتراست !چقدر به ظاهر خودتان میرسید .
دوستی صاحب بهترین برند چرم کشور است روزی به او گفتم شما حداقل یک کیف چرمی از کار های خودتان دست تان بگیرد !
بد نیست یاد بگیرم اگر جای رفتیم حداقل یک خودکار از مجموعه خود به میزبان هدیه دهیم و این نشان شخصیت ما است که برای این ملاقات ارزش قائل بوده ایم … میز بان نیز به مهمان هدیه بدهد تا یادش باشد که با کی در کجا و به چه منظوری ملاقات داشته حتی اگر مهمان وظیفه خود را درست انجام نداده باشد!
در یک ا ز پلانهای فیلم جدای نادر از سیمین ،بازیگر زن میگوید اون که نمیداند تو پسرش هستی و مرد میگوید من که می دانم او پدرم هست!
چرا ساعت و انگشتر و یا لباس بدلی ! خودت که میدانی این بدل است !یک درصد فکر کن طرف مقابل خودش این کاره باشد چی فکر میکنه وقتی تو میخوای بهش بفهمونی که ساعتت اصل !
من میخواهم بگویم:
در دنیای مجازی باش اما واقعی باش
کم باش اما واقعی با ش
با فالور های دروغکی زندگی نکن
در بازار کسب و کار حرفی بزن که بتوانی اجرایش کنی
چیزی را بنویس که پاش وایسی
و مطلبی را که امضا میکنی از ته اش مطلع باش.
وگرنه مشورت کن
نترس !
یه چیزای هست که بهش میکن اتکت در واقع این واژه فرانسوی است ، بد نیست بدانیم خیلی چیز ها را در بر می گیرد از نشستن تا حرف زدن و بطور کلی کسب و کار را در بر میگیرد !
خیلی ها میگن ما میدانیم ولی نمیدانند که روش درست کسب و کار در دنیای امروز خیلی تغییر کرده و ایشا ن اصرار دارند که به همان روش های گذشته کار کنند .
چرا بعضی ها کم تر کار میکنند ولی بیشتر در میاورند و برعکس خیلی ها هم بیشتر سرمایه میگذارند و هم بیشتر تلاش میکنند اما کمتر سود میکنند ؟
چقدر با واژه فرد حقیقی و یا حقوقی آشنا هستیم و تفاوت این دو را چقدر میدانیم؟
چقدر از بار جایگاه قانونی این دو مطلع هستیم ؟
با واژه ورشکستگی رو برو شده اید؟
طرف میره یک ماشینی میخره بالای یک میلیارد داره، مفت چنگش! آن هم ماشینی که خارج از ایران یک دهم همین قیمت را داره، میگی چرا میخری ؟میگه جلو چشم مردم بد است باید داشته باشم و بعد همین کارخانه دار و یا صاحب بیزنس ،چکش برمیگرده ،میندازنش زندان و با همه داشته هایش دربدر دنبال یک مغازه دار یا کاسب هستند که بیاد ضامنش بشه یک کارمند دولت می تواند صاحب یک کار خانه چند میلیاردی را از رسوایی نجات بدهد!
میدانید اگه یک مغازه سه در چهار ته شهریار داشته باشید که پای مرغ بفروشید میتواند ضمانت یک کار خانه دار و مزرع دار را بنمائید اما خود این شخص نمی تواند سند کار خانه و یا کار گاه اش را ضمانت بگذارد!
میدانستید اگر با یک شرکت قرارداد ببندید و بعد معلوم شود این شرکت ورشکسته شده و طلب شما ده میلیارد باشد نمی توانید از آنها بگیرد چون سرمایه ثبتی آنها فقط یک صد هزار توان است!
دانستن همین چیز های کوچک و بی ارزش گاهی میلیارد ها شمارا نجات میدهد !
دکتر پرویز غریب پور دوست نازنینم در سالها پیش مسئول روابط عمومی فرهنگسرای بهمن شده بود من با او ملاقات کردم و ابتدا اسم کامل و بعد شماره تماس و بعد آدرس مرا و بعد از جایی که آمده بودم را پرسید و در دفترش نوشت !
چون آدم محققی بودم و یا بهتر بگم هستم از ایشان سئوال کردم : شما که اسم من را میدانستید و اطلاع داشتید از کجا آمده ام چرا این قدر دقیق پرسیدید و نوشتید !
گفت من نام شمارا میدانستم و معرفی نامه شمارا هم دیدم اما بد نیست بدانید بیشتر آدمها در جلسه اول ودوم تا 95 درصد راست حرف میزنند و از جلسه دوم به بعد میروند در پی ظاهر سازی و اگر در همان جلسه اول سوال کردی خانه و محل کارش و شماره تماسش چیست او درستش رابه تو می گوید و در غیراین صورت اگر حتی یک درصد با او به مشکل خوردی هیچ آدرس و ردی از خود برایت نمیگذارد و در نتیجه تو باید بدوی دنبالش تا ببینی درست بود یا نه!پس همان جلسه اول یه بیوگرافی کامل تست شخصیت ورفتاری از طرف مقابل برای خودت داشته باش.
خیلی ها نیروی انسای استخدام میکنند، البته بجز آنهایی که فقط منشی استخدام میکنند! وقتی کسی میخواهد کار مند استخدام کند باید رفتار شناسی بداند و تجربه این را داشته باشد که چه برخوردی در جلسه اول باعث ماندگاری و حرف شنوایی آن نیرو میشود !
این یک علم و دانش است و به هیچ عنوان تجربی محض نیست !
دانستنی های حقوقی شاید برای شما مهم نباشد اما در اندک زمانی متوجه میشوید که زندگی تان را متحول میسازد .ارتباط با آدم ها و تیپ شناسی و زبان بادی لنگویج یک علم است !
اطلاعات فرد را حتماً جای سیو کنید و قرارملاقات ها را برای خودتان بنویسید و صورت جلسه داشته باشید و بدانید همین صورت جلسه های ساده می شود نقشه راه و روش کار، و بسیار مهم است.
وای از آدمهای که می گویند یادمان می ماند و در جلسه هیچ یادداشتی برمی دارند !
من میگویم :
ارزش هر نوشته کم رنگی از هر ذهن پور رنگی بیشتر است!
طرف می آید و ساعتی هم مینشیند از هر دری صحبت می کند و میرود ما توقع داریم اتفاقی بیفتتد ! قرار است با برخورد مان با این فرد صاحب ثروت شویم !
شما فکر میکنید قرار های در منزل ویا کافی شاپ یا قهوه خانه نتیجه بخش خواهد بود! چند درصد نتیجه گرفته اید ؟
فکر میکنید چند درصد از قرارهای ملاقات در ساعت های غیر متعارف نتیجه بخش خواهد بود ؟
خیلی وقت کم داریم !
چه برای زندگی کردن و چه برای کسب درامد بیشتر !
همه شما میدانید بدن انسان یک سیستم خداداد دارد که خودکارعمل میکند و برای نمونه کافی در بیست و هشت روز عادت کنید که ساعت شش بیدارشوید و یا ورزش کنید یا نماز اول وقت بخوانید تمام! فقط کافیست در این مدت مراعات کنید دیگر بدن عادت میکند و بخصوص عادت کنید که ورزش را در هر شرایطی داشته باشید و دنبال کنید من که میگم ورزش فقط ورزش باستانی حسابی آدم را درست میکند.
از فرصت ها باید استفاده کرد و زمان را باید مدیرت کرد، بدون شک اگر کمی با دقت به موضوعات اطرافمان توجه کنیم متوجه میشویم که چه فرصت های را برای کسب درآمد داشتیم و به راحتی از دست داده ایم .
تجارت ، صنعت ، کشاورزی حوزه فرهنگی بخصوص خیریه ها عالیه، مگه نمیخواهیم کار خیر کنیم مگر نمیخواهیم مدرسه سازی کنم ؟
سیستم های تبلیغاتی عوض شده دیگر در دنیا خیلی چیز ها عوض شده حتی پپسی و کوکا هم آرمشان را از حروف درشت به ریز تبدیل کرده اند!
تبلیغات نباید مستقیم باشد! نه اینکه بد است بلکه بی نتیجه است! تلویزیون ،تراکت ،ایمیل زدن کم جواب میده دنیای اینترنت است!
من تعجب میکنم بعضی شرکت ها و حتی افراد سایت ندارند بعضی هم که سایت دارن به روز رسانی نمیشه ! رنگینگ یک هنره مگه میشه آدم دست فروشی کنه داد نزنه نمی شه بشینی تا مشتری بیاد سراغت باید بدوی دنبال مشتری ،این که یکی راحت پول در میاره به همین منظور است.
رستوران بسیار عالی تاسیس میشود دوسال بعد خاک مرده ریختن جواب نمی ده چرا چون کار تبلیغاتی نکردی میگه ما مشتری خودمان را هم داریم ! مگه اشکالی داره یک کارخانه دوتا بشود؟ یک خونه سه تا بشود؟ سه ماشین ده تا بشه! مگه پول درآ وردن بده که میگی نه ما نیازی به تبلیغات نداریم باید کار را گسترش بدی ما اینجا هستیم تا با هم و کمک هم کار هایمان را رونق بدهیم .
میخوای چکار کنی؟ چرا نمی روی یک سلمانی خوب سرتو بعد از اسلاح بشوره سشوار بکشه و ریشت را آنکادر کنه ،چرا تو خونه رنگ به موهات میزاری مگه نمیخوای دیده بشی آن لباس قشنگه مال تو است ! تو باید بپوشیش وزندگی کنی چرا خودتو سر کار میزاری و به خودت دروغ میگی چرا راحت سرطان میگیری و یا راحت قلبت درد میگیره ،اوره، فشار خون و اینا نتیجه اینکه میخوای نادانسته همه چیز را بدست بیاری و مدیریت کنی ودقت نداری که دنیای مدیرت کاملاً تعقیر کرده.
در واقع برنامه بنیاد مشاوران آشتی برای همکاری با شما در خصوص تمام مسایل خدمتتون عرض شد
امیدوار هستیم این توفیق همکاری شامل حالمان گردد.
زاعقه ها عوض شدن و مردم دیگر مثل سابق نیستن جوانان حلقه در بینی میکنند و مردم تبلیغاتی را نگاه میکنند که اساساً درآن جنس مورد نظر دیده نمیشود !
میروید دفتر دوستتان و یا مهمانی میز بان می پرسد چی میل دارید چای ، قهوه و یا نسکافه شما میگین فرقی نداره! فرقی نداره؟ چطور چای با نسکافه و یا قهوه فرقی نداره؟
به خودمان بیاییم ما اینجا هستیم تا یک چیز را با هم دنبال کنیم آن هم تغییر روش در سیستم مدیرت است .
پنجاه شرکت مطرح دنیا را بررسی کردن تا معرفی بهترین ها باشند ماکرو ساف در این جمع نبود مدیران ماکرو ساف گفتن چرا از ما قوی تر کدام شرکت است توضیح دادن اولین شرط موفق بودن این است که شرکت عمری بیش از پنجاه سال داشته باشد!
چرا تویوتا و یا سونی و یا جنرال موتور موفق است چون مدیرانش هر روز بروز رسانی میکنند مدیر بنز مدیر بنزه چون دنبال یاد گیری و تجربه است کدام از ما بخش روابط عمومی و بین الملل داریم که ما را به دنیا معرفی کند؟ کدام از ما هر سال حداقل یک بار برای دوستان و پرسنل جشن میگیرم و شادی میکنیم که سالگرد تاسیس کسب و کارمان است .
چرا میترسیم جنسمان را تضمین کنیم چرا خودمان را اثبات نمی کنیم ؟چرا میترسیم بیمه بشیم و بیمه را یک کار زائد می دانیم مگه مرگ حق نیست چه اشکالی داره بیمه عمر باشیم و یا چه اشکالی داره شغلمون را بیمه کنیم !ما بطور کل چقدر صنعت بیمه را میشناسم ؟
میدانید بیمه عمر چیست؟
و مرگ هم حق است !
چرا به کسب درآمد های ارزی فکر نمیکنیم ؟و به بازار های اطرافمان توجه لازم را نداریم؟
پول نداریم! تولید نداریم ! زبان که داریم !ایده که داریم این همه کار خانه راکت ! طرف کار خانه داره که می تواند سه شیفت کار کند اما یک شیفت کار میکند و آن هم با یک سوم کار گر ! میگوید ما نیروی کار و امکانات و سرمایه اولیه نداریم! عزیزم نیروی کار و امکانات و سرمایه دوستت را به کار بگیر و مشارکت کن !
این روز ها
یا ایده دارید سرمایه ندارید
یا سرمایه دارید ایده ندارید
و یا سرمایه و ایده دارید
شما کدام یک هستید ؟
چرا ما با واژه مشارکت مشکل داریم میگیم اگر شریک خوب بود خدا برای خودش درست میکرد این که کفر است. خدا می فر ماید : شما باهم مشارکت کنید من هم شریک میشم و برکت به کسب و کارتان میدهم چرا با نیت درست کار را شروع نمی کنیم شراکت یعنی مساعدت و تعا مل و همکاری تا مرگ برای مشارکت طولانی مدت مشکل دارید؟ خوب میشود روی یک پروژه مشارکت کنید با یک قراد داد سفت و محکم که یک وکیل کار بلد بنویسه تا حق هیچ یک از طرفین از بین نرود .
ما اینجا جمع شدیم تا با هم همکاری کنیم جماعتی که از بهترین مدیران و موفق ترین افراد جامعه هستند جماعتی که علی رغم بینش و دانش و هوش سرشارشان در موارد اقتصادی و فرهنگی امروز تشخیص دادن بهتر است دراین نشست شرکت کنند شما بسیار متفاوت هستید و بسیار مقتدر پس لطفاً بایستید و به افتخار خودتان کف مرتبی بزنید و با هم بخواینم:
ای ایران ای مرز پور گوهر
سرود ای ایران خوانده شود
ممنون از شما ابتدا در خصوص کتاب های آتوسا و کاساندا عرض میکنم اگر دوستی تمایل به داشتن این دو جواهر گرانبها دارد می تواند ثبت سفارش کند و همکاران من این زحمت را میکشند .
اما مورد اصلی من و تیم همکارانم که بدون شک شما نیز می توانید به عنوان کارشناسان و مدیران لایق این بیناد با ما همکاری نماید.
با عقد یک قرار داد خرید خدمت یک ساله در خدمت شما خواهیم بود! دقت کنید هزینه یک سال مشاوره در تمام زمینه ها حتی خانوادگی و تحصیلی درباره فرزندانتان تنها برای یک سال ده میلیون تومان است یعنی حدود ماهی هفت صد هزار تومان نصف حقوق یک کار مند ساده !اما اگر امروز همینجا پیش پرداخت عقد قرارداد یک ساله را با بنیاد مشاوران دانش بیناد آشتی ببندید شامل پنجاه درصد تخفیف خواهد شد و فقط با پنج میلون تومان که ابتدا سه میلیون تومان نقدی و الباقی در سه قست دریافت خواهد شد ما مشاور شما می شویم و هر هفته یک جلسه دو ساعته در خدمت شما هستیم و در ساعت اداری همیشه پاسخگو و مشاور شما و در کنارتان تا برای گرفتن وام ، نوشتن پروپزار کاری و یا همان نقشه راه و هر قراردادی که مورد نظرتان است حتی قرارداد خرید ماشین یا خانه و یا اجاره ملک و ثبت نام فرزندتان از مشاورین ما بهرمند شوید !
ما در کنار شما هستیم تا شما هیچ دغ دغه کار و شغلی نداشته باشید و بتوانید با خیال راحت سرمایه گزاری کند ما تصمیم هایتان را برایتان بیمه میکنیم و ضمانت میدهیم یا حرف نمیزنیم و یا حرفمان را ضمانت می کنیم تا سود شما تضمین شده باشد .
نکته مهم این است که شما در پایان یک سال بدون شک بیش از این رغم در مشاوره با ما سود خواهید کرد و لی چنانچه از این مشارکت راضی نبودید بدون هیچ قیدو شرطی ما کل مبلغ شما را باز میگردانیم !
در صورت تمایل کافی است تا مبلغ پیش پرداخت قررداد را به همکارانم تحویل دهید تا یک سال گارانتی خدمات ما را داشته باشید.
ضمنا” با عنایت به اینکه ما بشدت نیاز به مشارکت و مشاوره شما داریم ، از امروزشما نیزمیتوانید با تکمیل فرم همکاری عضو افتخاری این بنیاد شوید و حکمی نیز برایتان صادر میشود در صورت تمایل برای بررسی و مشاوره های مختلف مبلغ پورسانت خود را از بنیاد دریافت خواهید کرد.
پس با خیال راحت از مشاوره با ما بهرمند شوید .
و بدانید اگر یک سال با ما همکاری کنید یک عمر کسب تجربه کرده اید و شاید سال بعد دیگر نیاز به ما نداشته باشید .
شما میدانید چطور از مغزها بهر مند شوید و این هم همان بهر مندی درست است از سواد و تجربه دیگران به نفع خودتان .
همان بحث مبدل است که در زمان و انرژی و سرمایه شما بسیار موثر خواهد بود .
کار ها را به ما بسپارید و راحت زندگی کنید به این فکر کند که چطور بهتر بفروشید و یا بخرید و یا سرمایه گزاری کند کجا سفر کنید و با کی معامله کنید ،این کار را با ما تجربه کند و نتیجه آن را ببیند .
عزیزانی که در بخش های کشاورزی ، صنعت ، تجارت و فرهنگی ثبت نام کرده اند میتواند بعد از عقد قرارداد با ما در جلسات تخصصی اولین تجربه مشاوره با کارشناسان ما داشته باشند . در خدمت تان هستم و ضمنان در پایان از حضور ارزشمند شرکت های و موسسات و همین طور عزیزانی که بواقع مدیران درخشانی بوده و هستند قدر دانی میکنم و به رسم تقدیر و تشکر هدایای را نیز تقدیم ایشان میکنم .
تا یادم نرفته گواهی نامه بین المللی و همین طور حکم عزیزان در کمتر از یک هفته دیگر حاضر است که به حضورتان تقدیم می شود .
به امید دیدارتان در محل کارتان!
یا حق
جعفر صابری